روی انسانی مرتبط با فناوری اطلاعات،
شناخت محیط داخلی و خارجی یکی از عوامل حیاتی در زمینه تعیین استراتژی است، ولی این عوامل باید در راستای تعیین نیاز سازمان برای سیستم های اطلاعاتی مورد توجه قرار گیرند. این عوامل می تواند شامل موارد زیر باشد:
- وضعیت حال حاضر محیط کسب و کار و فناوری اطلاعات
- پیش بینی آینده محیط کسب و کار و فناوری اطلاعات
- استراتژیهای کسب و کار
- وضعیت حال حاضر سیستم های اطلاعاتی در سازمان
- دور نمای کسب و کار در آینده
- میزان سرمایه گذاری برای سیستم های اطلاعاتی
- پتانسیل های موجود در سازمان برای توسعه سیستم های اطلاعاتی
شکل ( 2-2) پیوند میان استرانژی های سازمان با استراتژی های سیستم های اطلاعاتی و فناوری اطلاعات

منبع(وارد و دیگران،2002: 11).
2-17گونه شناسی استراتژی سیستم های اطلاعاتی و فناوری اطلاعات
یکی از چارچوب هایی که برای کمک به مدیران در خلال تصمیم گیری در خصوص همسو نمودن
فعالیت های فناوری اطلاعات با استراتژی کسب و کار استفاده می شود، توسط مک فارلن و مک کنی (1999) با عنوان «شبکه استراتژیک» مدون شده است.
2-17-1شبکه استراتژیک
مک فارلن و مک کنی با بررسی تأثیر فناوری اطلاعات بر روی شرکت ها، دریافتند که
فناوری اطلاعات تأثیرات متفاوتی بر روی شرکت ها و صنایع می گذارد. از زمانی که شبکه استراتژیک توسط مک فارلن و مک کنی در سال 1999 معرفی شد، به طور مرتب توسعه یافت و مورد استقبال بسیاری از پژوهشگران، استراتژیستها، مشاوران و مدیران قرار گرفت. یکی از علل اقبال عمومی به این چارچوب را
می توان در سادگی و قدرتمندی آن دانست. علت دیگر تحلیل های بیشماری است که بر روی این شبکه به طور مرتب انجام می شود و همچنان در حال توسعه و گسترش است. مک فارلن و مک کنی در ابتدا تنها قصدشان بیان تفاوت شرکتها و صنایع در برخورد و سرمایه گذاری بر فناوری اطلاعات و یا به قول خودشان ارائه «رویکردی اقتضایی در مدیریت فناوری اطلاعات» بود، اما کاربردهای متنوع دیگری برای این چارچوب پیدا شده و همچنان می شود. هم اکنون این چارچوب به عنوان ابزاری استاندارد در تحلیل استراتژیک
سیستم های اطلاعاتی و فناوری اطلاعات در سازمان ها محسوب می شود، و دامنه کاربرد آن بسیار گسترش یافته است.نکته لازم به ذکر این است که متأسفانه در ایران توجه چندانی به این چارچوب نشده است و دانشجویان و مدیران آشنایی چندانی با آن ندارند. شاید یک دلیل آن سلطه رویکرد فناورانه و غیراستراتژیک بر ادبیات و عملیات فناوری اطلاعات در کشورمان باشد.شبکه استراتژیک مک فارلن نشان می دهد که سازمان ها از فناوری اطلاعات به روش ها متفاوتی بهره می برند. برخی از آنها کمترین سرمایه گذاری را بر روی آن انجام می دهند و تنها به استفاده از سیستم های پردازش مبادلات پایه ای بسنده می کنند، و برخی دیگر از سازمان ها از آن به عنوان سیستم های اطلاعاتی مهمی که فرایندهای کسب و کارشان را موثرتر و کارآمدتر می سازد،
مینگرند. برخی دیگر هم از سیستم های اطلاعاتی و فناوری اطلاعات به عنوان ابزار و سلاحی استراتژیک، به منظور خلق و حفظ مزیت رقابتی پایدار، استفاده می برند.در این چارچوب دو عامل بسیار مهم برای مدیریت فناوری اطلاعات در یک سازمان تلقی می شود. عامل نخست تأثیر فناوری اطلاعات بر عملیات روزمره کسب و کار سازمان است. برخی از سازمان ها که فرایندهای کسب و کار آنها با زیر ساخت های فناوری و
سیستم های اطلاعاتی گره خورده است این مورد قابل درک است. به طور نمونه برخی از شرکت ها اگر تنها برای چند ثانیه سیستم های اطلاعاتی و یا زیر ساخت های فناوری آنها دچار وقفه شود، در ارائه خدمات و تولید محصول تأثیر جبران ناپذیری بر سازمان خواهد گذاشت. در چنین سازمان هایی قابلیت اطمینان زیر ساخت های فناوری و سیستم های اطلاعاتی باید نزدیک به 100% باشد و تحمل خطا در چنین سازمان هایی بسیار پائین است. به اصطلاح کیفیت عملیات فناوری اطلاعات در چنین سازمان هایی خطا-صفر باید باشد. امروزه بانک ها، نمونه ای از چنین سازمان هایی هستند. از طرفی دیگر سازمان هایی هم یافت می شوند که در صورت بروز اشکال و وقفه در عملیات فناوری اطلاعات آنها، حتی برای مدتی طولانی تأثیر جبران ناپذیری بر فرایند و عملیات کسب و کار آنان نخواهد گذاشت و کسب و کار به عملیات خود به طرق دیگری ادامه
می دهد. عامل مهم دوم در مدیریت فناوری اطلاعات، اقدامات و تحقیقاتی است که اهمیت و تأثیر استراتژیک بر سازمان ها خواهد گذاشت، اما در برخی از سازمان ها، پروژه های توسعه برنامه ها و سیستم های اطلاعاتی کاربردی هستند اما استراتژیک نیستند (مک فارلن و مک کنی ، 1999).
مک فارلان و مک کنی (1999) چهار دسته از سازمان ها را شناسایی کرده اند که فناوری اطلاعات تأثیرات متفاوتی بر روی آنها می گذارد:
1-استراتژیک : سازمان هایی هستند که هم اکنون و در آینده به فناوری اطلاعات برای عملکرد خود نیاز مبرم دارند، مانند بانک ها، در این نوع از سازمان ها همبستگی بالایی بین موفقیت سازمان و به کارگیری فناوری اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی وجود دارد.
2- کارخانه : سازمان هایی هستند که برای انجام عملیات روزمره خود به فناوری اطلاعات وابسته هستند، اما به کارگیری فناوری اطلاعات برای آنها مزیت رقابتی ایجاد نمی کند. این سازمان ها خواهان سیستم های اطلاعاتی قابل اطمینان و به سرعت در دسترس هستند. نظیر برخی از سازمان های تولیدی یا
فروشگاه های زنجیره
ای.

 
 
3- چرخشی : این سازمان ها در حال حاضر به فناوری اطلاعات خیلی وابسته نیستند، ولی ممکن است که در آینده برای تقویت موقعیت رقابتی خود در بازار از آن بهره گیرند مانند برخی از شرکت های بیمه و
شرکت های مشاوره ای.
پشتیبانی: در اینگونه از سازمان ها، فناوری اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی نه در وضع کنونی و نه در آینده نقش تحول آفرین و یا تسهیل کننده ای را ایفا نمی کند. در این سازمان ها به فناوری اطلاعات تنها از منظر نوعی هزینه و بدون توجیه اقتصادی مستقیم نگریسته می شود.
2-17-2 استراتژی های عمومی فناوری اطلاعات (پارسونز)
پارسونز (1983) شش استراتژی عمومی را پیشنهاد کرد که چارچوب مدیریتی مناسبی را برای هدایت فعالیت های فناوری اطلاعات در سازمان ها ارائه می کند. هر یک از شش استراتژی، رویکردی را پیشنهاد
می کند که به کمک آن سازمان می تواند برنامه ریزی اهداف و خط مشیها را انجام داده، پروژه ها را ارزیابی کرده و منابع لازم را تخصیص دهد و نیز استانداردهای عملکرد را تعیین نماید.
برنامه ریزی متمرکز : در این نوع از استراتژی فناوری اطلاعات، شرکت ها سعی دارند تا استراتژی شرکت خود را با استراتژی سیستم های اطلاعاتی یکپارچه سازند و شرکت بر سیستم های یکپارچه تمرکز می کند تا به بیشینه سودمندی ناشی از قدرت پردازش کامپیوتری دست یابد.

عکس مرتبط با اقتصاد

برای دانلود متن کامل پایان نامه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه ، پروپوزال ،سمینار مقطع کارشناسی ، ارشد و دکتری در موضوعات مختلف با فرمت ورد می توانید به سایت  jemo.ir  مراجعه نمایید
رشته مدیریت همه موضوعات و گرایش ها : صنعتی ، دولتی ، MBA ، مالی ، بازاریابی (تبلیغات - برند - مصرف کننده -مشتری ،نظام کیفیت فراگیر ، بازرگانی بین الملل ، صادرات و واردات ، اجرایی ، کارآفرینی ، بیمه ، تحول ، فناوری اطلاعات ، مدیریت دانش ،استراتژیک ، سیستم های اطلاعاتی ، مدیریت منابع انسانی و افزایش بهره وری کارکنان سازمان

در این سایت مجموعه بسیار بزرگی از مقالات و پایان نامه ها با منابع و ماخذ کامل درج شده که قسمتی از آنها به صورت رایگان و بقیه برای فروش و دانلود درج شده اند

وجود یک واحد فناوری اطلاعات متمرکز که از رویکرد برنامه ریزی بالا به پایین استفاده می کند از ملزومات این نوع استراتژی است.
پیشروی عصر : در این استراتژی شرکت به طور پیوسته سخت افزار و نرمافزارهای خود را ارتقا داده و با آخرین پیشرفت های موجود در بازار همگام میشود. در چنین استراتژیای، به طور مستمر از فناوری های
به روز و مدرن استفاده می شود و تلاش می شود تا فناوری ها و سیستم های به کار گرفته شده مد روز و پیشرفته باشد، و آزمون فناوری های نوین، به امید دستیابی به مزیت رقابتی پایدار و عملکرد برتر، تشویق
می شود، اصطلاحاً شرکت بر روی لبه فناوری حرکت می کند.
بازار آزاد : این استراتژی فرض می کند که کاربر بهترین و شایسته ترین فرد در تشخیص نیازهای فناوری اطلاعات خود است. در چنین شرایطی، به کاربر اجازه داده می شود تا سخت افزارها، نرم افزارها و خدمات مورد نیاز خود را یا از واحد فناوری اطلاعات و یا از طریق پیمانکاران بیرونی فراههم نماید. تنها محدودیتی که در چنین استراتژی ای اعمال می شود، این است که کاربران، خدمات سیستم های اطلاعاتی خود را باید با هزینه معقولی برآورده نمایند.
انحصار : این استراتژی بر این فرض استوار است که باید تنها یک مرکز یا منبع ارائه خدمات کامپیوتری در سازمان موجود باشد. معیار اساسی برای موفقیت استراتژی انحصاری رضایتمندی کاربر است. به منظور تأمین این مورد، باید به اندازه کافی ظرفیت در واحد فناوری اطلاعات به منظور مدیریت زمان هایی که حداکثر تقاضا وجود دارد، موجود باشد. یکی از مشکلات عمده این استراتژی به هنگام پیاده سازی، اندازه گیری رضایت کاربر است.
منبع کمیاب : در این استراتژی تمرکز بر کنترل هزینه ها و سرمایه گذاری های واحد فناوری اطلاعات است. بودجهی بسیار محدودی برای واحد فناوری اطلاعات تنظیم می شود و در بسیاری مواقع به هیچ وجه به واحد اجازه داده نمی شود که از بودجهی تعیین شده فراتر رود. استراتژی منبع کمیاب بر این مفهوم استوار است که «اداره کردن» یک هزینه غیر بهره ور است، بنابراین مدیریت باید هزینه ها را تا حد امکان حداقل نماید.
از روی ناچاری : در این استراتژی باور بر این است که استفاده و به کارگیری رایانهها را باید تا حد امکان محدود کرد و تنها به استفاده از برنامه های کاربردیای که نتوان بدون آنها کارها را انجام داد و به نحو بسیار خوبی از نظر هزینه توجیه شده و پذیرفته شده باشند، بسنده شود. به همین دلیل برای سخت افزار، نرم افزار و کارکنان بسیار اندک هزینه می شود، و به عنوان نتیجه این استراتژی، شرکت ها با آمار خروج بسیاری بالای برنامه نویسان، تحلیلگران و اپراتورها مواجه خواهند شد. اگر چه تلاش های دیگری نیز به منظور تدوین استراتژی های عمومی فناوری اطلاعات صورت گرفته است، ولی رویکرد پارسونز چارچوب کلی مفیدتری را ارائه می دهد و نیاز به هم محور (هم تراز) نمودن استراتژی های فناوری اطلاعات/ سیستم های اطلاعاتی با استراتژیهای سازمانی، به طور مرتب در ادبیات این حوزه وجود دارد(اعرابی و دیگران، 1389: 49).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت