بدین سان میتوان اجزای فرانقش بینافردی را به صورت زیر خلاصه نمود:

  • فرانقش بینافردی شامل دو جزء است: وجه و مانده

    • وجه شامل دو جزء است: فاعل/نهاد و زمانداری

      • زمانداری شامل سه جزء است: زمان نخستین، وجهیت و نفی-و-اثبات
    • مانده شامل سه قسمت است: محمول، متمم، افزوده.


میتوان بنابراین تقسیمبندی نمودار زیر را رسم نمود:
فرانقش تجربی
وجه مانده

فاعل/نهاد زمانداری محمول متمم افزوده
زمان نخستین وجهیت نفی-و-اثبات
۳-۲-۱-۲- فرانقش تجربی
فرانقش دیگر فرانقش تجربی است که ارتباطی تنگاتنگ با مفهوم «گذرایی»[۸۶] دارد. تامسون (۲۰۰۴، ص ۸۶) در معرفی این فرانقش این کارکرد زبان را به یاد میآورد که زبان برای گفتگو درباره جهان، چه دنیای خارج و چه جهان ذهنی به کار میرود. او میگوید هنگام بررسی چگونگی عملکرد زبان از این منظر، ما در واقع بر روی محتوای[۸۷] گزارهای پیام متمرکز میشویم و نه هدف گوینده از تولید آن. او متذکر میشود که از منظر تجربی، زبان متشکل است از مجموعهای از منابع لازم برای ارجاع به موجودیتهای جهان و راههایی که آن موجودیتها بدان طرق عمل میکنند یا به یکدیگر مرتبط میشوند. او طبقهبندیای نیز از این موجودیتها ارائه میدهد: چیزهایی که میگذرند (افعال)، اشیاء (نامها)، خصیصهها (صفتها)، جزئیات پسزمینهای مکان، زمان، حالت و غیره (قیدها).
بنابراین آنچه در این فرانقش مطرح است انتخاب فرایند و مشارکهای متناسب با آن است. بدین منظور فرانقش تجربی دارای مجموعهای از نقشهای متفاوت است.
آنچه در این فرانقش مهم است فرایندی است که رخ میدهد. بنابراین اولین جزء این فرانقش «فرایند»[۸۸] است. در درجه دوم نیز افراد یا اشیایی که به نحوی در این فرایند دخیل اند مد نظر هستند پس جزء بعدی «مشارک»[۸۹] است. در آخر نیز «افزودههای پیرامونی»[۹۰] را باید نام برد.
برای معرفی فرایند، هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۱۷۰) با این واقعیت شروع میکنند که تجربه شامل جریانی از رخدادها یا چیزهایی است که میگذرند[۹۱] و این جریان رخدادها در زبان به عنوان تصویر[۹۲] الگوسازی میشود: تصویر رخدادن، انجام دادن، احساس کردن، سخن گفتن، بودن یا داشتن. تمام این تصویرها شامل فرایندی در زمان و نیز مشارکهایی هستند که مستقیماً به نحوی در این فرایند درگیرند. همچنین افزودههای پیرامونی زمان، مکان، علت، حالت و غیره ممکن است در آن باشند. بدین سان هر بند بازتابی است از نیازی بیپایان و متنوع به جریان رخدادها. نظام دستور زبانی که با آن به این هدف نایل میشویم همانا «گذرایی» است. نظام گذرایی جهان تجربه را به مجموعه دردسترسی به نام «گونه های فرایندی»[۹۳] ترجمه میکند. هر گونه فرایندی الگو و طرح خود را برای تعبیر یک حوزه خاص تجربه به یک تصویر از نوعی خاص در اختیار دارد.
هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۱۷۶) تصریح میکنند که فرایند توسط گروه فعلی، مشارکها توسط گروه اسمی و افزودههای پیرامونی توسط گروه قیدی و حرف اضافه به نمایش در میآیند.
فرایندها متنوع اند. تامسون (۲۰۰۴، صص ۹۰-۱۰۹)فرایندهای زیر را معرفی میکند:

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

 

  • فرایند مادی[۹۴] با مشارکهای اصلی:کنشگر[۹۵] ، هدف[۹۶].
  • فرایند ذهنی[۹۷] با مشارکهای اصلی: حسگر[۹۸]، پدیده[۹۹].
  • فرایند رابطهای[۱۰۰] با مشارکهای اصلی: حامل[۱۰۱]، شاخص[۱۰۲] و شناخته[۱۰۳]، شناسا[۱۰۴].
  • فرایند بیانی[۱۰۵] با مشارکهای اصلی: گوینده[۱۰۶]، دریافتگر[۱۰۷]، بیان[۱۰۸]، مقصود[۱۰۹].
  • فرایند رفتاری [۱۱۰]با مشارکهای اصلی: رفتارگر[۱۱۱]، بُرد[۱۱۲].
  • فرایند وجودی[۱۱۳] با تنها یک مشارک: موجود.[۱۱۴]

هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، صص ۱۷۹-۲۵۹) نیز همین فرایندها را با جزئیات بیشتری عرضه میکنند. و همین مشارکها را منظور میکنند.
تامسون (۲۰۰۴، صص ۸۸-۸۹) درمورد گذرایی به این نکته اشاره دارد که این اصطلاح پیشتر برای اشاره به اینکه آیا یک فعل دارای مفعول مستقیم است یا خیر به کار میرفته است اما در این رویکرد به معنایی وسیعتر و برای توصیف کل بند به کار میرود. او گذرایی را حاصل از مجموع فرایند و مشارکها میداند.
مفهوم دیگری که با فرانقش تجربی مرتبط است،«کُنایی»[۱۱۵] بودن است. تامسون (۲۰۰۴، صص ۱۳۵-۱۳۸) در توضیح کنایی می گوید رویکرد گذرایی به فرایندهای مادی تفاوتی عمیق بین انجامدهنده (کنشگر) و انجامشده برای آن (هدف) میگذارد. اما میتوان از منظری دیگر نیز به این دست فرایندها پرداخت. در این منظر جدید تمرکز بر این است که آیا فرایند خود اتفاق افتاده یا چیزی موجب اتفاق افتادن آن شده است. در رویکرد نقشگرا این منظر را کنایی مینامند. او سپس دو جمله زیر را مثال میزند:

  1. We increased our profits over one year.
  2. Our profits increased over one year.

او سپس تقطیعهای زیر را از این دو جمله ارائه میدهد:

  1. [Actor] We [Process: material] increased [Goal] our profits [Circumstance] over one year.
  2. [Actor] Our profits [Process: material] increased [Circumstance] over one year.

او توضیح میدهدکه در هر دو جمله فعل “increased” فرایند مادی را نشان میدهد. در این دو جمله، برخلاف جملات مجهول که در آنها هدف با تغییر وجهیت تبدیل به فاعل/نهاد میشود، هدف با تغییر گذرایی تبدیل به کنشگر شده است.
او در ادامه جملاتی از قبیل (a) که فرایند مادی دارای کنشگر و هدف است را کنایی و جملاتی از نوع (b) که فرایند مادی فاقد هدف است، غیرکنایی[۱۱۶] مینامد.
هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۲۸۴) نیز همینگونه بحث کنایی را پیش برده و خاطر نشان میکنند که بهتر است از اصطلاح «واسطه»[۱۱۷] به معنای “واسطهای که از طریق آن فرایند به وقوع میپیوندد” برای اشاره به مشارکی که نقش آن ایجاد فرایند است استفاده شود. همچنین (همان، ص ۲۸۵) اصطلاح «عامل»[۱۱۸] برای اشاره به مشارکی که به عنوان علت خارجی نشان داده میشود، به کار می رود. بدین سان میتوان از دو جمله مثال تامسون، با تحلیل جدید و با ذکر مشارکهای واسطه و عامل نمودارهای زیر را ارائه داد: (در متن اصلی Fig 5.37)

 

 

 

 


 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت