او به جهت این نیز که، طریق کتاب سُلَیم بن قیس هلالی، از ابان بن ابی عیاش است، دارای اهمیت ویژه میباشد. آثار: له کتاب، کتاب الفرائض و…[۴۴۸] صحابه و راویان زن «العبدیه» نسبت به قبیلۀ عبدالقیس بحرین است.[۴۴۹] و ما در این کوتاه با تمرکز بر افراد قبیلۀ عبدالقیس کسانی از زنان را که با فعالیت مختصر حدیثی نامشان در اهل حدیث وارد شده است، نام میبریم. ۱ـ قنواء بنت رُشَید الهجری او از پدرش روایت دارد[۴۵۰]. ۲ـ ام الأسود بنت زید بن صوحان او به واسطۀ پدرش، از علی† روایت دارد.[۴۵۱] ۳ـ ام المقدام الثقفیّه از حویریه بن مسهر عبدی روایت میکند و عبدالواحد بن مختار انصاری از او حدیث رد الشمس را نقل می کند. ۴ـ نضره بنت أبی خضره (منذر بن مالک) عبدی از امام حسن بن علی†، عایشه، ابونضره عبدی روایت دارد و تابعی محسوب میشود.[۴۵۲] ۵ـ اُم خالد العبدیه او راوی از امام صادق† است.[۴۵۳] ۶ـ اُم شوق العبدیه او از نضره الازدیه روایت معروفی را نقل میکند که چنین است: «لما قتل الحسین بن علی مَطَرت السماء دماً فأصبح جرارنا وکلّ شیءٍ لنا ملأی دماً».[۴۵۴] او را اُم سوق و اُم شرف هم گفتهاند.[۴۵۵] ۷ـ ماایه بنت مُنقِذ (سعید) العبدیه دربارۀ او گفتهاند: «امامیه تقیه لما روی عن ابی جعفر من انها تشیع وکانت دارها مألفاً للشیعه یتحدثون فیها».[۴۵۶] علامۀ شوشتری معتقد است، منظور از ابی جعفر، در این کلام برخلاف نظر علامۀ مامقانی، امام باقر† نیست، بلکه منظور ابوجعفر طبری است. و به تاریخ طبری استشهاد کرده است که از ابو مخنف گزارش اجتماع شیعۀ بصره را، در خانۀ زنی از عبدالقیس به همین نام، گزارش میکند.[۴۵۷] ۸ـ اُم اوفی (افعی) العبدیه[۴۵۸] ۹ـ اُم شبیب العبدیه او از عایشه روایت میکند[۴۵۹] و عمر بن خفص از وی روایت دارد.[۴۶۰] ۱۰ـ اُم البنین بنت شَراحیل العبدیه او از عائذ بن سعد الحبتری (سعید الجسری) روایت دارد.[۴۶۱] ج. روابط حدیثی با دیگر مناطق بررسی و نمایاندن روابط حدیثی موجود بین محدثان بحرین با دیگر مناطق، نشان می دهد این حوزۀ حدیثی، نه یک محیطِ بسته بلکه دارای افرادی بوده است که به دلایل مختلف با غالب شهرهای اسلامیِ آباد آن روز، رابطه داشته اند. به آنجا مسافرت کرده و گاهی در آن شهرها اقامت کرده اند. شاید نتوان این ارتباط ها را «رَحلات الحدیثیه» نامید ولی تبیین دقیق روابط موجود میان محدثان بحرین و دیگر مناطق، جز از بررسی شرح حال و تراجم محدثان بحرین و غیر آنها ممکن نیست. در این کوتاه با توجه به شواهد موجود و پسوند نام محدثان، به ذکر این مناطق و رابطۀ موجود می پردازیم. کوفه شکلگیری شهر کوفه به این ترتیب بود که خلیفۀ دوم، به سعد بن ابی وقاص دستور داد تا محلی را برای هجرت مسلمانان برگزیند، که بین او، و آن شهر، دریا فاصله نباشد.[۴۶۲] سعد، سلمان فارسی و حذیفه بن یمان را، برای مکان یابی فرستاد و آنها به ریگزاری با شنهای سرخ رسیدند و آنجا را انتخاب کردند. سعد نیز در محرم سال هفدهم هجری، از مداین به کوفه آمد و آنجا را طراحی کرد.[۴۶۳] در سالهای بعد، با افزایش جمعیت در کوفه، سعد به نسبشناسان دستور داد تا ساکنان را دستهبندی کنند و در نتیجه مردم کوفه به هفت گروه تقسیم شدند. طبری به روایت سیف بن عمر، این گروه ها را نام میبرد که یک دسته از آنها ایاد، عک، عبدالقیس، اهل هَجَر و ایرانیان هستند.[۴۶۴] باز طبری روایتی را از ابومخنف نقل میکند، که فهرست گروه های ساکن در کوفه، در زمان خلیفه سوم و امیرالمؤمنین علی† است و در این گزارش نیز قیس بن عَیلان و عبدُالقیس یکی از آن گروه ها هستند.[۴۶۵] بلاذری، از قول عامر بن شراحیل شعبی، جمعیت قبایل نزاری (که عبدالقیس و دیگر بحرینیها از آنها هستند) را در کوفه، هشت هزار نفر مینویسد.[۴۶۶] بدین ترتیب، میتوان گفت جمع زیادی از مردم بحرین، که دوستدار خاندان پیامبر بودند، در کوفه حضور داشتند و حضور اینان باعث میشد به تعبیر اشپولر ـ محقق آلمانی ـ کوفه مرکز اصلی تبلیغ شیعیان باشد.[۴۶۷] بررسی تأثیر و تأثر بحرینیها در کوفه، در سالهای بعد، مجال وسیعتری را میطلبد. در این کوتاه تنها به ذکر کوفیهایی که اصالت بحرینی داشتند یا به تعبیری «بحرینیهایِ کوفی» بسنده میکنیم. جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید. صعصعه بن صوحان در کوفه خطبه خوانده و روایت نقل کرده است.[۴۶۸] حسین بن حماد عبدی کوفی[۴۶۹] حسین بن رماس عبدی کوفی[۴۷۰] حفص بن سلیم عبدی کوفی[۴۷۱] حُمید بن سری عبدی[۴۷۲] حُریث بن سری عبدی کوفی[۴۷۳] خالد بن سری عبدی کوفی[۴۷۴] خلیل عبدی کوفی[۴۷۵] خلاد بن عامر مسلمی عبدی کوفی[۴۷۶] سلیمان بن عبدالرحمن عبدی (عنزی) کوفی[۴۷۷] سفیان بن مصعب عبدی کوفی[۴۷۸] عبدالله بن ابی یعفور عبدی کوفی[۴۷۹]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت