پیترسون و میسی ، مشارکت را سیستمی از مدیریت می دانند که در آن افراد بر تصمیمهای سازمانی اثر می گذارند .
مشارکت و مدیریت مشارکتی یعنی درگیر شدن کارکنان در فرایند تصمیم گیری، دعوت از همه افراد به تفکر استراتژیک و قبول مسئولیت فردی برای کیفیت کار و تولیداتشان، حمایت و پاداش رفتار کارکنان که از دید آنها لحظه به لحظه ارباب رجوع را ارضا و عملکرد سازمان را بهبود می بخشد. به هرحال، مدل مشارکتی، نظارت اصلی بر سازماندهی تربیت و راهنمایی کارکنان، همچنین خودکنترلی را مستثنی نمی کند.
عناصر اولیه پایه‌ای جهت مدیریت مشارکتی عبارتند از: تسهیم اطلاعات مربوط به مسائل کسب وکار و نتایج آن، جبران خدمت برای آن نتایج، دانشی که به افراد اجازه درک و سهیم شدن در آن نتایج را می دهد و داشتن قدرتی که آنها را در تصمیم سازی یاری رساند. اسپراتیزر عنصر پنجمی را به این چهار عنصر اضافه می کند و این نکته را به اثبات می رساند که موقعیت برای کسی که در آن کار می کند معنی دار است.
سازمانهایی که سعی در اجرای مدیریت مشارکتی دارند تحت تاثیر مجموعه ای از عوامل جانبی هستند که بر این سبک مدیریت ونتایج آن موثر است. هرنل مـــــی گوید تــــوسعه مدیریت مشارکتی می تواند بسته به دو نوع عوامل ساختاری هم به آرامی و تحت کنترل یا سریع و با استقبال بالا، صورت گیرد. اولین گروه مربوط است به محیط سازمان. دسته دوم عوامل، که اثرگذار است خصوصیات داخلی هستند، به ویژه ارتباط میان استراتژی، ساختار، فرهنگ و رفتارها، ساشکین عوامل داخلی معینی چون ارزشها، نگرشها، طرح کار و فرهنگ سازمان را برمی شمرد.
بطور خلاصه نکات کلیدی در دیدگاه های فلسفی مشارکت در جدول آمده است .
جدول2-6: نکات کلیدی در دیدگاه های فلسفی مشارکت
منبع : (فقهی فرهمند ، 1381 ، ص376 )
ردیف نظریه دموکراتیک نگرش انسانی ابزار مدیریتی دیدگاه ایدئولوژیکی
۱ دموکراسی کاری رشد انسانی کیفیت امر اخلاقی
۲ برابری قدرت نیازهای روحی و روانی رضایت اولویت سیاسی
۳ مسئولیت جمعی کار با معنی عملکرد ارزش مذهبی
۴ جمع گرایی بهداشت روانی تعهد تقاضای اجتماعی

 
 
۵ حقوق بشر رشد انسانی بهره وری لحن جهانی

تعریف مشارکت از دیدگاه دیویس :
مشارکت درگیر شدن ذهنی و عاطفی کارکنان در موقعیت های گروهی است که آنان را بر می انگیزد تا به هدفهای گروه یاری دهند و برای رسیدن به آنها احساس مسئولیت کنند . در این تعریف سه اندیشه مهم جای دارد : درگیر شدن ، یاری دادن و احساس مسئولیت کردن .
الف- درگیر شدن ذهنی و عاطفی : پیش و بیش از هر چیز مشارکت به معنی درگیر شدن ذهنی و عاطفی است، و نه تنها فعالیت و تلاش عضلانی . منظور از این درگیر شدن یک حالت روانشناختی است و نه یک وضعیت جسمانی . شخصی که مشارکت می کند به جای آنکه به حالت « کار- درگیر » درآید، به وضعیت « خود- درگیر » دست پیدا می کند .

برای دانلود متن کامل پایان نامه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه ، پروپوزال ،سمینار مقطع کارشناسی ، ارشد و دکتری در موضوعات مختلف با فرمت ورد می توانید به سایت  jemo.ir  مراجعه نمایید
رشته مدیریت همه موضوعات و گرایش ها : صنعتی ، دولتی ، MBA ، مالی ، بازاریابی (تبلیغات - برند - مصرف کننده -مشتری ،نظام کیفیت فراگیر ، بازرگانی بین الملل ، صادرات و واردات ، اجرایی ، کارآفرینی ، بیمه ، تحول ، فناوری اطلاعات ، مدیریت دانش ،استراتژیک ، سیستم های اطلاعاتی ، مدیریت منابع انسانی و افزایش بهره وری کارکنان سازمان

در این سایت مجموعه بسیار بزرگی از مقالات و پایان نامه ها با منابع و ماخذ کامل درج شده که قسمتی از آنها به صورت رایگان و بقیه برای فروش و دانلود درج شده اند

ب- برانگیختن برای یاری دادن : دومین پندار در مشارکت آن است که مشارکت کارکنان را به یاری دادن بر می انگیزد ، کارکنان اختیار پیدا می کنند تا سرچشمه های ابتکار و آفرینندگی خود را ، همچنان که در نظریه پیش بینی می شود ،به سوی هدفهای سازمان بازگشاید . در چنین وضعی مشارکت از « موافقت » تفاوت پیدا می کند . مشارکت پدیده ای بیش از جلب موافقت در باره چیزی است که از پیش درباره آن تصمیم گیری شده است . بزرگترین ارزش آن دست یابی به خلاقیت و قدرت آفرینندگی همه کارکنان است .
ج- پذیرش مسئولیت : مشارکت ، سرانجام کارکنان را بر می انگیزد تا در فعالیتهای گروه خود به پذیرفتن مسئولیت سوق داده شوند . این یک فرا گرد اجتماعی است که از راه آن افراد در سازمان به حالت «خود- درگیری » می رسند و می خواهند که سازمان در کارش کامیاب شود . هنگامی که آنان درباره سازمان خود سخن می گویند ، از واژه « ما » و نه « آنان » استفاده می کنند . هنگامی که یک دشواری در کار می بینند ، می گویند این دشواری « ما » است و نه «آنان » . (طوسی ، 1382 ، ص35-33 ) .
مدیریت مشارکتی :
فرایند درگیری کارکنان در تصمیمهای استراتژیک و تاکتیکی سازمان ، که به صورت رسمی ، غیر رسمی ، مستقیم، غیر مستقیم ، با درجه ، سطح و حدود مشخصی اتفاق می افتد . (والایی شریف ، 1384 ،ص 7 ).
نظام مدیریت مشارکتی، نظام همکاری فکری و عملی کلیه اعضای یک سازمان با سطوح مختلف مدیریتی آن سازمان است. در این نظام، کلیه افراد سازمان، درباره روش های حل مسائل و ارتقاء بهره وری سازمان، فعالانه اندیشه کرده و حاصل آنرا در قالب طرح ها و پیشنهادها به سازمان ارائه می کنند. بدین طریق سازمان از یک نظام هم فکری و هم اندیشی برای رسیدن به اهداف سازمان بهره می جوید. نظام مدیریتی به تعبیری در واقع نوعی نظام مدیریت شورایی با شکل خاص خود است. در این نظام برای افکار و خلاقیت های کلیه اعضای سازمان ارزش شایسته قائل شده و در تصیم گیری از آنها استفاده می شود. وجود و جریان این نظام نتایج و پیامدهای مثبت و مطلوب متعددی در بر دارد که در مجموع نقش مهمی در فرایند توسعه منابع انسانی ایفاء می کند.
2-2-3- ویژگی های افراد و سازمان مشارکت جو
مدیریت مشارکت جو :
مقصود مدیریت مشارکت جو اطمینان یافتن از این امر است که کارکنان صالح به گرفتن تصمیمهای موثری بپردازند. سپردن اختیار وسیله ای برای دستیابی به مدیریت مشارکت جو است ، ساز و کاری است که از راه آن مسئولیت به گروه ها یا افراد مسئول داده می شود . درگیر کردن کارکنان ساز و کاری است که از راه آن اطمینان حاصل می شود که اطلاعات و درون داد متناسب به نظام تصمیم گیری داده شده است . از این رو ، سپردن اختیار و درگیرکردن را میتوان سنگ بنای فلسفه مشارکت بشمار آورد.(پلونکت ، 1378،ص3).
مدیریت مشارکت جو ، به صورت یک فلسفه ، بر ضرورت مشارکت کارگران و مدیران در فراگرد تصمیم گیری در سازمان تاکید دارد . (پلونکت ، 1378 ،ص 22 ) .
دلایل رو آوردن به مدیریت مشارکت جو :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت