در همهی جوامع بشری فرهنگ وامور فرهنگی از مسائل مهم آن جامعه محسوب میگردد و رشد فرهنگ آن جامعه باعث اقتدار و تکامل جامعه می گردد.
بدینسان هر چه فرهنگ جامعهای غنیتر باشد رشد آن جامعه محسوستر است و در اصطلاح عرف جامعهای فرهنگی و ریشهدار است یکی از عواملی که ما را به این اصطلاح عرفی نزدیک مینماید تبلیغات در زمینهی فرهنگی است به همان اندازه که امور فرهنگی از اهمیت شایانی برخوردار است،تبلیغات در آن زمینه هم حساسیتی خاص دارد،زیرا کوچکترین کوتاهی در این باره ممکن است فاجعه آمیز باشد تبلیغات فرهنگی باید در یک چارچوب قانونی و متعارف و برای رشد کمال انسانها و جامعه انجام شود،بنابراین اگر رسانه های همگانی صرفاً به تبلیغ کالاهای مصرفی تجملاتی بپردازند،ناخواسته افراد را تحت تأثیر قرار
میدهند و باورهای آنها را دربارهی زیستن عوض میکنند و باعث به هم خوردن توازن اقتصادی خانواده و پریشانی فکری و روحی افراد میشوند.[۲۶۳]
رسانه ها و مطبوعات وظیفهی تبلیغات را به دوش دارند و از طریق آموزش در زمینه های فرهنگی،فرهنگ را به مخاطبان القا میکنند.
در راستای این تبلیغات باید نفع عمومی ملاک قرار گیرد و در صورت اقتضای آن تبلیغات
صورت گیرد. مثلا ممکن است مطالبی عنوان شود یا تصاویری آورده شود که از نظر علمی و اجتماعی،ضروری باشد.[۲۶۴]و این امر لازمه آموزش است. مسائل اخلاقی و اعتقادات مذهبی نیز باید در
آگهیهای تبلیغاتی رعایت گردد. و اگر از اصول و قواعد مربوط به تبلیغات فرهنگی آسیبی به جامعه وارد گردد چون جنبهی عمومی دارد افراد زیادی در جامعه متضرر از تخلف ایجاد شده متضرر میگردند. در خصوص امکان اقامه دعوای مسئولیت مدنی برای ضرری که به گروه وارد شده نظرات متفاوتی ارائه شده است. برخی گفتهاند منطقی نیست خساراتی که به صورت انفرادی قابل مطالبه نیست به صورت جمعی قابل مطالبه باشد. با وجود این دکترین و رویه قضایی فرانسه و کشورهای دیگر برای گروههایی که دارای شخصیت حقوقی هستند حق مطالبه جبران خسارت وارده به اعضای خود را قائل شده اند.[۲۶۵] با بهره گیری از حقوق تطبیقی میتوان گفت در حقوق ایران نیز مانند حقوق فرانسه اشخاص حقوقی اعم از شرکتها و انجمنها میتوانند به خاط ضرر وارد به منافع گروهی اعضاء خود که سرمایه معنوی آنها را تشکیل میدهد مطالبه جبران خسارت کنند .[۲۶۶] شایان ذکر است این ورود خسارت در جنبهی خصوصی نیز قابل تصور است و ممکن است در اثر تبلیغات منفی،یک موسسه فرهنگی متضرر گردد.
ج) تجاوز به حریم خصوصی
اول: مفهوم و مبنای حریم خصوصی
با آنکه کلمه «حریم خصوصی» در زبان محاوره و نیز مباحث فلسفی،سیاسی و حقوقی مکرر استعمال میشود، ولی هنوز تعریف یا تحلیل واحدی از آن ارائه نشده است. مفهوم حریم خصوصی ریشه های عمیقی در مباحث جامعه شناختی و انسان شناختی در مورد اینکه چگونه در فرهنگهای مختلف برای آن ارزش قائل شدهاند دارد.[۲۶۷]
حریم خصوصی یک مفهوم سیال است که امروزه آزادی وجدان و اندیشه کنترل بر جسم خود، خلوت و تنهایی، کنترل بر اطلاعات شخصی،آزادی از نظارتهای دیگران،حمایت از حیثیت و اعتبار خود و حمایت در برابر تفتیشها و تجسسها را شامل می شود.[۲۶۸] حریم خصوصی،قلمروی از زندگی اشخاص است که یک انسان متعارف با درک نیازهای جامعه در هیچ وضعیتی تجاوز به آن را مجاز نمی شناسد به دیگر سخن حق افراد، گروه ها یا موسسات نسبت به این که چگونه و چه اندازه اطلاعات دربارهی آنها به دیگران منتقل شود،حق حریم خصوصی، نام دارد.[۲۶۹] حریم خصوصی تصمیمگیری ناظر به اموری چون آزادی، رهایی، انتخاب و استقلال در تصمیمگیری درباره روابطجنسی، تولید مثل، ازدواج ،خانواده و مراقبتهای بهداشتی و…است. « وارن و براندیز » آن را حق بر تنها بودن یا به تعبیری حق بر خلوت تعریف کردند.گروهی آن را تسلط و اقتدار بر موضوعات خصوصی دانسته اند.[۲۷۰]
امروزه حریم خصوصی به عنوان یک اصل در علم حقوق شناخته میشود. برای پیبردن به بنیانهای فلسفی این مقوله باید به شرافت بشری و منابع و مآخذ مربوط به مالکیت شخصی مراجعه کرد و گرچه عجیب به نظر می رسد، اما مالکیت افراد بر شرافت و حیثیت خود، بهترین معرف حریم خصوصی محسوب می شود.[۲۷۱]
حق بر حریم خصوصی، ارتباط تنگاتنگی با کرامت انسانی دارد و مانع آن میشود که اطلاعات راجع به زندگی اشخاص جهت اعمال سلطه و استفادهی ابزاری از انسانها تبدیل شود لذا حمایت از شخصیت انسانی در اعلامیهی جهانی حقوق بشر و میثاق بین المللی به عنوان اصلی پیشرفته منعکس شده است و در ضمن این حق، با آزادی و استقلال انسان نیز مرتبط است و فضای رشد افراد را فراهم میسازد. شناسایی این حق نیز یکی از مقدمات و ابزارهای مشارکت در دموکراسی است و ابزاریست برای کمک کردن به استقلال معنوی شهروندان و کمک به ایجاد فضایی مناسب برای اندیشیدن آنها. تحقیقاتی که روان شناسان و انسان شناسان انجام دادهاند نشان میدهد که انسان ها به حکم فطرت به عالم خلوت نیازدارند. تحقیقاتی که برخی جانور شناسان انجام داده اند اثبات کرده است که برخی از حیوانات نیز به حکم غریزه برای حریم خصوصی اهمیت بسیار قائلاند.
در مبانی دینی نیز لزوم حفظ حرمت زندگی خصوصی افراد به چشم می خورد.مباحث و اصطلاحاتی را که در آیات و روایات اسلامی دربارهی حریم خصوصی و بیان علل و حکمتهای حمایت از آن بکار رفتهاند میتوان به عناوین زیردسته بعدی کرد :<

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید.

/p>

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

  1. ممنوعیت تجسس و تفتیش
  2. ممنوعیت استراق سمع
  3. ممنوعیت ورود به منازل بدون استیذان
  4. ممنوعیت سوء ظن و… [۲۷۲]
  5. به طور مثال میتوان به آیه ۱۲ سورهی حجرات اشاره کرد.
  6. « یا ایها الذین امنوا اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم و لا تجسسوا و لایغتب بعضکم بعضا ایحب احدکم ان یاکل لحم اخیه میتا فکرهتموه و اتقواالله ان الله تواب رحیم ».

ای اهل ایمان، از ظن و گمان دربارهی یکدیگر بسیار بپرهیزید که برخی ظنها و پندارها معصیت است ونیز هرگز از حال درونی هم تجسس مکنید و غیبت یکدیگر روا مدارید.آیا شما دوست میدارید ، گوشت برادر مردهی خود را بخورید؟ البته از آن کراهت و نفرت دارید. پس تقوای الهی پیشه کنید همانا خدا بسیار توبهپذیر و مهربان است.
نهی از ظن و گمان ورزی، غیبت و خصوصاً تجسس در امور یکدیگر ، تصریح شده دراین آیه، مصادیقی از حفظ حرمت زندگی خصوصی است. و در بسیاری از احادیث و روایات متعدد دیگر که در این بحث مجال بیان همگی آنها نیست.
حفظ حرمت زندگی خصوصی در حقوق غالب کشورها ، حداقل از حد اقتصادی برخی مصادیق مورد توجه قرار گرفته است که قانون اساسی از جملهی منابعی است که مواردی را به این موضوع اختصاص داده است. نمونهی آن اصل ۳۶ قانون اساسی چین است که مقرر می دارد: « همهی افراد در داشتن اعتقادات مذهبی آزادند هیچ نهاد دولتی، سازمان عمومی و یا خصوصی حق ندارد که اشخاصی را مجبور به اعتقاد و یا عدم اعتقاد به آیینی نماید و یا اینکه بین معتقدان به یک مذهب و بی اعتقادان به آن مذهب تبعیض قائل شود…»[۲۷۳]
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز گر چه اصطلاح «حریم خصوصی» به کار نرفته است اما مصادیق آن ذکر شده است برای نمونه اصل ۲۲ تصریح می دارد: «حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است ، مگر در مواردی که قانون تجویز کند» و یا در اصل ۲۳ آمده :« تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمیتوان به صرف داشتن عقیدهای مورد تعرض و مواخذه قرار داد. اصل ۲۵ قانون اساسی به مورد دیگری در بحث حریم خصوصی اشاره دارد که از مباحث مهم در این زمینه بشمار می رود: » بازرسی و نرساندن نامهها، ضبط و فاش کردن مکالمات تلفنی، افشای مخابرات تلگرافی و تلکس، سانسور، عدم مخابره و نرساندن آنها ، استراق سمع و هرگونه تجسس ممنوع است ، مگر به حکم قانون» به این ترتیب ملاحظه میشود که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با توجه ویژه و احصای مصادیق متعددی از مفهوم حریم خصوصی تعرض به آن را جز در موارد قانونی ممنوع دانسته است. بدیهی است که چنین توجهی، بایستی قانونگذار عادی را نیز ملتزم به رعایت این حریم و استثناء شمردن موارد نقض آن نماید؛ در حالیکه چنین توجهی لحاظ نشده و تنها در موادی از قانون مجازات اسلامی می توان آن را پیدا کرد. مادهی ۱۷۵ این قانون مقرر داشته، هر یک از مقامات و مامورین دولتی که برخلاف قانون آزادی شخصی افراد ملت را سلب کنند یا آنان را از حقوق مقرر در قانون اساسی محروم نماید، علاوه بر انفصال از خدمت و محرومیت ۳ تا ۵ سال از مشاغل دولتی به حبس از ۶ ما تا ۳ سال محکوم خواهد شد . م ۵۸۰ این قانون نیز ورود کارگزاران حکومتی را به منزل اشخاص بدون اجازه ممنوع دانسته و م ۵۸۲ نیز هرگونه تعدی ماموران دولتی نسبت به مراسلات یا مخابرات و یا مکالمات تلفنی اشخاص در غیر موارد قانونی را مستوجب مجازات دانسته است.
پیشرفتهای روز افزون علمی و فنی دنیای نوین به ویژه در عرصهی رسانه ها باعث شده که زندگی خصوصی افراد روز به روز مورد تهدید بیشتری قرار گیرد، چه آنکه حتی امروزه اطلاعات را به منزلهی کالای جدیدی می دانند که قادر است، دنیا را تکان دهد .[۲۷۴]
ماهیت و نحوهی کارکرد رسانه ها عامل مهمی در جدی شمردن این نگرانی به حساب می آید، چراکه با شکلگیری ایدهی نیابت رسانههایی همچون مطبوعات از جانب مردم، مردم از این رسانه ها انتظار دارند تا به نمایندگی از ایشان به اخبار و اطلاعات دست یافته و آزادانه نسبت به انتشار آنها مبادرت نمایند.[۲۷۵] بسیاری کشورها مانند کانادا، آلمان، استرالیا، بلژیک، نیوزلند و بعضی دیگر از کشورهای غربی به علت شدت احترام به حریم خصوصی اشخاص از طریق رسانه های همگانی ، سازمانها یا کمیسیونهای ملی حمایت از حریم خصوصی افراد تشکیل داده اند تا اطمینان یابند که دولت ها و شرکت های خصوصی ، شیوه های منطقی و عادلانهی اطلاعات و اطلاعرسانی را ( که مستلزم رعایت دیگر حقوق و آزادیهای اساسی بشری است) رعایت میکنند و برای زندگی خصوصی حوزهای غیر قابل تجاوز ترسیم نمودهاند که هر گونه تعرضی به آن ممنوع است، در عین حال در برخی دیگر کشورها تا آن زمان که مصلحت عمومی برتری وجود نداشته باشد ، چنین حرمتی را قائل هستند که غالبا این مصالح عمومی برتر نیز از ضرورت آزادی اطلاعرسانی ناشی میشود .[۲۷۶] در ادامه پس از بیان مصادیق حریم خصوصی به مسئولیت مدنی ناشی از نقض آن در رسانه های صوتی و تصویری اشاره خواهد شد.
دوم: حریم خصوصی مقامات رسمی و عمومی
اشخاصی که در انظار مردم قرار دارند به ویژه هنگامی که آنها با خواست خویش خود را در منظر عمومی قرار داده باشند نظیر سیاستمدارانی که خود را آماده انتخابات میسازند یا خوانندگان کنسرتها و یا دیگر اشخاص مشهور، نمیتوانند یکسان با سایر شهروندان انتظار برخورداری از حریم خصوصی را داشته باشند. [۲۷۷] مقتضای فعالیت این اشخاص به گونه ای است که باید نظارتهای گوناگون، از جمله نظارتهای مردمی براعمال این اشخاص وجود داشته باشد، گاهی به سبب این مصلحت برتر مواردی از حریم خصوصی این اشخاص به اطلاع عموم می رسد یا حتی مورد بازرسی نهادهای عمومی قرار میگیرد، از جمله اطلاعات راجع به دارایی اشخاص جزو حریم خصوصی آنها به شمار میرود، اما در مورد برخی مقامات عالی رتبه، به منظور جلوگیری از سوء استفاده های احتمالی باید دارایی این اشخاص مورد بررسی قرار گیرد.(ر.ک ،
اصل ۱۴۲ق، اساسی)
در تعریفی مختصر باید گفت ، مقامات رسمی کسانی را شامل می شود که تعیین کنندهی خطمشی و اصول سیاستگذاری هر کشوری هستند، در حالیکه کارکنان رسمی جزو این افراد نمیباشند. مراد از مقامات عمومی نیز شخصیتهایی هستند که در جامعه نقش چشمگیری دارند، به گونهای که مذاکره و اظهارنظر ایشان دربارهی مسائل، مورد توجه عمومی قرار میگیرد.[۲۷۸]
باتوجه به این تعریف و گزارش کلی نهمین کنگرهی بین المللی حقوق تطبیقی خسارات ناشی از فعالیتهای رسانه های همگانی حاکی از آن است که مقامات عمومی نیز از حریم خصوصی بهرهمندند.[۲۷۹]و
نمیتوان برای زندگی خصوصی ایشان هیچ حریمی را در نظر نگرفت، در عین حال که ورود این افراد به
عرصهی مسائل عمومی معمولا با فرض پذیرش حیطهی تنگتری از زندگی خصوصی برای خود یا لااقل حیطهی وسیعتری برای دخالت دیگران در این بخش از زندگی خود میباشد. در این زمینه برخی این فرمول را پیشنهاد کردهاند که « زندگی خصوصی آنگاه که زندگی عمومی شروع میشود، متوقف
میگردد» .[۲۸۰]
در مجموع باید گفت که این افراد نیز از حق حرمت زندگی شخصی برخوردارند به استثنای حوادثی که با زندگی عمومی آنان برخورد می نماید.[۲۸۱]
سوم : حریم خصوصی و حق بر تصویر خود
از مصادیق حریم خصوصی ، حق فرد نسبت به تصویر خود است، به این معنا که چاپ و انتشار تصویر خود بدون رضایت و اجازهی وی ، عملی مخالف حق حرمت خصوصی تلقی میشود، زیرا تصویر فرد انعکاس شخصیت اوست.[۲۸۲]
در واقع عکس و تصویر جزو شخصیت آدمی است و تعرض به آن ،تعرض به شخصیت محسوب
میشود و امری ممنوع و موجب مسئولیت است و شخص می تواند از انتشار عکس و تصویر خود، حتی اگر بدون سوءنیت باشد، جلوگیری نماید.[۲۸۳]
در قانون جزای ۱۸۱۹ فرانسه نسبت به این حق تصریح شده، چنان که مقرر گردیده است؛ « هیچ کس نمیتواند تصویر دیگری را بدون رضایت او چاپ و منتشر کند. گرفتن عکس از یک شخصیت معروف در یک جمع یا در برنامههای عمومی یا یک شب نشینی یا یک مسابقه ورزش و چاپ و انتشار آن، از طریق جراید بلامانع است، مشروط برآنکه اولا صاحب عکس، مخالف چاپ تصویر خود نباشد . ثانیا چاپ تصویر زیانی به او نرساند ، ولی در سایر موارد اخذ رضایت صاحب عکس لازم است».[۲۸۴]
از این رو نقض حق اشخاص در مورد تصویر ایشان و چاپ یا نشر آن، در یکی از رسانه های همگانی بدون رضایت اشخاص، تقصیر به شمار میرود. برای مثال، براساس مادهی ۹۷ قانون حق مولف ایتالیا، چاپ تصویر به علت معروف بودن شخص یا به دلیل عمومی یا به سبب الزامات قضایی و پلیسی یا برای
هدفهای علمی ،آموزشی و فرهنگی یا در مواردی که مصالح عمومی ایجاب می کند ،بدون اجازهی صاحب آن، مجاز است، لیکن در هر حال ، نباید چاپ آن، باعث صدمه به آبرو و حیثیت وی شود. ملاحظه میشود که به شرط عدم ورود لطمه به آبرو و حیثیت ، تحت شرایطی همچون موارد بر شمرده شده ، در مادهی مذکور، میتوان نفع عمومی را بر حق خصوصی مورد بحث، ترجیح داد. در خصوص افراد سرشناس نیز هرگاه تصویری از آنان در یک مکان عمومی همچون اجتماعات حضوری مسابقات ورزشی، اجتماعات سیاسی تهیه و منتشر شده باشد به شرط عدم ورود زیان به آنان ، مسولیت آور دانسته نمیشود.در کشور ما قانون و یا رویه قضایی مشخصی در این مورد وجود ندارد و تنها میتوان از بند۵ ماده۶ قانون مطبوعات که درآن استفاده ابزاری از افراد(اعم از زن و مرد) در تصاویر و متن برای مطبوعات ممنوع شده است، استفاده نمود و در مورد رادیو و تلویزیون نیز همین قاعده را اجرا نمود.البته واضح است که هر گاه شخص ثابت کند که پخش تصویری از او منجر به بروز خسارات مادی یا معنوی مسلمی به وی شده است دادگاه
میتواند بر اساس قواعد عمومی حکم به جبران خسارات او را صادر نماید.
چهارم : حریم خصوصی در ارتباط تلفنی با شنونده و بیننده
یکی از مصادیق حریم خصوصی در رسانه های صوتی و تصویری ارتباطات تلفنی با شنوندگان و بینندگان است و لازمه پخش برنامههای رسانه های صوتی و تصویری بر قراری چنین ارتباطی است.بدیهی است درصورتی که برنامه به صورت پخش زنده باشد نمیتواند مسئولیتی را متوجه رسانه مربوطه دانست مگر اینکه عمد و یا تقصیر سنگین اثبات شود. به عنوان مثال با علم به اینکه طرف مورد ارتباط مبادرت به بیان این موارد خواهد نمود. لیکن در صورتیکه پخش به صورت غیر مستقیم و غیر زنده باشد مطمئناً بار مسئولیت به عهده آن رسانه خواهد بود.از طرف دیگر مصاحبه شونده و یا طرف مورد ارتباط باید اطلاع از اینکه مطالب او پخش خواهد شد داشته باشد، در غیر این صورت رسانه مسئولیت خواهد داشت.
پنجم: حریم خصوصی خانواده
خانواده بنیان و از عناصر تشکیل دهندهی یک جامعه است و حرمت نهادن به آن باعث استحکام آن و استحکام جامعه خواهد بود. از این رو حفظ حرمت خانواده یکی از بزرگترین مصالح عمومی به شمار
می رود. هر خانوادهای از حریمی خصوصی بهره میبرد که تعرض به آن به تزلزل خانواده میانجامد.
همهی اعضای یک خانواده از حریمی خصوصی برخوردارند و به این ترتیب تعرض به حریم خصوصی یک فرد، گاه به معنای تعرض به حریم خصوصی خانواده وی میباشد و گاه نیز صرفا تعرضی به حریم خصوصی فرد به حساب میآید. چنان که وقتی رسانه از میزان دارایی یک فرد خبر میدهد این امر غالبا در حکم تعرض به حریم خصوصی خانواده محسوب نمیشود، اما هر گاه نسبتی خلاف عفت به فرزند یک خانواده وارد شود، علاوه بر خسارتی که به خود شخص وارد شده ، تعرضی
به حریم خصوصی خانواده نیز واقع شده است. از این رو این حق را برای خانواده باید به رسمیت شناخت تا بتواند از تعرض صورت گرفته نسبت به خانواده خود شکایت کرده و مطالبهی خسارت نماید. به همین دلیل در برخی از قوانین تصریح شده است که هرکسی حق دارد که حریم و زندگی خصوصی وی، خانواده اش ، خانه و مکاتباتش ،از تعرض ، مصون باشد.[۲۸۵]
د)هتک حرمت
از دیگر تقصیرهایی که باعث زیان می گردد « هتک حرمت » است که در تعالیم دینی هم نکوهش شده که به طور مختصر به آن پرداخته میشود.
اول : تعریف هتک حرمت
هتک حرمت عبارت است از: سلب حسن شهرت یک شخص از افکار عمومی ، با خدشهدار کردن حیثیت ، احترام، اعتبار یا اعتمادی که دیگران به وی دارند یا با تهییج احساسات یا عقاید مخالف ، موهن یا ناخوشایند علیه او .[۲۸۶]
هتک حرمت مصادیق متعددی همچون افتراء ، توهین ، ناسزا، نشر اکاذیب و انجام هرگونه عمل خلاف شأن نسبت به افراد را در بر میگیرد. به طورکلی رفتار یا سخنی هتک آمیز تلقی میشود که یکی از این امور را موجب میشود.[۲۸۷]
۱)باعث انزجار و بیزاری عموم از یک شخص شود.
۲)باعث تحقیر و توهین به خواهان شود.[۲۸۸]
۳)خواهان مورد تمسخر واقع گردد.[۲۸۹]

عکس مرتبط با اقتصاد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت