منابع تحقیق درمورد تعبیر و تفسیر |
انی را دربر میگیرد. خصوصیت مهم و کلیدی یک سازمان چابک، انعطافپذیری است. در حقیقیت خاستگاه اصلی “چابکی” به عنوان یک مفهوم در کسب و کار، ریشه در سیستمهای تولیدی منعطف دارد. در ابتدا تصور میشد مسیر حرکت به سمت انعطاف در تولید و ساخت، حرکت از خودکارسازی به سمت ایجاد توانایی برای تغییرات سریع مثل کاهش زمان های راهاندازی و در نتیجه عکسالعمل سریعتر به تغییرات درآمیخته (ترکیب) یا حجم محصول است. کمی بعد این نظریه در مورد انعطافپذیری در تولید، به زمینههای گستردهتری از کسب و کار گسترش یافت (نگال و داو، 1991)، و مفهوم چابکی به عنوان یک جهتگیری سازمانی متولد گردید. چابکی نباید با سبکباری اشتباه گرفته شود. واژه ناب یا سبکبار بودن، عموماً درباره افزایش راندمان و بهعبارتی انجام بیشتر کارها با بهره گرفتن از منابع کمتر استفاده میشود. اصطلاحی که عموماً در ارتباط با تولید ناب بهکار میرود و به موجودی صفر اشاره دارد، رویکرد “بههنگام” است. اما در عمل توجه و تمرکز بر روی “حداقل موجودی منطقی” معقولتر و مرتبطتر است. نکته قابل تامل در این رابطه، این است که اکثر شرکتهایی که سیستم تولید ناب را پیاده کردهاند، در زنجیره عرضه خود اثری از چابکی نمیبینند. صنعت خودرو به عنوان بهترین مثال به طرق گوناگون این وضعیت پیچیده را نشان میدهد.
اگر ریشه اصلی تولید ناب را ردگیری کنیم، به سیستم تولیدی تویوتا خواهیمرسید که بر کاهش و حذف ضایعات تاکید دارد. درحالیکه درسهای آموختهشده از سیستم تولید تویوتا و اصول آن تاثیرات عمیقی بر فعالیتهای تولیدی در نقاط مختلف جهان داشته است؛ اما به نظر میرسد مزایای تفکر ناب تنها به خود کارخانهها و شرکتها محدود شدهاست. بنابراین موقعیت متناقضی پیش میآید: در حالیکه تولید خودرو بشدت کارآ شده و زمان عملکرد یا تولید محصول در کارخانه به 12 ساعت و حتی کمتر کاهش یافتهاست، اما هنوز موجودی خودروی تکمیل شده، تنها به اندازه فروش دو ماه است. بهعلاوه همانطور که مارشال فیشر(1997) بیان میکند، برخلاف گفتهها و تبلیغات شرکتهای خودروساز، مشتری هنوز مجبور است هفتهها یا حتی ماهها برای دریافت خودروی انتخابی خود منتظر بماند.
علیرغم اینکه سبکبار بودن میتواند یکی از اجزای چابکی در شرایط قطعیت تقاضا باشد، اما به تنهایی نمی تواند سازمان را قادر سازد تا نیازهای واقعی مشتریان را سریعتر برآورده سازد. دایره المعارف وبستر، این تفاوت و فاصله را دقیقاً و بصورت و اضح بیان میدارد؛ آنجا که “ناب بودن” را “دربرداشتن قدری فربهی” و در مقابل آن، “چابکی” را “چستی و فرزی و چالاکی” معنی میکند. آنچه در اینجا مورد نیاز است، تعبیر و تفسیری از این تعاریف است که با موضوع زنجیره تامین متناسب باشد. تعبیر و تفسیری ساده و مناسب از هر دو مفهوم، توسط نیلور(1997) مورد اشاره قرار گرفتهاست که بدین صورت میباشد:
“چابکی"؛ یعنی استفاده از دانش بازار در یک سازمان مجازی برای بهرهوری از فرصتهای سودآور در یک بازار با سرعت تغییر بالا و زودگذر.
“سبکباری"؛ یعنی ایجاد و توسعه یک جریان ارزشمدار برای حذف ضایعات، از جمله زمانهای هدررفته بهمنظور ایجاد یک برنامه تعیین سطح موجودی.
از آنجا که در زنجیرههای تامین، یک شرکت به دلیل تنوع نیازهای مشتری به تنهایی نمیتواند پاسخگوی همه نیازمندیهای بازار باشد، بنابراین شرکتها معمولاً برای دستیابی به هدف از شرکای مناسب با مهارتهای خاص و تواناییهای مورد نیاز کمک گرفته و یک شراکت (سازمان) مجازی به وجود میآورند. دلیل اینکه این نوع شراکت تحت عنوان شراکت مجازی نامیده میشود، ساختار ساده حقوقی شراکت، غیررسمی بودن شراکت و مقطعی بودن آن است. غیررسمی بودن این شراکت سطح بالایی از اعتماد و احترام بین شرکتهای درگیر را میطلبد. در رابطه با این دو رویکرد، نظرات مختلفی ابراز شدهاست. یک طرز فکر این است که تعریفی با مفهوم جدید باعث کنار رفتن کاربرد مفاهیم قبلی میشود. به تبع این طرز فکر، بحث چابکی در سازمانها باعث بیاعتباری مفهوم ناب میشود. خطری که در این رویکرد وجود دارد، این است که ممکن است باعث نادیده گرفتن درسهای مهمی گردد که در ارتباط با موفقیتها و شکستهای موجود در ارتباط با کاربرد مفاهیم قبلی وجود دارد. از طرفی هرکدام از مفاهیم، بسته به ویژگیهای زنجیره تامین میتواند در کسب و کارهای مختلف بهترین رویکرد انتخابی باشد.
هردوی رویکردهای سبکباری و چابکی نیازمند سطح بالایی از کیفیت محصول هستند. آن ها همچنین نیازمند حداقلی از زمان تحویل (زمان سفارش) هستند که طبق تعریف، برابر است با زمانی که طول میکشد تا یک کالا یا خدمت بهدست مشتری سفارشدهنده برسد. زمان سفارش کل، باید حداقل ممکن باشد تا چابکی ایجاد شود؛ چرا که تقاضا بسیار متغیر و زودگذر است و بنابراین پیشبینی آن مشکل است. اگر زنجیره تامین زمان سفارش طولانی داشتهباشد، نمیتواند نیازهای بازار را بهسرعت پاسخ دهد. در تولید ناب زمان سفارش باید حداقل باشد و طبق تعریف، زمان اضافه نیز جزو ضایعات یا اتلاف است و بر اساس رویکرد ناب، هرگونه اتلافی باید حذف گردد. اساس تفاوت رویکردهای ناب و چابک در زمینه “ارزش نهایی یا کلی” تدارک دیده شده برای مشتری، در این است که “خدمات” فاکتور حیاتی مورد نیاز چابکی است؛ در حالی که “هزینهها” و قیمت فروش،کاملا با رویکرد ناب مرتبط ا
ست. بههرحال، در صورتیکه فشرده کردن و کاهش زمان چرخه کل به صورت موثر انجام گیرد، شرایط کافی برای دستیابی به تولید ناب فراهم شدهاست، که این خود تنها یکی از شرایط توانمندسازی زنجیره عرضه چابک است.
جدول 2-2، مقایسه ویژگیهای زنجیره های عرضه ناب و چابک را شرح میدهد. در بازار سریع و غیرقابل پیشبینی کالاهای مد روز، هر دوی هزینههای منسوخشدگی و فقدان موجودی، غیر قابل چشمپوشی است (میسون جونز و دیگران، 2000).
جدول شماره 2-2- مقایسه زنجیره عرضه ناب و چابک: مشخصات متمایزکننده (میسون جونز و دیگران، 2000)
مشخصات متمایزکننده زنجیره عرضه ناب زنجیره عرضه چابک
محصولات نوعی اجناس معمولی کالاهای مد روز
تقاضای بازار قابل پیشبینی متغیر و فرّار
تنوع محصولات پائین بالا
چرخه عمر محصول طولانی کوتاه
برانگیزاننده مشتری هزینهها در دسترس بودن
سود حاشیهای کم زیاد
هزینههای عمده هزینههای فیزیکی هزینههای توانمندسازی بازار
جریمههای فقدان موجودی قراردادی بلندمدت فوری و فرّار
سیاست خرید خرید کالا تخصیص ظرفیت
غنیسازی اطلاعات بسیار مطلوب الزامی
مکانیزم پیشبینی الگوریتمی مشورتی
فیشر(1997) و میسون-جونز و تاویل (2000) با ارائه دلایلی ثابت کردهاند که توسعه توانمندسازی اطلاعات، یعنی مبادله و تشریک سریع اطلاعات و دادههای بازار در درون یک زنجیره، نهتنها مطلوب بلکه اجباری و الزامی است. این هدف باید بهوسیله یک برنامه یکپارچهسازی فرآیندها و همزمان با حرکت به سمت یک زنجیره تامین بدون نقص بهدست آید، که در آن همه عوامل و شرکتکنندگان در زنجیره مثل هم فکر و عمل میکنند.
یک عنصر مهم دیگر در هر دو مفهوم فشردگی زمانی است، اگرچه انگیزه پشت آن در دو مفهوم یکسان نیست. در تولید ناب بر حذف اتلاف یا مواد تاکید میشود. بنابراین، تمامی فعالیتهایی که در جریان تولید یک محصول تولید ارزش نمیکنند حذف میشوند، و در مورد سایر فعالیتها سعی بر این است که تا جای ممکن از نظر زمانی فشرده شوند، یا در صورت امکان برخی فعالیتها به طور موازی انجام گیرند. چابکی هم برای کاهش زمان از طریق فشردهسازی زمان در جریان مواد و اطلاعات استفاده میکند، اما با تمرکز بر توسعه حساسیتها و پیکرهبندی مجدد سریع در یک فرایند کسب و کار.
تفاوت عمده در دو رویکرد، توانایی پاسخگویی در شرایط عدم قطعیت، تغییرات در حجم تولید و درجه تنوع مورد نیاز در محصول است. شکل 2-3 تناسب هر مفهوم را برای غلبه بر چنین عدم قطعیتهایی در شرایط مختلف تنوع نوع محصول و تنوع مقدار محصول نشان می دهد.
چابک
زیاد
تنوع در محصولات
ناب کم
زیاد کم
تغییرات در حجم محصولات
شکل 2-3- مقایسه رویکردهای ناب و چابک در شرایط عدم قطعیت(تینگ چی، 2009)
بطور کلی رویکرد ناب، درپی حداقل کردن فربهی و سنگینی سازمان است. این درحالی است که رویکرد و سیستم چابک، می خواهد فرز و سریع باشد. تفاوت مهم این است که زنجیره تامین ناب، بر اساس برنامهریزی برای سطوح تقاضا شکل گرفتهاست؛ در حالیکه سیستم چابک به دنبال ذخیرهسازی فضای کافی است، تا بر تقاضای فرّار و بسیار متغیر غلبه کند. نکته دیگر این است که شفافسازی اطلاعات در سیستم ناب یک مطلوب است، حال آنکه این مساله برای زنجیره چابک، در حکم یک ضرورت میباشد. پیشبینی در زنجیره ناب کاملاً الگوریتمی است، ولی برای پیشبینی در سیستم چابک اطلاعات مشترک از تقاضای موجود بر اساس ارتباط بسیار نزدیک با بازار مورد نیاز خواهدبود.
برای دانلود متن کامل پایان نامه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه ، پروپوزال ،سمینار مقطع کارشناسی ، ارشد و دکتری در موضوعات مختلف با فرمت ورد می توانید به سایت jemo.ir مراجعه نمایید
رشته مدیریت همه موضوعات و گرایش ها : صنعتی ، دولتی ، MBA ، مالی ، بازاریابی (تبلیغات - برند - مصرف کننده -مشتری ،نظام کیفیت فراگیر ، بازرگانی بین الملل ، صادرات و واردات ، اجرایی ، کارآفرینی ، بیمه ، تحول ، فناوری اطلاعات ، مدیریت دانش ،استراتژیک ، سیستم های اطلاعاتی ، مدیریت منابع انسانی و افزایش بهره وری کارکنان سازمان
در این سایت مجموعه بسیار بزرگی از مقالات و پایان نامه ها با منابع و ماخذ کامل درج شده که قسمتی از آنها به صورت رایگان و بقیه برای فروش و دانلود درج شده اند
[سه شنبه 1400-02-21] [ 10:27:00 ق.ظ ]
|