تعیین تفاوت وضعیت موجود باهدف نهایی محاسبه تفاوت وضعیت موجود با وضعیت مطلوب،
تعیین عملیات مربوط به تفاوت
انجام دادن عملیاتی بهمنظور کاهش تفاوت وضعیت موجود با وضعیت مطلوب
تکرار مراحل اول تا سوم تا حل نهایی مسئله
تجزیهوتحلیل ابزار – هدف مستلزم انتخاب فعالیتهایی برای کاهش تفاوت وضعیت موجود باهدف نهایی است. اگر فردی با اینگونه فعالیتها آشنایی نداشته باشد نمیتواند دانش خود را فعال و از تحلیل ابزار–اهداف استفاده کند. اگر فعالیتهای عملکردی دانش بیانی در یک حیطه نقص و کمبود داشته باشد. در اجرای تجزیهوتحلیل ابزار- اهداف با مشکل مواجه خواهد شد .
راهبرد بسط تحقیق. تجزیهوتحلیل ابزار – اهداف راهبردی است که راهحلهای تحقیق و کاوشگری را محدود میکند؛ اما گاه مسئله از طریق بسط تحقیق[1] بهتر حل میشود، بهویژه هنگامیکه راهحلهای ناشناخته و ناکافی باشد (مانند مسائل ملی و جهانی، مسائل فردی پیچیده و مسائل علمی و هنری) دو روش برای بسط تحقیق وجود دارد: تمثیل[2] و سیال سازی ذهنی[3].
الف تمثیل: زمانی که فرد دانش کمی در مورد مسئلهدارد از تمثیل استفاده میشود. تمثیل شامل معرفی مسئله با استفاده از حوزهی آشنا در دانش مربوط به مسئله و درنهایت ارزشیابی سودمندی دانش موجود است.
ب سیال سازی ذهن. راهبرد دیگر برای افزایش راهحلهای کیفی یک مسئله سیال سازی ذهنی نام دارد که شامل مراحل ذیل است:
تشخیص مسئله
به نتیجه رسیدن بدون تجزیهوتحلیل
تصمیم گرفتن بر اساس معیاری برای حدس زدن راهحلهای عمومی
استفاده از این معیار برای انتخاب بهترین راه
سیال سازی دهنی هم شامل ((کار به جلو[4])) است و هم شامل تجزیهوتحلیل ((ابزار – هدف))؛ بنابراین، بر راهبردهای دیگر برتری دارد. از طریق سیال سازی ذهنی بهتر از روش تجزیهوتحلیل ابزار- هدف میتوان به حل مسائل دستیافت. تحقیقات نشان میدهند که نتایج سیال سازی ذهنی راهحلهای بالایی را ارائه میدهد. کیفیت راهحلها در سیال سازی ذهنی، همانند تمثیل، به دانش بیانی خود فرد بستگی دارد. (شعبانی، تابستان1393 :118 تا121)
2-1-6-2-الگوی حل مسئله
الگوهای تدریس درواقع الگوهای یادگیری هستند. با استفاده از الگوها درحالیکه به شاگرد در کسب اطلاعات، نظرات، مهارتها و راههای تفکر کمک میشود، نحوهی یادگیری نیز به آنان آموخته میشود. درواقع آموزش از راه الگوها باعث افزایش استعداد شاگردان در یادگیری میشود.
الگوهای تدریس نتیجه تلاش افرادی است که در جستجوی چگونگی یادگیری دانشآموزان و تأثیر رفتار معلم بر آنها بودهاند و معلمانی که برای حل مسائل کلاس دست به تحقیق و تجربه میزدند. (بهمئی،1390: 111)
الگوهای حل مسئله در آموزش بر مبنای ایدههای جان دیویی (1916) شکلگرفتهاند. در میان تمامی کمکهای او به آموزشوپرورش، طرفداری او از برنامه تحصیلی بر مبنای مسائل اهمیت خاصی دارد. ازنظر او مسئله عبارت از هر موردی است که باعث ایجاد شک و تردید شود. دیویی میگوید مسئلهای که بتواند بهعنوان یک موضوع موردمطالعه ارزشمند باشد، باید دو معیار دقیق و جدی
[چهارشنبه 1398-08-01] [ 03:04:00 ق.ظ ]
|