مؤلفه های خلاقیت:

خلاقیت دارای سه مؤلفه می باشد:

۱- مؤلفه های شناختی که عبارتند از هوش، سیالی، انعطاف پذیری، ابتکار،بسط ، ترکیب و تحلیل

۲- مؤلفه های هیجانی شامل: انگیزه ها و عواطف

۳- مؤلفه ­های شخصی: شامل: اعتماد به نفس، ارادۀ مستقل، پذیرش خطر، تجربه­پذیری و اثبات ابهام (مقصودی، ۱۳۸۴).

شاید یکی از دلایلی که سبب گردید نظریه­پردازان و محققان از خلاقیت دوری جویند به تعریف و توصیف آن مربوط می­ شود. زیرا خلاقیت از دیرباز مفهومی اغفال کننده و مبهم و حتی افسانه­ای داشته است (پیرخائفی، ۱۳۷۲).

محققان و نظریه­پردازان خلاقیت در مورد ماهیت خلاقیت به یک اجماع نظر نرسیده­اند. علیرغم اینکه واقعیت اشتراکاتی در همۀ تعاریف و تفاسیر از این متغیر با ارزش انسانی وجود دارد. به دلیل گستردگی تعابیر روانشناسان از خلاقیت نمی­توان به یک تعریف واحد بسنده کنیم، از این رو در اینجا به تعاریفی از روانشناسان مختلف اشاره کنیم.

دانلود تحقیق و پایان نامه

تورنس (۱۹۶۶): فرایندی است شامل احساس شکاف­ها یا عناصر پنهان، فرضیه ­ها، مرتبط ساختن نتایج و احتمالاً تغییر و آزمون مجدد فرضیات. همچنین وی از سه دیدگاه سه تعریف برای خلاقیت ارائه داده است.

الف) تعریف پژوهشی: فرایند حس مشکلات و مسائل، شکاف در اطلاعات، عناصر گم شده و چیزهای ناجور و فرضیه­سازی و ارزیابی حدس­ها، تجدیدنظر و انتقال نتایج

ب) تعریف هنری: دارای خصوصیاتی مانند خواستن و داشتن، رفتن به آب­های عمیق، خط زدن خطاها، خواندن به سبک خود، ساختن قصرهای شنا

ج) تعریف وابسته به بقاء: یعنی قدرت کنار آمدن فرد با موقعیت­های دشوار (سیف، ۱۳۷۹).

پیاژه(۱۹۷۳): اگر می­خواهید خلاق باشید، کمی کودک بمانید قبل از اینکه جامعه شما را تغییر داده باشد.

گیلفورد(۱۹۷۳): همان تفکر واگرا یعنی توجه به حداکثر راه حل ممکن با سه جزء سیالی، انعطاف­پذیری و ابتکار

استیلن (۱۹۷۸): کاری نو و بدیع است که مورد قبول و پذیرش اجتماع قرار گیرد.

استاین مطالعات انجام شده دربارۀ ویژگی­های افراد خلاق را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده است که افراد خلاق دارای ویژگی­های زیر هستند:

۱-انگیزۀ پیشرفت در سطح بالا ۲- کنجکاوی فراوان ۳- علاقه­مندی زیاد به تعلیم و تربیت در کارها ۴- قدرت ابراز وجود و خودکفایی ۵- شخصیت غیر متعارف و غیر رسمی ۶- پشتکار و انضباط در کارها ۷- استقلال  ۸- طرز فکر انتقادی قدرت تأثیرگذاری بر دیگران ۹- زیباپسندی و علاقه­مندی به آثار هنری۱۰- تفکر شهودی ( سیف، ۱۳۷۰، ص ۵۴۷).

عواملی که مانع خلاقیت می­شوند : ۱- عادات پیشین؛ یکی از دلایلی افول خلاقیت همراه با رشد انسان قربانی عادات شدن است برای تداوم خلاقیت باید خود را به نحوی از عادات رها کنیم.

۲- دلسرد کردن

۳- کم­رویی ۴- ترس و اضطراب ۵- کار سخت و اجباری ۶- مسئولیت اداری ۷- رغبت شدید به کاری که به مسأله مورد بحث هیچ ارتباطی ندارد.

۸- تضادهایی که منشأ پیدایش مشکلات عاطفی شود (شریعتمداری، ۱۳۶۲، ص ۴۱۶)

به نظر بعضی از روانشناسان خلاقیت ترکیبی از قدرت ابتکار، انعطاف­پذیری و حساسیت در برابر نظریاتی است که یاد گیرنده را قادر می­سازد خارج از نتایج تفکر نامعقول به نتایج متفاوت و مولد بیندیشد که حاصل آن رضایت شخصی و احتمالاً خشنودی دیگران خواهد بود (پورحسین، ۱۳۷۷؛ به نقل از استون و برگ، ۱۹۸۹).

عوامل مؤثر بر خلاقیت:

الف) اطلاعات و آگاهی: اطلاعات از عوامل اصلی خلاقیت و یا به عبارتی ماده خام آن است، بدون شک افراد خلاق بدون برخورداری از اطلاعات و آگاهی­های لازم قادر نخواهند بود نوآوری­های خود را عرضه نمایند. به همین دلیل باید زمینه کسب اطلاعات را برای افراد فراهم نمود تا آنان به دستیابی ماده اصلی خلاقیت قادر به نوآوری باشند (عصاره، ۱۳۷۷).

ب) انگیزش: انگیزش نیروی محرک جریان خلاقیت در انسان­ها است. کنجکاوی یا عشق به دانستن و یا عشق به کسب اطلاعات جدید خمیرمایۀ رفتار مخترعان و مکتشفان می­باشد. همین امر نشان می­دهد که خلاقیت در نهاد همۀ انسان­ها می­باشد.

ج) اعتماد به نفس و استقلال شخصیت: یکی از عوامل که امکان ابراز تفکرات نو و ابتکارات تازه را میسر می­سازد. برخورداری از اعتماد به نفس و داشتن شخصیتی مستقل است. به همین دلیل تقویت اعتماد به نفس، احساس خود ارزشمندی و عزت نفس در کودکان و نوجوانان از ضروری­ترین امور محسوب می­ شود (عصاره، ۱۳۷۷).

 

توانایی­های فرد خلّاق

خلاقیت را می­توان با اشاره به تعدادی توانایی ذهنی که منجر به تولید آثار خلاق می­ شود، توصیف کرد. مهمترین این ویژگی­ها تفکر واگرا است.گیلفورد در بیان نظریه ساخت ذهنی خود گفته است که ویژگی­ مهم تفکر آفریننده واگرایی آن می­باشد او به طور کلی شیوۀ تفکر آدمیان را به دو دسته واگرا و همگرا تقسیم کرده است. در نظریۀ گیلفورد هم تفکر واگرا و هم تفکر همگرا در ساخت ذهنی نقش اساسی دارند. اما تفاوت آنها در این است که در تفکر همگرا نتیجه تفکر از قبل معلوم است، یعنی همیشه یک جواب درست یا غلط وجود دارد اما در تفکر واگرا جواب قطعی وجود ندارد و تعداد زیادی جواب موجود است که از نظر منطقی هر یک از آنها ممکن است درست باشد. گیلفورد نظریۀ خود را به سه ویژگی انعطاف­پذیری یا نرمش، اصالت و سیالی مشخص کرده است (سیف، ۱۳۸۱).

آزمون­های خلاقیت

الف) آزمون تورنس :

آزمون تورنس بر پایۀ تئوری و تعریف او از خلاقیت ساخته شده است. او خلاقیت را به طور خلاصه مرکب از چهار عامل اصلی می­داند. این عوامل عبارتند از : ۱- سیالی ۲- انعطاف­پذیری ۳- ابتکار ۴- بسط

این آزمون اساساً بر پایۀ یک بافت آموزشی و پرورشی که خود نتیجۀ سال­ها کار مداوم تورنس در پژوهش و آموزش خلاقیت است، می­باشد. مجموعۀ آزمون­های تورنس شامل ۱۲ آزمون است که بخش­های کلامی و تصویری و شنیداری طبقه ­بندی شده است. این آزمون­ها چهار نمره بدست می­ دهند که به ترتیب عبارتند از : سیالی، انعطاف­پذیری، ابتکار و بسط (بیکی، ۱۳۸۱؛ به نقل از عابدی، ۱۳۷۳).

ب) آزمون گیلفورد:

گیلفورد بر اساس تحقیقات خود با روش تحلیل عوامل خلاقیت توانست در مقولۀ اندیشۀ واگرا و اندیشه همگرا را از هم جدا کند. او این اندیشۀ واگرا را به سه ویژگی انعطاف­پذیری، اصالت و سیالی مشخص نموده و برای اندازه ­گیری آنها آزمونی ساخته است (سیف، ۱۳۸۱).

در آزمون گیلفورد از افراد خواسته می­ شود و در مدت کوتاهی هر تعداد استفاده که به ذهنش می­رسد دربارۀ یک شیئ بیان می­ کند. هرچه عنوان­های داده شده به وسیلۀ آزمون شونده تازه و بدیع­تر باشد نمره بیشتری دریافت خواهد کرد (همان منبع، ۵۹۴).

آزمون گیلفورد برای اندازه ­گیری اصالت، آزمون داستان نام دارد.

در این آزمون داستان کوتاهی به آزمودنی داده می­ شود و از او خواسته می­ شود تا تمام عنوان­هایی را که برای داستان مناسب تشخیص داده می­ شود را تشخیص دهد. گیلفورد برای سنجش سیالی نیز سرعت و تعداد پاسخ­های ارائه شده توسط فرد را در آزمون­های بالاتر بررسی نموده و بر این اساس نمره سیالی را محاسبه می­ کند (سیف، ۱۳۸۱).

 

 

ج) آزمون گتزلر وجکسون:

گتزلر و جکسون برای سنجش خلاقیت تعدادی آزمون ابداع نموده ­اند. این آزمون­ها عبارتند از: آزمون­های تداعی کلامی، موارد استفاده تصاویر پنهان، طرح یک مسأله.

آزمون تداعی کلمات: در این آزمون یک کلمه به آزمودنی داده می­ شود و از او خواسته می­ شود هر تعداد که دربارۀ کلمه به ذهنش می­رسد بیان کند (بیکی، ۱۳۸۰).

آزمون موارد استفاده از تصاویر پنهان: در این آزمون به آزمودنی پنج شیء داده می­ شود و از او خواسته می­ شود هر تعداد کاربرد که دربارۀ آن به ذهنش می­رسد بیان کند (همان منبع).

د) آزمون والاچ و کگان: این آزمون همانند آزمون تورنس به چند قسمت تقسیم می­ شود. قسمت کلامی و قسمت غیر کلامی که هرکدام از قسمت­ های کلامی خود دارای خرده آزمون می­باشد (بیکی، ۱۳۸۱).

در گذشته عقیده بر این بود که خلاقیت یک موهبت الهی است و چیزی که بتوان آن راپرورش داد یا به دیگران منتقل کرد. این موهبت در اختیار افرادی خاص بوده و آنان در هر جایی که نیاز داشتند از آن بهره می برند اما در حال حاظر عقاید دانشمندان نسبت به خلاقیت و شرایط پرورش آن تغییر کرده است. دانشمندان عقیده دارند که خلاقیت خصیصه ای ست که در اختیار افراد محدود قرار گرفته باشد،بلکه همه انسان ها به نحوی از آن برخور دارند،البته امکان بروز آن در افراد با توجه به تفاوت های فردی متفاوت است.خلاقیت استعداد پر ارزشی است و افراد خلاق کسانی هستند که پیشرفت های عظیم علوم پزشکی،ادبیات و هنر و … مدیون کوشش های آنان است. خلاقیت معمولأ یک کشف ناگهانی و سریع است،باوجود این به زمینه و بستر اولیه نیاز دارد. خلاقیت فرایندی مداوم و مستمر است و نوعی حالت بی قراری تلقی می شود. بشر از طریق آن خود را به جنب و جوش می آورد و از خود به چیزهای تازه ای به ظهور می رساند(قاسمی ۱۳۸۰)

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت