نظریه اسلام درباره شخصیت،پایان نامه شیوع اختلالات شخصیت |
نفوذ، اهمیّت و تأثیرات عمیق و گسترده ای بر تفکّر روان شناختی انسان گذاشتهاند عبارتاند از: 1- نظریه بودائیسم درباره شخصیت انسان: در فلسفه بودا، آنچه را که میتوان به مفهوم شخصیت نزدیک دانست مفهوم آتا[1] است که در روانشناسی غربی «خویشتن» نامیده میشود، البته با این تفاوت اصلی که بر طبق مفهوم آتا، خویشتن ثابت و مداومی درانسان وجود ندارد و شخصیت انسان مجموعه ای از خصوصیات، جریانات و حالات گذرا و ناپایدار جدا از هم است. «بهاوا[2]» تنها عامل ثابتی است که تداوم شخصیت را نشان میدهد و عبارت است از تداوم ضمیر آگاه در زمان و بر زمان. هر دقیقه از هشیاری ما، به وسیله دقایق دیگر شکل میگیرد و به نوبهٔ خود، لحظه بعدی هشیاری را شکل میبخشد به وسیله بهاواست که لحظات آگاهی و هشیاری به لحظات بعدی متصل میشود. از نظر فلسفهٔ بودائیسم، علاوه بر حواس پنجگانه، حس ششمی نیز وجود دارد که آن تفکر است. همچنین «کارما[3]» که از مفاهیم اساسی در بودائیسم میباشد یعنی «انگیزه هر عمل انسان، یک حالت یا وضع روانی است که زیربنای آن عمل خاص قرار میگیرد». از این دیدگاه، رفتار انسان در اصل نه خوب است و نه بد؛ طبیعت خوب یا بد، به انگیزه یا نیت فکری بستگی دارد که براساس آن به وجود آمده است؛ به عبارت دیگر آنچه انسان انجام میدهد، محصول نحوهٔ تفکّر خود
اوست (شاملو، 1390).
2- نظریه اسلام درباره شخصیت انسان:
از دیدگاه اسلام، انسان مخلوقی است که از هنگام زاده شدن، بالقوه کمالاتی دارد که میتواند به آنها فعلیّت بخشد و همچنین فطرتی حیوانی دارد که بر اثر افراط و تفریط در آن، دشواریهایی برای خود و دیگران به بار میآورد. انسان از نظر ساختمان جسمی، تمایلات غریزی، شهوات و خواستههایش به سایر حیوانات شباهت داردولی از سه بعد با آنها تمایز عمیقی دارد که عبارتاند از: الف – داشتن ادراک، کشف خود و جهان خود و داشتن جهان بینی ب –وجود عوامل و جاذبههایی که بر انسان احاطه دارند ج – آزادی انتخاب، تحت تأثیر محیط و جاذبههای آن قرار گرفتن و تسلّط بر آنها اسلام خیلی پیشتر از فروید و سایر روانشناسان قرن بیستم، طبیعت انسان را به سه قسمت تقسیم کرده که عبارتاند از: نفس امّاره، نفس مطمئنه، نفس لوّامه که به ترتیب معادل نهاد، خود و فراخود در نظریه فروید هستند. (شاملو، 1390)
[1]atta
[2]bhava
[سه شنبه 1398-07-30] [ 12:55:00 ق.ظ ]
|