شناسایی ریسکها:”پایان نامه کسب و کار الکترونیک” |
شناسایی ریسکها:”پایان نامه کسب و کار الکترونیک”
شناسایی ریسکها
در چرخه مدیریت ریسک شرکتی، شناسایی ریسک و ارزیابی آن 2 مرحله بسیار حائز اهمیت تلقی میشوند. حوادثی که میتوانند بر اهداف یک شرکت تأثیر داشته باشند باید شناسایی و ارزیابی شده تا بتوان به نحو مناسب و مقتضی به آنها واکنش نشان داد. 1. تکنیکهای شناسایی ریسک و ارزیابی آن شناسایی ریسک باید جامع باشد تا دربرگیرنده تمامی حوزههایی شود که یک شرکت و طی مدت زمانهای مختلف در آنها فعالیت میکند؛ بنابراین خوب است طیف وسیعی از افراد شامل مدیران و متخصصان امر را در این فرآیند مشارکت داد. حاصل این مرحله، داشتن لیستی از حوادث بههمراه توضیحاتی است در رابطه با اینکه چرا و چگونه این حوادث بر برنامهریزیهای شرکتها تأثیر میگذارند. ارزیابی ریسک بهعنوان گام بعدی، حداقل به تعیین جایگاه تقریبی و نسبی ریسکهای شناختهشده و در صورت ایدهآل به اظهارات قابل ارزیابی و اندازهگیری در مورد تأثیرات احتمالی هریک از این ریسکها و احتمال وقوعشان نیازمند است. برخی حوادث، براساس نحوه توزیعشان در مدلها یا اطلاعات بهدستآمده از بازار ، قابل اندازهگیری میباشند؛ برخی دیگر ممکن است نیاز به تشکیل سناریو یا مراجعه به پایگاههای اطلاعاتی و مستندات شرکت داشته
باشند. نتایج حاصل از این مرحله، لیستی از حوادث است که دست کم براساس «تأثیر احتمالی» و «احتمال وقوع» دستهبندی شدهاند. در این مرحله، فرصتها میتوانند از تهدیدات تفکیک شده و درنتیجه بهگونهای متفاوت با آن برخورد شده تا به استفاده بهینه از ریسکهای شناختهشده منتهی شود.
در ارتباط با مدیریت ریسک های طرح های کلان ، در سال 2008 مؤسسه مدیریت پروژه برای نخستین بار دسته بندی شش سطحی را درباره ریسک های طرح های کلان فناوری اطلاعات ارائه نمود که این گروهبندی شامل ریسک های سطح طرح ، پروژه ، مرتبط منافع ، پورتفولیو ، محیط و ریسک های سطح عملیاتی می باشد که مبنای تقسیم بندی ریسک های سطح صفر همین گروهبندی می باشد. زاخاریاس (Zachariase ,2008) ، آرتا (Aritua, 2011) ، هیلسون( Hilson,2008) ، بران (Brown ,2008) ، کوآن (KWAN ,2009) سطح بندی دیگری از ریسک های طرح های کلان ارائه نمودند که در کل در تمام ایت تقسیم بندی ها می توان نتیجه گرفت که در تمام بررسی ها صورت گرفته ریسک های سطح طرح در دو سطح ریسک های سطح طرح و سطح پروژه می باشند. (Kearns,& Sabherwal,2006,137)
2-29-4- آینده نگری[1]
آینده نگری فرآیندی است که به کمک تلاش های نظام مند به دوره هایی طولانی تر از آینده علم، فناوری، اقتصاد و محیط زیست و جامعه نگاه می کند و در این مسیر به دنبال “مشخص کردن فناوری های عام نوظهور” و “تعیین کردن آن دسته از بخش های زیر بنایی تحقیقات راهبردی است که احتمال ثمردهی و سود دهی اقتصادی و اجتمای بیشتری دارد”. که شامل آموزش و افزایش مهارت افراد، توسعه و پشتیبانی، نوآوری در فناوری اطلاعات، شناسایی قابلیت ها و پرورش فرصتها، افزایش توانایی های راهبردی مدیریت می باشد.( مانیان ، 1388، 17-14)
2-29-4-1- شناسایی قابلیت ها و پرورش فرصت ها
اصطلاح قابلیت احتمالاً اولین بار در ادبیات روانشناسی در سال 1973 معرفی شد، وقتی دیوید مک کللند در مقاله خود تحت عنوان «آزمودن قابلیت بجای هوش» نشان داد که در واقع آزمون های سنتی استعداد و محتوای دانش، نه عملکرد شغلی و نه موفقیت در زندگی را پیش بینی می کند.
بنابراین بررسی برای تئوری و ابزارهایی که بتواند اثربخشی در محل کار را پیش بینی کند شروع شد. در سال 1982، بویاتزیس اولین بار داده های جامعی را برای ارزیابی قابلیت های شغلی جمع آوری کرد. از آن زمان، قابلیت ها عامل مهمی در فعالیت های بهسازی منابع انسانی محسوب شدند. (واتانوپاس و تاینگام ، 2007 ، 9)
[1] Futures
لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:
[دوشنبه 1398-07-29] [ 08:01:00 ب.ظ ]
|