کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to ilam


جستجو




  فیدهای XML

 



 

در زندگی امروزی بیش از هر زمان دیگر شاهد بروز استرس و عوار ض ناشی از آن هستیم . همه ما کم و بیش به طور خواسته یا ناخواسته در طو ل زندگی خود با استرس­های روانی متعددی مواجه شده یا می­شویم .استرس در هر سن، رنگی خاص به خود می­گیرد. تقریباً بیشتر مردم بر این گمان­اند که مفهوم استرس را می­دانند، ولی عده­ی نسبتاً معدودی از آن درک صحیحی دارند و از آثار آن در بدن و راه های کنترل آن آگاهند.

رویدادهای  بد و ناگوار در زندگی هر فردی اتفاق می­افتند؛ رویدادهایی که آرامش جسمی و روانی شخص را بر هم می زنند و معمولاً موجب می­شوند که وی برای رهایی از این حالت روش­ها و راه حل­هایی به کار گیرد. این حالت در اثر عوامل تنش زا پیش می­آید. رویدادهای تنش زا در هر عصری به شکلی خاص جلوه می‌کنند. برای مثال انسان ما قبل تاریخ از حمله حیوانات وحشی یا مرگ در اثر گرسنگی، سرما یا بیماری، استرس­های زیادی را تحمل می کرد.

عوامل تنش زا در برهه­های متفاوت نیز با توجه به شرایط متفاوت بوده ­اند. زمانی خطر ابتلا به بیماری طاعون برای مردم تنش زا بود، ولی امروزه ابتلا به بیماری­هایی نظیر ایدز و سرطا ن برای مردم تنش­زاست . براساس شواهد موجود در قر ن بیستم مشکلات ناشی از رویدادهای تنش­زا بویژه در کشورهای صنعتی و پیشرفته غربی، افزایش یافته است (پاول و ان رایت[۱]، ۱۹۹۱) تا جایی که بعضی از صاحب نظران ، عصر ما را ” عصر استرس ” نامیده اند (گلدبرگر و برزنتیز[۲] ،۱۹۹۲)

۲-۱-۲-۴- شاخصه های عوامل فیزیکی  استرس­

۲-۱-۲-۴-۱-صداهای ناهنجار

سروصدای محیط کار، زندگی و روابط اجتماعی کارکنان را به طور ریشه­ای مختل می­­کند. صدای بلند عملکرد روزانه شخصی کارکنان را مختل می­ کند، فراموشی و خطاهای ادراکی به وجود می­آورد و حتی موجب می­ شود کارکنان اشیاء خود را فراموش کنند و به مرتب کردن میزکار خود و امورات اطراف نپردازند. کارکنانی که در معرض سروصدای محیط کار قرار می­گیرند، نسبت به هم جبهه می­گیرند و در واقع عصبانی می­شوند، از کوچکترین اختلاف رنجیده خاطر می­شوند و از کاه کوه می­سازند و رفتار پرخاشگرانه از خود به­ صورت کلامی و عملی نشان می­ دهند. صدای بلند عملکرد شغلی را در مشاغلی که جنبه ذهنی و شناختی (تفکر) دارد کاهش می­دهد. زیرا در وظایف شغلی که با کارکردهای ذهنی سروکار دارند، تمرکز نقش اصلی را برعهده دارد. صدای مزاحم در محیط کار باعث کاهش خرسندی از کار می­ شود. زیرا هنگامیکه در محیط کار صداهای آزاردهنده وجود داشته باشد، فرد دچار تنش شده و از لحاظ روانی از وضعیت بهینه خارج می­ شود

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

۲-۱-۲-۴-۲- صداهای هنجار ( موسیقی)

اصوات موسیقی از طریق گوش به مغز می­رسد و حواس و عواطف را تحریک می­ کند و با ایجاد انرژی موجب انگیزه و فعالیت می­ شود. نغمه­های موسیقی به طور کلی از طریق تحرک تخیل و تداعی و تهییج عواطف در روحیه شنونده اثر می­گذارد. تم­های شاد و فرحبخش احساس سرزندگی و شادمانی در کار و فعالیت را افزایش می­دهد. روانشناسان در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده ­اند که تقریباً دو سوم کارمندان و کارگران ترجیح میدهند که به هنگام کار، موسیقی نیز پخش شود، یک سوم بقیه اظهار کرده ­اند که برایشان خیلی فرق نمی­کند و هیچ کارمند و یا کارگری پیش از این که موسیقی را تجربه کند با پخش موسیقی به هنگام کار مخالفت نکرده است. موسیقی می ­تواند کارکنان را از بی­حوصلگی، سستی و خمودی بیرون بیاورد. تحقیقات نشان داده استهنگامیکه کار و فعالیت تکراری باشد اثر موسیقی مثبت می­باشد.

 ۲-۱-۲-۴-۳-درجه حرارت

یکی از عوامل مهم درجه حرارت است. به عنوان مثال، ممکن است کار کردن در فضای آزاد هنگامیکه درجه حرارت بی­نهایت زیاد است، منجر به ایجاد فشار عصبی شود. این موضوع در مورد دفتر کاری که حرارت نامناسب دارد و سرد است نیز صدق می­ کند. به همین ترتیب نور کم، نبود فضای کافی و نظایر آن می ­تواند منجر به ایجاد فشار عصبی شوند.

 

۲-۱-۲-۵-شاخصه­های عوامل کاری

۲-۱-۲-۵-۱- تضاد نقش

شامل انتظارات متعارضی است که ارضا یا برآورده ساختن آنها برای فرد مشکل می­باشد. هر فردی در زندگی دارای نقش­های متفاوتی است و به عنوان رئیس یا مرئوس در سازمان نقش­های متفاوتی را عهده­دار می­باشد اما مشکل زمانی آغاز می­ شود که نقش­های مذکور متعارض واقع شوند و در این حالت که به عنوان فشارزا عمل می‌کنند و باعث ایجاد فشارعصبی و روانی در فرد می‌گردند.

 

۲-۱-۲-۵-۲- ابهام نقش ( ابهام در کار)

ابهام نقش بعد دیگری است که استرس شغلی را در محل کار تحت تأثیر قرار میدهد، (کردز و داگرتی،  ۱۹۹۳ ، ۱۹۷۶) ابهام نقش هنگامی بهوجود میآید که افراد درباره خواسته­ های نقش­شان اطلاعات کافی ندارند

 

۲-۱-۲-۵-۳- حجم زیاد کار

کار اضافه زمانی به وجود می­آید که کار واگذار شده به فرد خارج از توان او باشد. کار اضافی هم ممکن است کمی بوده (فرد وظایف زیادی به عهده دارد و یا وقت او برای انجام این وظایف کم است) و هم می ­تواند کیفی باشد (ممکن است فرد احساس کند که توانائی لازم جهت انجام وظیفه مربوطه را ندارد). به هرحال، باید توجه داشت که سادگی کار هم ممکن است ناخوشایند باشد. ممکن است ساده بودن کار باعث خستگی و بی­تحرکی فرد شده و کار اضافی باعث ایجاد تنش و اضطراب شود بنابراین مقدار معینی از فشار عصبی ناشی از حجم کار، به دلیل آنکه می ­تواند منجر به سطح بالایی از نیرو و انگیزش شود مفید خواهد بود.

 

۲-۱-۲-۶- شاخص های عوامل گروهی در کار

۲-۱-۲-۶-۱- فقدان اتحاد

گروه­های کاری به عنوان عامل مؤثر در کار کردن هستند. برخی از کارها بطور انفرادی انجام می­گیرند ولی برخی کارهای دیگر مستلزم انجام همکاری بین دو یا چندین نفر هستند. نوع روابطی که بین افرادی که به طور مشترک در انجام کار فعالیت می­ کنند حائز اهمیت است. تحقیقات نشان می­دهد، نوع ویژه­ای از روابط، پویایی گروهی را بالا برده و بازده کاری را افزایش می­دهد. هنگامی­که ترکیب گروه به­ گونه­ای است که در آن شخصیت‌ها، عقاید، توانایی­ها و مهارت ­ها و دیدگاه­ های مختلف ناهمجنس وجود دارد، احتمال بیشتری است که این گروه برای انجام کارها به صورتی مؤثر دارای توانایی­ها و ویژگی­های لازم باشد. امکان دارد چنین ترکیبی موجب تضاد و تعارض بیشتری شود ولی مدارک و شواهد موجود گویای این است گروهی که  افراد و اعضای آن نامتجانس یا ناهمگن باشند. از اینرو ترکیب مناسب گروه­ها می تواند نقش سازنده­ای در بهبود و عملکرد افراد داشته باشد. این نکته برای مدیران سازمان­ها و محیط­های کاری از لحاظ تشکیل گروه­های کاری قابل توجه است

 

 ۲-۱-۲-۶-۲-  نبود حمایت گروهی

همانطور که می دانیم انسان موجودی است اجتماعی که مایل است  با دیگران باشد، ارتباط برقرار کند و مورد حمایت قرار گیرد و بتواند غم­ها و شادی­های خود را با دیگران در میان بگذارد و چنانچه فرد از این خواسته محروم شود موجبات نوعی فشار و استرس برای وی فراهم می­گردد

 

 

۲-۱-۲-۷-  شاخصه­های عوامل کارراهه

عواملی که در میانه زندگی کاری مطرح می­شوند عواملی از قبیل ارتقاء شغلی جزء عواملی هستند که در میانه زندگی کاری مطرح می­شوند.

 

۲-۱-۲-۷-۱-  بازنشستگی

بازنشستگی را به عنوان نقش بی­نقشی توصیف کرده ­اند .در جامعه­های که اساس آن بر کار به عنوان یک ارزش اخلاقی نهاده شده است، حرکت از یک نقش فعال مولد مشخص دریک روز به نقش بی نقشی در روز دیگر این باور را برمی­انگیزاند که باز نشستگی منجر به بیماری روحی و جسمی و بعضی وقت­ها مرگ زودرس می­ شود. برای بسیاری کار یعنی زندگی وبیکاری، مرگ در عین زنده بودن است.

 

۲-۱-۲-۷-۲-  حد بهینه استرس

سطوح قابل قبولی از استرس به بهبود عملکرد افراد کمک می­ کند در حالیکه استرس بیش از اندازه می ­تواند منجر به کاهش میزان عملکرد شود. ادراک شخص تعیین می­ کند که عوامل استرس زا تاثیر منفی دارد یا نه؟ تاثیرات منفی استرس روی افراد متفاوت است، در سازمان، میزان استرس باید چنان باشد که باعث بدتر شدن عملکرد کارمند نشود.عملکرد از نظر آرمسترانگ ۱۱ عملکرد عبارت است از حاصل فعالیت­های یک فرد از لحاظ اجرای وظایف محوله در مدت زمان معین

 

 

 

 

 

 

 

 

نمودار۱٫ عوامل استرس زای سازمانی

[۱] Powell & Enright

[۲] Goldberger & Berezenit

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-02-25] [ 08:55:00 ب.ظ ]




نشانه­ های استرس

افراد نسبت به استرس شغلی، پاسخ­ها یا واکنش­هایی را نشان می­ دهند که در متن­های گوناگون مربوط به استرس تحت عنوان نشانه­ های استرس شغلی، مورد بحث قرار گرفته­اند، جکس و بیر (۲۰۰۳) نشانه­ های استرس شغلی واکنش آزار دهنده­ی بالقوه­ای می­دانند که کارکنان نسبت به نشانه­ های استرس، از خود بروز می­ دهند. آنها این نشانه­ها را به سه دسته تقسیم می­ کنند؛ ۱: نشانه­ های روانی۲: نشانه­ های جسمانی ۳: نشانه­ های رفتاری.

دانلود پایان نامه

۲-۱-۲-۸- منابع استرس شغلی

در میان موقعیت­های گوناگون زندگی، محیط کاری به گونه­ای آشکارا منبع بالقوه و مهمی در بروز استرس محسوب می­ شود. مقدار زمانی که فرد در چنین محیطی صرف می­ کند گواهی بر این مدعا است (ارکوتلو و چافرا، ۲۰۰۶)

تعداد زیادی از منابع استرس شغلی با درجه­های متفاوتی از تاثیرگذاری، مورد شناسایی قرار گرفته­اند. بر طبق گفته­ی (هارول) منابع استرس فردی و سازمانی را می توان به ۵ طبقه تقسیم کرد: ۱-عملکردهای سازمانی (سیستم های پاداش­دهی، عملکردهای وابسته به نظارت و سرپرستی، فرصت­های ارتقا و پیشرفت) ۲-ویژگی­های شغل (سنگین باری، سبکباری، استقلال) ۳-  فرهنگ و <a href="https://jmte.riau.ac.ir/article_255.html” title=”جو سازمانی“>جو سازمانی (ارزش کارمند، رشد شخصی، تمامیت وکمال) ۴-روابط بین فردی (با سرپرستان، همکاران و مشتریان) و ۵- ویژگی­های شخصی کارکنان (خصیصه‌های شخصی، روابط خانوادگی، مهارت­ های انطباقی) با توجه به موقعیت­های خاصی که یک شغل را استرس زا می­سازد؛ منابع استرس را می­توان به دو گروه کلی تقسیم کرد: ۱-  فشارزاهای برون­زاد (موقعیت­های شغلی نامطلوب، سنگین باری کار، نبود حمایت، وغیره) ۲-  فشارزاهای درون­زاد (همانند ویژگی های شخصیتی افراد (آنشنیو[۱]، ۲۰۰۶).

در جدول ۳ به طور خلاصه به منابع گوناگون ایجادکننده­ی استرس از دیدگاه صاحب­نظران اشاره شده است.

 

 

 

 

 

 

 

جدول شماره۲٫منابع گوناگون ایجادکننده­ی استرس

محقق منابع استرس

اسپرینگر

۲۰۰۷

نبود دستورالعمل کاری مناسب و شناخته شده، ترس از آینده، ابهام کاری، ارتباطات کاری، ارتباطات خانوادگی، حجم کاری بالا.

برادفورد

۲۰۰۳

شخصیت، سیستم کاری، فقدان حمایت، عدم وجود آموزشهای لازم، فشار کاری و شرایط و پاسخگویی کار در قبال سرپرستان، تعامل سازمانی، بازخورد عملکرد

اسوانسون

۱۹۹۷

مقدار حجم کاری تخصیص داده شده بالاتر از حد عادی، عدم امنیت کاری، تعارض نقش، نحوه­ انجام ارزیابی درون سازمان، امید به آینده­ی شغلی.

دیویس

وهمکاران

۱۹۹۱

فقدان کنترل، شکاف اطلاعات، علت و نتیجه، تعارض، آینده­ی شغلی به بن بست رسیده، بیگانگی، سنگین باری نقش، سبک باری نقش، محیط کار، و تعارض نقش.

 

دایلومی

۱۹۹۰

داشتن نقشهای چندگانه، نداشتن زمان کاری برای استراحت، عدم تسلط کافی بر کار، ترس از اخراج به خاطر انجام اعمال خلاف، داشتن وابستگی به همکاران، عدم پاسخگویی مناسب به انتظارات.

ماروین

۱۹۸۲

پست سازمانی، ابهام نقش، پیشرفت کاری، ساختار سازمانی، تداخل زندگی کاری وخانوادگی، قرار گرفتن در معرض انتظارات متضاد، وظایف تکراری وکم تحریک کننده.

 

برخی از تعاریفی که در مورد استرس و سبک­های مقابله با آن مطرح شده ­اند مبتنی بر منابع ایجادکننده استرس هستند. فولکمن و موسکووتیز [۲](۲۰۰۴) فرایند مقابله را تفکرات و رفتارهایی که برای مدیریت تقاضای درونی و بیرونی در موقعیت های پرتنش به کار می­روند، تعریف نموده‌اند. در این تعریف منابع تنش زا وقایع و موقعیت­های بیرونی تلقی شده ­اند. در حالی که روان­شناسان پیرو اصالت وجود (برای مثال یالوم ۱۹۸۱) منابع

ایجادکننده استرس و اضطراب را به درون انسان نسبت می دهند. در هر صورت، استرس جزئی از زندگی بشر و اجتناب ناپذیر است. گذراندن اوقات زندگی انسان در سه بخش عمده می گذرد:

سازمان، جامعه و خانواد ه بدیهی است که استرس نیز در هر سه بخش یادشده وجود دارد. پستونجی[۳] (۱۹۹۲) معتقد است سرچشمه استرس در زندگی سه قسمت است :مشاغل و سازمان­ها، مسائل اجتماعی و خانواده .به نظر برخی صاحب­نظران از یک دیدگاه می­توان علل استرس را به دو بخش عمده درون سازمانی و برون سازمانی تقسیم کرد. تنش زاهای برون سازمانی شامل تغییرات اجتماعی، فناوری، خانواده، جا به جایی، شرایط اقتصادی، نژاد و طبقه اجتماعی و شرایط محیط زندگی از تنش زاهای برون سازمانی محسوب می­ شود. معرفی منابع و عوامل تنش زا بستگی به این دارد که صاحب نظران انسان را از چه دیدگاهی مورد بررسی قرار دهند. پیروان رفتار سازمانی، فرد را درو ن سازمانی و به عبارتی ” سازمانی ” می­دانند و به همین لحاظ منابع استرس را به درون و برون­سازمانی تقسیم می­ کنند. برخی نیز انسان را درون جامعه می بینند و تقسیمات خود را ازمنابع استرس بیشتر به صورت جامعه شناختی ارائه می دهند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

[۱] Antoniou

[۲] Folkmans & Moskowits

[۳] Pestongee

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:55:00 ب.ظ ]




استرس های ناشی از شغل

اکثر مردم بیش از نیمی از اوقات بیداری خود را در محل کار به سر می­برند محیط کار بر آنان تأثیرگذار است. مقارن با صنعتی شدن جهان غرب به مسائل کار و محیط آن توجه بیشتری شده است (کوپر[۱] و دیگران ،۲۰۰۱) در همین راستا استرس­های شغلی وتأثیر آن بر کارایی افراد مورد توجه واقع شده است (کان و همکاران، ۱۹۶۴) در مورد علل ماهیت و پیامدهای استرس­های شغلی به مطالعه پرداختند؛ آنها دو نوع استرس سازمانی را تشخیص دادند: تعارض نقش و ابهام نقش . تعارض نقش عبارت است از وقوع همزمان دو یا بیش از دو تقاضا که نقش های متفاوتی را ایجاب می­ کنند و فرد می ­تواند در تمامی آن موقعیت ها نقش خود را ایفا کند. ابهام نقش نیز به سردرگمی فرد در چگونگی ایفای نقش خود اشاره دارد. هنگامی که افراد اطلاعات کافی در زمینه نقش­های خود ندارند با ابهام نقش مواجه می شوند. تعارض نقش و ابهام نقش هیجان­های منفی را افزایش می‌دهند علاوه بر اینها، احساس امنیت شغلی، مدیریت نامناسب در محیط کار از متغیرهایی هستند که با استرسهای شغلی رابطه نشان داده­اند.

۲-۱-۲-۸- ۲- استرس های ناشی از مسائل اجتماعی

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

عوامل اجتماعی شامل عوامل محیطی است که شخص را احاطه کرده ­اند و او در زندگی اجتماعی خود با آنها سر و کار دارد. موقعیت­هایی که معمولاً غیرقابل کنترل­اند، مانند مسائل مربوط به مبادله و معامله، درصف ایستادن، ازدست دادن کالا و تأخیر، در بروز استر س مؤثرند (مهرآیین،۱۳۷۱) بسیاری از مسائل اجتماعی که به استرس می­انجامند، از زندگی شهری و مدرن سرچشمه می­گیرند، از قبیل رقابت با دیگران و تقاضاهای تحصیلی و شغلی.  هرچه میزان بهره گیری از فناوری در زندگی بیشتر باشد، به همان نسبت میزان استرس افزایش می‌یابد. حوادث زندگی، در افزایش و کاهش استرس مؤثر است. بیشتر مردم حوادث آسیب­زا را در زندگی تجربه نمی­کنند، اما بسیاری از تغییرات عظیم را پشت سر می­گذارند و در طول زندگی با مشکلات مزمن مواجه می‌شوند. به طور کلی، تغییراتی که زندگی معمولی را بر هم  بزنند یا آماده متلاشی شدن سازند، حوادث زندگی نامیده می­شوند(ساعتچی ،۱۳۷۰) به نظر هلمز و راهه،۱۹۶۷)  تغییرا ت بسیار ناگهانی زندگی، در حقیقت افراد را بشدت گرفتار استرس می­ کند.

 

۲-۱-۲-۸- ۳- استرس­های ناشی از شرایط خانوادگی

خانواده ، پایه و اساس جامعه است . درصورتی که امور خانواد ه منظم و متناسب با موقعیت­های مختلف اعضای آن باشد، می­توان گفت بسیاری از مسائل رخ نخواهد داد. وضعیت شغلی اعضا بر خانواده تأثیر دارد، همچنین وضعیت خانواده بر شغل فرد مؤثر است. چنانچه توازن مناسبی بین وقت و انرژی مصرف شده در هنگام کار، با وقت و انرژی مصروفی امور مربوط به خانه موجود نباشد، استرس به وجود می­آید (وارد، بی تا، ۱۳۷۳)

ایجاد روابط صمیمی در محیط خانه در آسایش روحی اعضای خانواده تأثیر فراوانی دارد. اگر این روابط در محیط خانه ارضا نشود، سبب بروز استرس خواهد شد که بسیاری از بحران­ها و مشکلات خانوادگی نیز از همین مسئله نشأت می­گیرد و موجب تشدید استرس می­ شود.

 

 

۲-۱-۲-۸-۴-مهاجرت

هنگامی که افراد از محل زندگی خود به جایی مهاجرت می­ کنند که فرهنگ آن با فرهنگ آنان تفاوت دارد، دچار استرس می­شوند. در این شرایط، مهاجرت می ­تواند منبع استرس باشد، چراکه بیشتر افراد نمی­توانند به آسانی با ارزش­های جدید انطباق حاصل کنند و رفتارهای خود را با هنجارهای اجتماعی محل جدید زندگی خود مطابقت دهند. تفاوت میان تقاضاهای محیطی و تجارب پیشین افراد موجب ایجاد استرس در فرد می­ شود (بارت و الندیک[۲]، ۲۰۰۴) از سوی دیگر، افراد باید ضمن حفظ هویت فرهنگی خود، هویت جدیدی را با توجه به مکان زندگی جدید خود شکل دهند و رفتارها و آداب و رسوم جدید را مورد توجه قرار دهند، این مسئله در بیشتر موارد موجب بروز استرس می­ شود (سام ، ۲۰۰۰) تجارب اولیه تعامل افراد با سایرین در فرهنگ جدید بر انطباق آنان تأثیر دارد. اگر تجارب تعامل اولیه مثبت باشد، احتمال انطباق با فرهنگ جدید افزایش می­یابد، متأسفانه در بیشتر موارد تغییر فرهنگی با استر س، تعارض، کاهش عزت نفس، سردرگمی هویتی و مشکلات درونی توأم است (آرسیا، اسکینر، بیلی و کوریا[۳] ،۲۰۰۱) نوجوانان و جوانان در مقابل تغییر فرهنگ آسیب پذیرترند، زیرا آنان همزمان با از دست دادن حمایت­های خانوادگی ، مشکلات آموزشی و ارتباطی پیدا می­ کنند و از سوی همتایان نیز طرد می­شوند (وینتر و یانگ[۴]، ۱۹۹۸)

 

۲-۱-۲-۹- علائم استرس

علائم استرس را می­توان به علائم جسمانی، روانی و رفتاری تقسیم کرد. این موارد در بخش زیر بررسی می‌شوند:

 

۲-۱-۲-۹-۱- علائم جسمانی

علائم جسمانی استرس، بسیار زیاد است و در افراد مختلف به صور گوناگون جلوه می­ کند. اما بعضی از تجلیات علائم استرس فراوان ترند و تا حدودی جنبه عمومی دارند. با انجا م آزمایش ها و آزمون­هایی که امروزه انجام می­گیرد، می­توانیم میزان و درجه استرس­هایی را که با آنها مواجه­ایم ، تعیین کنیم .

فرض کنید در حال رانندگی در بزرگراهی هستید، ناگهان با ماشین سواری دیگری که از مسیر خود منحرف شده است ، تصاد ف می­کنید و دچار شکستگی استخوان می­شوید. شما به دلیل اینکه مورد تهدید واقع شده‌‌اید، واکنش نشان می­دهید و مراحل نشانگان سازگاری کلی رخ می­دهد.  یعنی با شروع مرحله هشدار، قلب شما تند می­زند، تنفس تند و مردمک چشم منبسط می­ شود. از طرف دیگر، به دلیل آسیب دیدگی پاهایتان، واکنش­هایی از خود نشان می­دهید، فریاد می­کشید و پس از این عصبانیت زودگذر، توجه شما به مسائل جانبی دیگر معطوف می­ شود، عضلات شما سفت می­ شود، احساس درد می­کنید و ممکن است در معده خود احساس سوزش و درد نمایید. بعد از چند دقیقه، علائم حاد مرحله  هشدار از بین می­رود، ضربان قلب و تنفس به حالت عادی بر می‌گردد،حالات هیجانی معتدل و ملایم می­ شود. با این حال، ممکن است بعضی از این تغییرات فیزیولوژیکی مثل انقباض عضلانی، درد معده و حالت تهوع از بین نرود و برای مدتی پایدار بماند. از طریق نتایجی که از برخورد با یک عامل تنش زا در فرد ایجاد می­ شود، می­توان علائم فیزیولوژیکی و حتی سطحی استرس را اندازه‌گیری کرد. برای مثال اگر تنش عضلانی و همچنین سایر تغییرات فیزیولوژیکی ناشی از استرس باشند، میزان تنش عضلانی، شاخصی از سطح استرس محسوب می­ شود.

 

۲-۱-۲-۹-۲- علائم روانی و رفتاری

تنها علائم جسمانی و تغییرات انتقال یافته از استرس مبین علائم استرس نیستند، بلکه رفتار و احساسات انسان هم می ­تواند شاخصی قوی مبنی بر وجود استر س در فرد باشد. در مراحل مختلف سندرم سازگاری کلی مانند مراحل پایداری و هشدار، مجموعه ای از شاخص های رفتاری گوناگون رخ می­ دهند؛ البته بعضی از این رفتارها آشکار و عمومی­اند و پاره ای از آنها اختصاصی­اند. بعضی از مردم در شرایط تنش­زا تمایل به تند راه رفتن، تندحرف زدن، حتی تند نفس کشیدن دارند؛ بعضی دیگر به سیگار کشید ن، مصرف الکل و پرخوری مبادرت می­ورزند.

عکس مرتبط با سیگار

علاوه بر شاخص­ های رفتاری، مجموعه ­ای از علائم روانی نیز در شرایط استرس بروز می­ کند؛ برای مثال الگوهای عادی روانی تغییر پیدا می­ کند، جریا ن ذهنی فرد از هم پاشیده می­ شود، سازماندهی و وحدت روانی فرد به هم می­خورد، عاطفه و هیجان فرد تحت تأثیر استر س قرار می­گیرد و فرد حالت عاطفی چسبنده­ای پیدا می­ کند. به طور مثال برای مدتی ناراحت و افسرده شده و در نهایت جریان فکری او مختل می­ شود. عصبانیت ناگهانی، سرخوشی، تغییرات سریع خلق، گرایش به افسردگی و پرکاری از زمر ه علائم روانی استرس­اند. پاسخ­های شناختی نیز تحت­ تأثیر استرس قرار می گیرد. البته این اثرپذیری خیلی دقیق و ظریف است .

عکس درباره افسردگی Psychological depression

استرس می ­تواند علتی برای اختلالات حافظه یا افکار تکراری و وسواسی در زمین های خاص باشد. اختلال در جریان فکری نیز می تواند ایجاد شود. علائم روانی، رفتاری و ذهنی می­توانند مانند علائم جسمانی، شاخصی برای وجود استرس باشند. علائم روانی مانند علائم جسمانی در صور ت تداوم استرس به مرحله تخلیه نزدیک و شدید می­شوند. اما علائم جسمانی بدن را به سوی بیماری­های شدید و جدی جسمانی سوِ می­ دهند. علائم روانی هم سبب کاهش انرژی و خستگی روانی فرد می شوند که در نهایت ممکن است به روان گسیختگی منجر شوند.

خانواده هایی که استرس بسیاری را تجربه می­ کنند، اغلب با انبوهی از شرایط تنش زا یا تراکمی از حوادث و وقایع زندگی، که هر کدام فشار زیادی را بر نظام خانوادگی وارد می­آورند، مواجه هستند. هر تغییری که برای یکی از اعضای خانواده پیش می­آید، بدون شک بر دیگر اعضای خانواده نیز تأثیر می­گذارد و برای کل نظام خانواده پیامدهایی را در بردارد.

تغییرات و انتقال­های خانوادگی چه بسا دارای نتایجی از قبیل ناتوانی اعضای خانواده در سازماندهی موفقیت آمیز و مجدد شرایط، افزایش احساس افسردگی، از دست دادن عزت نفس، افزایش مشکلات رفتاری و میزان بالاتری از استرس باشند (پلانکت[۵]، ۱۹۹۹)

تغییرات در نظام خانوادگی می تواند در ازدیاد و ایجاد استر س سهیم باشد. مهمترین تغییرات عبارتند از۱: تغییر یا انتقال بعضی از اعضای خانواده و نقش­های آنان ۲: مسائل مربوط به ازدواج و به دنیا آوردن فرزند۳: از دست دادن عضوی از خانواده، دوستان، وابستگان نزدیک یا از دست دادن درآمد، مال یا دارایی ۴: مسئولیت‌های مربوط به امور مالی و مواظبت از سلامتی و بهداشت خانواده ۵: مسائل مرتبط با بهره گرفتن از مواد مخدر ۶: درگیری با مراجع قانونی (کوباسا[۶]، ۱۹۹۷)

[۱] Cooper

[۲] Barrett & Ollendick

[۳] Arcia, Skinner, Barley, Correa

[۴] Winter & Yonge

[۵] Planket

[۶] Kobasa

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:54:00 ب.ظ ]




استرس شغلی

استرس سبب ایجاد گسترده­­ای از نتایج نامطلوب، پرهزینه و جبران ناپذیر می­ شود که هم بر فرد و هم بر سازمان تاثیرگذار است. در یک محیط سازمانی، استرس عامل اصلی بروز مشکلات در عملکرد افراد و سلامتی آنها است که ناخواسته اتفاق می­افتد و پیامدهایی را برای سازمان در پی دارد.  بنابراین، آگاهی از این پیامدها در مدیریت بر آن موثر خواهد بود. پیآمدهای ناشی از استرس شغلی را میتوان در ابعاد فردی و سازمانی مورد بررسی قرار داد. این پیآمدها از جهت فردی، در سه گروه زیر قابل بررسی است:

دانلود پایان نامه

۱. رفتارها و احساسات ناخوشآیند- همانند: نارضا یتی شغلی، انگیزش پایین، تضعیف روحیه ی کارمند، ازدست رفتن تعهد سازمانی، افت کیفیت زندگی کاری، غیبت، تغییر و تبدیل، تمایل به ترک کار، بهره­وری پایین، کاهش کمیت و کیفیت در کار، کاهش قدرت تصمیم گیری، افزایش دزدی، خراب کاری و وقفه در کار، فرسودگی شغلی، بیگانگی، و افزایش در مصرف سیگار و مشروبات الکلی.

عکس مرتبط با سیگار

۲. اختلالات فیزیولوژیکی- همانند: افزایش فشار خون و ضربان قلب، بیماری های قلبی- عروقی، افزایش کلسترول، افزایش قند خون، بیخوابی، سردرد، عفونت، مشکلات پوستی، وخستگی.

۳. اختلالات روانی- همانند: پریشانی، اضطراب، کاهش مقاومت و تجاوز، خستگی، از دست دادن اعتما د به نفس و خودبرانگیختگی، ازدست دادن تمرکز، احساس پوچی کردن، شتابزدگی، بی اعتنایی به هنجارها و ارزش­های اجتماعی، نارضایتی از شغل و زندگی، دورماندن از واقعیات و فرسودگی هیجانی.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

از بعد سازمانی پیآمدهای استرس را می­توان در دو گروه اصلی طبقه بندی کرد:

۱. پیامدهای سازمانی: ا زدست دادن روحیه­ی کاری، کاهش بهره­وری و عملکرد، کاهش در کیفیت خدمات و تولیدات، کاهش ارتباط با مشتریان، ازدست دادن مشتریان، خدشه دارشدن تصویر و شهرت شرکت، ازدست رفتن فرصت ها، پراکندگی در تولیدات، افزایش نرخ تصادفات و اشتباهات، افزایش در تغییر و تبدیلات، از دست دادن کارمندان خبره، افزایش مرخصی استعلاجی، بازنشستگی زودرس، کاهش همکاری، کاهش ارتباط­های داخلی، افزایش تعارض­های داخلی و جو کاری غیرقابل پیش بینی.

۲. هزینه­ های سازمانی- همانند: هزینه­ ناشی از کاهش عملکرد و بهره­وری، هزینه­ های ناشی از جایگزینی افرادی که سازمان را ترک کرده ­اند، افزایش مخارج درمانی، افزایش هزینه­ های حفظ سلامتی، هزینه ها ی ناشی از طرح دعوا علیه شرکت و هزینه­ های ناشی از صدمه دیدن تجهیزات (گانستر و شابرک[۱]،۱۹۹۱).

الوانی در بحث خود از فشارهای عصبی معتقد است که فشارهای عصبی عملکرد و فعالیت­های اعضای سازمان را تحت تأثیر قرار داده و آنها را دچار حالات روانی خاص کرده و رفتار و اعمالی را از خود نشان می­ دهند که در بازدهی سازمان منعکس می­ شود نیروی انسانی سازمان را ضایع کرده و اهداف را دستخوش تزلزل می­ کند (نزهت، ۱۳۷۵) در همین راستا نتیجه­ تحقیق بیک­زاده (۱۳۷۶) حاکی از رابطه ی عوامل ایجاد استرس در کارکنان با کاهش عملکرد آنان است. به همین دلیل در دهه­های اخیر فشار عصبی یا استرس و علل و عوامل آن در محیط­های شغلی  و از جمله سازمان­ها مورد بررسی و توجه بسیار واقع شده و یکی از مباحث اصلی رفتار سازمانی را به خود اختصاص داده است. علمای این رشته دریافته­اند که فشار عصبی اثرات فراوانی بر عملکرد و فعالیت­های اعضای سازمان  دارد و مدیران و کارمندان سازمان تحت تأثیر این فشار دچار حالات روانی شده و دست به رفتار و اعمالی می­زنند که نتایج آن مستقیما در بازدهی سازمان منعکس می­ شود. (میقاتی، ۱۳۸۰) به این ترتیب استرس شغلی از مسائل بسیار مهمی است که پرداختن به آن و یافتن راه­حلی برای کاهش آن بسیار ضروری است

 

 

۲-۱-۲-۱۱- نظریه­ها و الگوهای استرس

با وجود تحقیقات وسیعی که در زمینه استرس انجام شده و استفاده گسترده­ای که از این مفهوم می­ شود، هنوز هم استرس به طور دقیق تعریف نشده است. برخی از افراد وقتی درمورد استرس صحبت می­ کنند، در واقع به یک محرک محیطی اشاره می­ کنند. بعضی آن را پاسخی به محرک محیطی می­بینند و عد های آن را در تعامل بین محرک محیطی و پاسخ جستجو می­ کنند. نظریه پردازان و پژوهشگران مختلف نیز هر کدا م استرس را از زاویه متفاوتی تحلیل کرده ­اند. در اینجا به بررسی برخی از این نظریه ها می­پردازیم .

 

۲-۱-۲-۱۱-۱- نظریه روان تحلیل گری

هسته اصلی شخصیت است و هر نوع تهدید به ارزش و کفایت آن، در واقع هسته مرکزی وجود شخص را « من»  از نظر فروید از تحقیر و در هم پاشیدگی به کار گرفته می­شوند. “من” مکانیسم­های دفاعی مختلفی به منظور حفظ « من » تهدید می­ کند. هنگام تهدید ما همواره از این مکانیسم­ها استفاده می­کنیم، زیرا وجود آنها برای ناچیز جلوه دادن شکست ها و حمایت در مقابل نگرانی­ها و احساس ارزش و کفایت فردی، ضروری است. البته اگر در استفاده از مکانیسم­های دفاعی افراط شود، دفاع­هایی که برای حفظ تمامیت شخص به وجود آمده، خود موجب بروز اختلال می­شوند، گاهی مکانیسم­های دفاعی (برای مثال دلیل تراشی) زمانی به کار برده می‌شوند که افراد برای مستدل جلوه دادن عقاید و رفتار خود در تکاپو هستند. هنگامی که از درک اتفاقات و حوادث ناموافق و مخالف عاجز می­مانیم یا در مقابل عمل و رفتار خود یا وقایع خارجی، دچار استرس می­شویم، دفاع‌های ایمنی بخش برای حمایت ما در مقابل اضطراب وارد عمل می­شوند. میزان استرس قابل تحمل در هر فرد بدون آنکه علائم اختلال و به هم خوردن سازمان رفتاری و تمامیت فردی در وی بروز کند، قدرت تحمل استرس نامیده می­ شود (روزنمن و سلیگمن[۲]، ۱۹۸۹)

الکساندر (۱۹۸۵) به نقل از دیویدسن و نیل، (۱۹۹۰) برجسته ترین نظریه­پرداز روان تحلیل گری در زمینه واکنش­های روانی -فیزیولوژیک  این نوع اختلال­ها را پیامد حالات عاطفی یا هیجانی ناهشیار می­داند. وی فرض کرد که بیماران مبتلا به زخم معده تمایل خود را برای عشق والدین در کودکی سرکوب کرده ­اند. این انگیزش‌های سرکوب شده سبب فعالیت بیش از حد دستگاه عصبی خودکار می­شوند و در معده زخم تولید می‌کنند. از دیدگاه فیزیولوژیکی، معده به طور دائم در حال آماده ساختن خود  برای دریافت غذاست و فرد به طور نمادین آن غذا را با عشق به والدین معادل ساخته است . برانگیختگی­های تخلیه نشده خصمانه نیز به وجودآورنده حالات هیجانی یا عاطفی مزمن­اند و موجب ایجاد فشار خون می­شوند.

 

۲-۱-۲-۱۱-۲-نظریه ضعف جسمانی

براساس نظریه ضعف جسمانی، استرس در کنار اختلال خاص روانی فیزیولوژیکی موجب بروز ضعف در اندام جسمی خاصی می­ شود. عوامل ژنتیکی، بیماری­های قلبی، رژیم غذایی و غیره ممکن است دستگاه عضوی خاصی را مختل سازند. این دستگاه در برابر استرس­های آتی، حتی استرس­های ضعیف و ملایم آسیب­پذیر خواهد بود. براساس این نظریه، بدن انسان مانند یک تایر، که از نازک ترین قسمت خود هوا را بیرون می­دهد، عمل می­ کند. برای مثال، دستگاه تنفس ضعیف ممکن است خود را مستعد ابتلا به آسم کند. به این ترتیب بر اساس این نظریه، بیماری، ناشی از تعامل بین فیزیولوژی فرد و استر س خواهد بود (دیویدسن و نیل ، ۱۹۹۰)

 

۲-۱-۲-۱۱-۳-نظریه تکوین و تعادل خودکار

در بدن سالم، همیشه باید توازن ظریف و پیچیده اعمال دو دستگاه سمپاتیک و پاراسمپاتیک حفظ شود. شلیک یا شروع فعالیت دستگاه سمپاتیک، باید به زودی با فعالیت افزایش یابد و با پاراسمپاتیک جبران شود. برای اینکه رگ­های خونی و غدد صدمه نبینند، نباید هیچ­ یک از دستگاه­ها انرژی خود را به مدت طولانی یا بیش از حد به جریان بیندازند. خطر جسمی واقعی معمولاً گذراست، ولی از خطرهای اجتماعی، تفکر منفی در مورد گذشته­ها و نگرانی در مورد آینده، به راحتی نمی­توان گریخت؛ آنها می­توانند دستگاه سمپاتیک را تا مدت‌ها برانگیخته نگاه دارند و بدن را در حالت اضطراری مداوم باقی بگذارند. چنین وضعیتی به عدم توازن دستگاه سمپاتیک و پاراسمپاتیک دامن می­زند و موجب بروز تغییرات بدنی می­ شود که ممکن است فراتر از توان جسمانی ارگانیسم باشند، در نتیجه اختلال های روانی  فیزیولوژیکی بروز می­ کنند (دیویدسن و نیل، ۱۹۹۰)

 

۲-۱-۲-۱۱-۴-نظریه پردازش اطلاعات

این نظریه تمایز بین تنش­های روان شناختی و فیزیولوژیکی را ممکن می سازد. در نظریه پردازش اطلاعات، بر چگونگی تفسیر محرک ها به عنوان عامل تنش تأکید شده است . بر این اساس ، این نظریه بر ارزیابی شناختی و توجه انتخابی تأکید دارد. از این دیدگاه تصمیم فرد در مورد اینکه کدام محرک ها باید در حافظه کوتاه مدت پردازش شوند یا مورد فراموشیو غفلت قرار گیرند نیز در بروز و تشدید استر س نقش دارد. دیدگاه پردازش اطلاعات ساختارهای حافظه بلندمدت را نیز مورد توجه قرار داده است، چرا که آمادگی­های شناختی فرد به او اجازه می­ دهند که تفسیرش از مجموعه ­ای از محرک­ها خوشایند یا ناخوشایند باشد (کوتاش[۳]، ۱۹۸۵) با افزایش ارزیابی­های مشخص از محرک­ها به­ منزله منابع تنش، فشار بیشتری بر سیستم وارد می­ شود. به طور کلی، فشار بیشتر بار اطلاعاتی بیشتری روی جریانات زیستی و شناختی فرد به همراه دارد.

براساس این نظریه، منابع تنش دو نوع­اند:

  1. ۱٫ پیش بینی خطر یا درد جسمانی
  2. ۲٫ پیچیدگی محرک که مستلزم ارائه پاسخ­های پیچیده است .

 

۲-۱-۲-۱۱-۵-الگوی فرهنگی  اجتماعی

بافت فرهنگی - اجتماعی نیز بر بروز استرس تأثیر دارد. پدیده های فرهنگی و اجتماعی متعددی می­توانند منابع استرس قلمداد شوند که مهم ترین آنها عبارتند از:

    1. ۱٫ اختلاف بین ساختار ویژه خانواده و آنچه در محیط اجتماعی، غالب است.
    2. ۲٫ مراحلی از زندگی که در آن تغییراتی به وقوع می­پیوندد، مانند زمانیکه فرزندان خانه را ترک می­ کنند.
    3. ۳٫ نقش تعارض­ها مانند تعار ض بین نیاز به کار کردن پدر و مادر و نیاز ویژه به نگهداری تمام وقت کودک
    4. ۴٫ عوامل تنش­زای مربوط به کار، مانند عدم رضایت شغلی و مسئولیت­های شغلی

Job Satisfaction - رضایت شغلی

  1. ۵٫ انزوای اجتماعی، مانند زندگی در نقاط دوردست برای کشاورزی
  2. محل و نوع اقامت، دوستان، و فرصت­­های شغلی که می ­تواند برای فرد تنش­زا باشد.

 

۲-۱-۲-۱۱-۶-الگوی مذهبی

در دهه­های اخیر به روان شناسی دینی و مذهبی و رابطه آن با سلامت جسمانی و روانی توجه بسیاری شد حالت (ایمونس و پالوتزیان[۴]، ۲۰۰۳؛ هیل و پارگامن[۵]، ۲۰۰۳ ). این امر به تشکیل مؤسسات، چاپ کتاب­ها و نشریات و پژوهش های مختلفی منجر شده است (وونگ، ۲۰۰۶)

دین و نیاز به نیایش و خدا، جلوه­ای از نیاز انسان به کمال و گریز از حالت دوگانگی است. امروزه در بیشتر جوامع به تجربه ثابت شده خانواده­هایی که دارای سبک زندگی مذهبی­اند، نسبت به خانواده های سست مذهب، آرامش فردی، خانوادگی و اجتماعی بیشتری دارند. اعتقادات مذهبی می­توانند از بسیاری از بیماری­های روانی پیشگیری کنند. (فروم[۶]، ۱۹۷۶)

با نگاهی گذرا به آثار دانشمندان اسلامی، می­توان دریافت که  آنان با تمسک به منابع اسلامی، خدمات روان‌پزشکی ارزنده­ای به نیازمندان عصر خود ارائه کرده ­اند. منبع آثار باقیمانده از علمایی چون ابوعلی­ سینا و امام محمد غزالی، نشان می­دهد که آنان توجهی عمیق به مشکلات روانی مردم داشته اند و با بهره­ گیری از توصیه‌های مکتب اسلام راه‌حل های شایسته‌ای را عرضه کرده ­اند.

در آیات قرآن کریم، چهارعامل عمده و اساسی برای پیشگیری و کاهش استرس­های روانی بیان شده است که عبارتند از: ۱٫ ایمان به خدا؛ ۲٫ ایمان به آخرت ؛ ۳٫ عمل صالح ؛ و ۴٫ بخشش .

ایمان به خدا، اصلی­ترین و اساسی­ترین مفهوم حیات بخش و زیربنای تمام افکار و اندیشه­هایی است که لازمه آن معرفت و شناخت است ؛ ایمان به آخرت ، به معنای جاودانه بودن انسان و بازگشت او به سوی خداست ؛ عمل صالح، مفاهیم و جنبه­ های گسترده و جامعی دارد. عمل صالح به مجموع کارهای خوب، خیر، مفید، ارزنده و اخلاقی اطلاق می­ شود؛ بخشش یا انفاق، به منزله عملی صالح و بسیار ارزنده تمام آثار روحی مترتب بر اعمال صالح را شامل می­ شود. به طورکلی، آموزه­های قرآنی جنبه القایی مثبت و بسیار پرقدرت و کارآمدی دارند که به شخص نیرویی سازنده می­بخشند و باعث آرامش وی می شوند که برخی از آنها عبارتند از:

  1. ۱٫ توکل و استعانت به نیرو و قدرت لایزال الهی در کلیه امور
  2. ۲٫ صبر، شکیبایی، مقاومت و استقامت در برابر مشکلات، مصائب و سختی­ها
  3. ۳٫ اطمینان خاطر و آرامش روحی از اینکه خیر و مصلحتی برای همه امور وجود دارد
  4. ۴٫ یاری خداوند و رحمت و کفایت الهی
  5. ۵٫ گشایش و فرج در امور پس از سختی­ها توسط خداوند

 

۲-۱-۲-۱۱-۷-الگوی روان تنی

در بررسی علت اختلال­های روانی  فیزیولوژیکی سه پرسش مطرح می شود:

  1. ۱٫ چرا استرس فقط در بعضی افراد تولید بیماری­های روانی فیزیولوژیکی می­ کند؟
  2. ۲٫ چرا گاهی اوقات استرس سبب بیماری و اختلال روان شناختی می­ شود؟
  3. ۳٫ با توجه به اینکه استرس موجب بروز اختلال­های روانی فیزیولوژیکی می­ شود، چه چیزی مشخص می­ کند که آن اختلال کدام­یک از اختلال­های متعدد و در کدا م ناحیه بدن خواهد بود؟

پاسخ به پرسش­های مذکور مورد توجه فیزیولوژیست­ها و روانشناسان مختلف قرار گرفته است. رویکردهای فیزیولوژیکی، برخی از اختلال­های روانی -  فیزیولوژیکی را به ضعف خاص یا به فعالیت بیش از حد سیستم عضوی شخص در واکنش به استرس نسبت داده­ا­ند. نظریه­ های روان­شناختی هم حالت­های هیجانی و عاطفی مخصوصی را برای اختلال­های ویژه در نظر گرفته­اند.

فرض اساسی الگوی روان تنی این است که اگر ارگانیسم تحت فشار قرار گیرد، ممکن است در قسمتی از بدن شرایط بیماری زا ایجاد شود (گلدبری[۷]، ۱۹۸۱ ). ارائه دهندگان این الگو، معتقدند وجود تعارض­ها و فشارهایی که ارگانیسم را در ارائه پاسخ مناسب ناتوان می­سازند، فرایندهای فیزیولوژیک بدن را تحت تأثیر قرار می­ دهند. البته فشارها و تعارض­هایی که راه­حلی برای آنها پیدا شود، به تغییرات ارگانیک منجر نمی‌شوند.

برخی از پژوهشگران فرض کرده ­اند که واپس زدن حالات هیجانی برای مدت زمان طولانی ممکن است به اختلالات جسمی آشکاری بینجامد. برای مثال، واپس زدن دائمی خشم به ایجاد بیماری میگرن کمک می­ کند و با زخم­های گوارش رابطه دارد. بازگشت حالت خشم موجب بروز تنش­های زیادی می­ شود (ادر و فریدمن، ۱۹۶۹)

 

۲-۱-۲-۱۱-۸-الگوی واکنش حفاظتی

در این الگو باور بر این است که هرگاه بدن تهدید می­ شود، برای حفاظت از خود و رفع مانع، واکنشی را شکل می­دهد. برای مثال، وقتی مواد سمی و مضری توسط بینی استنشاق می­ شود (تهدید بدنی)، مخاط بینی شروع به ترشح کرده و چشم اشک تولید می­ کند (واکنش حفاظتی)؛ بدین وسیله عوامل مضر از بدن خارج می­شوند (رفع خطر). وقتی بدن تهدید می­ شود، ممکن است واکنش جسمانی یا نمادین نشان دهد یا به واکنش یا واکنش­هایی مشابه روی آورد.

این الگو با الگوی روان­تنی تفاوت­هایی دارد. به نظر می­رسد که تفاوت­ها به مجموعه ­ای از واکنش­ها مربوط باشند. حالت­های هیجانی به تغییرات جسمانی منجر شده و این تغییرات گاهی موجب بروز اختلال در کارکردهای جسمانی می­شوند. در الگوی واکنش حفاظتی یا حالت­های هیجانی، تغییرات جسمانی و الگوهای رفتاری  مدنظرند. (راسموسن، اسپیسر و مارش[۸]، ۱۹۶۳)

یکی از انتقادهایی که به این الگو وارد شده، این است که تعریف استرس در آن مبهم است و این ابهام در تفسیر یافته­ های حاصل از پژوهش تأثیر واقعی دارد. برای مثال، در این الگو استرس هم محرک (علت ) و هم پاسخ (معلول) تلقی شده است. (باسوویتس و همکاران ۹۵۵ ؛ به نقل از راسموسن، اسپیسر و مارش، ۱۹۶۳) به این تناقض در تعریف استرس اشاره کرده و گفته­اند ساختار شخصیتی قبل از بروز نشانگان استرس بر عامل آن تأثیر دارد که اغلب نادیده انگاشته می­ شود. به نظر پژوهشگران محدودیت مهم الگوی واکنش حفاظتی این است که نمی­تواند تبیین کند که چرا مردم به رویدادهای تنش­زا به گونه­ های متفاوتی پاسخ می­ دهند. این الگو نشان نمی­دهد که چرا بعضی از مردم هنگام واکنش به عوامل مضری که استنشاق می­ کنند، دچار تغییرات قلبی می‌شوند، بعضی دچار ترشح مخاط های بینی و ریزش اشک از چشم می­شوند و گروهی اصلاً به آن واکنش نشان نمی­دهند.

 

۲-۱-۲-۱۱-۹-الگوی پاسخ فیزیولوژیکی

مبدع این الگو جانیس ( ۱۹۸۸) است. این الگو دارای سه بعد یا جنبه اساسی است :

الف . رویداد یا عامل تنش­زا (تروماتیک)

ب . پاسخ­های فیزیولوژیک اشخاص به عامل تنش زا

ج . تعیین کننده­ های موقعیتی پاسخ­ها

بنابر الگوی جانیس رویدادهای مهم می توانند دارای سه مرحله متوالی باشند

تهدید: اشخاص به خطری تهدیدکننده نزدیک شده یا از آن مطلع می­شوند؛ البته هنوز خطری وجود ندارد.

تماس با خطر: در این مرحله اشخاص با خطر به طور واقعی روبه رو می­شوند.

خطر قربانی شدن: این امر وقتی رخ می­دهد که درجه خطر بسیار بالاست؛ افراد در این مرحله به پنج  واکنش مختلف اشاره دارند:

- اجتناب و ترس: شخص با بهره گرفتن از مکانیسم انکار، از لحاظ روان شناختی خود را از عامل تنش­زا رها می‌سازد.

- بی­حرکتی آمیخته با حیرت: بیشتر افراد توانایی انجام فعالیت­­های جسمانی و ذهنی را ندارند.

- بی علاقگی و افسردگی: به نظر می­رسد که حادثه یا عامل تنش­زا روی شخص بی­تأثیر است .

- وابستگی مطیعانه: شخص، رفتاری شایسته از خود نشان نمی­دهد و به­ شدت مطیع است .

- تحریک پذیری توأم با پرخاشگری: در این واکنش فرد به عامل خطر یا تنش حمله می­ کند.

هریک از این واکنش­ها کارایی جسمانی و ذهنی افراد را کاهش می­ دهند.

 

۲-۱-۲-۱۱-۱۰-الگوی بیوشیمی

سلیه پزشک و متخصص غدد درون­ریز است و برداشت او از استرس بیشتر مفهوم فیزیولوژیکی و ریشه در جریان‌های بیولوژیک معروف است. این الگو در سال ۱۹۳۶ ارائه شد. او در زمان  نشانگان سازگاری کلی ارگانیسم دارد. الگوی ارائه شده وی به دانشجویی، با بیمارانی مواجه شد که از علائم و نشانگان مشابهی همچون کاهش وزن، بی­اشتهایی، کم شدن نیروی عضلات و فقدان امید و آرزو رنج می‌بردند. او مشاهده کرد که در برخورد با بیماری و حملات آن علائمی چون بزرگ شدن غدد، زخم­های معده و روده­ای به وجود می­آید که این‌ها علائم ثابت و پایداری بودند. این تغییرات نشانگان عینی استرس شناخته شدند و پایه­هایی­ را برای رشد کامل مفهوم استرس فراهم آوردند.

همان­گونه که قبلاً نیز اشار ه شد، نظریه سلیه تحول پیدا کرد و نشانگان سازگاری کلی با سه مرحله مطرح شد که تظاهر بالینی وضعیت استرس است :

  1. ۱٫ مرحله هشدار: در این مرحله ارگانیسم به سوی دسته­ای از محرک­هایی که فرد به طور ناگهانی در معرض آنها قرار می­گیرد و با آنها سازگار نیست، واکنش نشان می­دهد و خود دارای دو زیر مرحله است :

الف . مرحله شوک: واکنش اولیه و بی­درنگ به عامل تنش­زا که موجب بروز علائمی چون تپش قلب ، فقدان آهنگ ماهیچه ها، کاهش حرارت بدن و فشار خون می­ شود.

ب. مرحله ضدشوک: واکنشی است که نیروهای دفاعی بدن را به کار می­اندازد. در این مرحله غده فوِق کلیوی فعالیت می­ کند و ترشح هورمون­های کورتیکوئید افزایش می­یابد. این هورمون­ها در واقع ضد هیجان­اند. سلیه و همکاران ( ۱۹۳۶) این مواد را عامل سازگارکننده می­دانند، زیرا وجودشان به ارگانیسم امکان می­دهد تا تأثیر مخرب محرک­های گوناگون داخلی و خارجی را خنثی کنند.

  1. ۲٫ مرحله پایداری: در این مرحله ارگانیسم کاملاً با عوامل تنش­زا سازگار شده، در نتیجه، موجب کاهش و رفع علائم استرس می­ شود.
  2. ۳٫ مرحله فرسودگی: چون قدرت سازگاری ارگانیسم محدود است، عوامل تنش­زای شدید، طولانی و سخت موجب فرسودگی می شوند. درصورتی که علائم ظاهرشده ناشی از عوامل تنش­زا یا نشانگان استرس ادامه یابند، منجر به ایجاد آسیب در ارگانیسم می­شوند.

همان طورکه مشاهده می­ شود، ارگانیسم نمی­تواند در مرحله اول (هشدار) باقی بماند و ضرورت دارد که از آن وضع خارج شود، چون این مرحله موجب اتلاف نیروهای زیادی می­ شود و صرف انرژی نمی­تواند برای مدت زیادی ادامه یابد، چرا که انرژی سازگاری فرد انرژی محدودی است . آزمایش روی حیوانات نشان می­دهد ظهور و وجود عوامل تنش­زا برای مدت مشخصی قابل تحمل است. بعد از خستگی و فرسودگی ناشی از عوامل تنش‌زای سخت،  فقط خواب و استراحت است که می ­تواند پایداری موجود زنده را حفظ کند و اغلب سازگاری را به سطوح قبلی برساند. به هر حال، ارگانیسم در اثر مصرف انرژی زیاد، بتدریج فرسوده خواهد شد. انرژی سازگاری به دو نوع تقسیم می شود که عبارتند از:

  1. ۱٫ انرژی سازگاری سطحی که بی درنگ مورد استفاد ه واقع می­ شود.
  2. ۲٫ انرژی سازگاری عمیق که برای مقابله با عوامل تنش زا صرف می­ شود.

انرژی سطحی فقط می ­تواند فرسودگی را تا حدودی تخفیف دهد و برای سازگاری عمیق تر و کامل باید عوامل تنش را شناسایی و رفع کرد.

 

۲-۱-۲-۱۱-۱۱-الگوی دوهرنوند

دوهرنوند[۹] (۱۹۶۱) با تغییراتی که در الگوی بیوشیمی سلیه انجام داد، الگوی خود را برای مطالعه اختلالات روانی در محیط اجتماعی ارائه داد. به نظر او عوامل متعددی در واکنش به عامل تنش زا و بروز نشانگان استرس نقش دارند که مهم ترین آنها عبارتند از:

  1. ۱٫ متغیرهای بیرونی که تعادل ارگانیسم را مختل می سازند

۲٫عوامل واسطه ای که می توانند تأثیر عوام ل تنش زا را تغییر دهند

  1. ۳٫ تعامل بین عوامل واسطه ای و تنش زا که به بروز نشانگان استرس می انجامد
  2. ۴٫ تلاش ارگانیسم برای فائق آمدن بر عوامل تنش زا

او تأکید کرد عوامل واسطه­ای درونی و بیرونی را نباید از نظر دور داشت. برداشت دوهرنوند (۱۹۶۱) از استرس در برگیرنده کلیه عوامل درونی و بیرونی است که استرس ایجاد می­ کند.

الگوی متغیرهای روان­شناختی و اختلال­های جسمانی این الگو در سال ۱۹۷۱ توسط لوی و کاگان ارائه شد. آنها الگویی برای واسطه­های روانی - اجتماعی بیماری­ها ارائه دادند. هر تغییر روانی می ­تواند به عنوان عاملی تنش­زا یا محرکی که برانگیزاننده پاسخی بیولوژیک است، عمل کند. این محرک­ها در فرد تمایل به عمل را  ایجاد می‌کنند و این تمایل متأثر از عوامل محیطی و ژنتیکی است. این تمایل ارگانیسم را برای انواع فعالیت­های جسمانی در موقعیت­های مختلف آماده می­ کند. بعضی از این فعالیت­ها ناسازگارند و به ایجاد استرس منجر می‌شوند. این پاسخ ناسازگار، پیش آگهی اختلال در عملکردهای فیزیولوژیکی و روانی است و اگر محرک همچنان ادامه داشته باشد، به بیماری منجر می­ شود. بیماری، ناتوانی یا شکست سیستم جسمانی - روانی در انجام وظایف اساسی خود است. لوی و کاگان همچنین فرض کرده ­اند که بین متغیرهای روانی، فیزیولوژیکی، ژنتیکی و محیطی­ تعامل  وجود دارد که می تواند جریان بیماری را تسهیل کند (دابسون، ۱۹۸۳؛ به نقل از کوهن و ویلیامسون، ۱۹۹۱)

به دنبال کارهای سلیه ( ۱۹۳۶) و طرح نشانگان سازگاری کلی، این ایده مطرح شد که مهم­ترین عامل در چگونگی و نوع نشانگان استرس، تصورات شخصی و میزان ارزش و اهمیت موضوعی ویژه در نزد فرد است، زیرا عامل تنش­زایی که برای فردی منبع استرس و عامل بروز نشانگان استرس است، چه بسا برای شخص دیگری به هیچ وجه استرس ایجاد نکند. به همین دلیل از سال ۱۹۶۰را به کار بردند. این اصطلاح در مورد ارزشگذاری مجدد و ” ارزیابی شناختی” به بعد لازاروس و فولکمن ( ۱۹۸۴) مفهوم قضاوت­های مداوم شخص از خواسته ­ها و محدودیت­های خود در روند تعامل با محیط، توانایی­های بالقوه و بالفعل خود به کار برده شد. در واقع، لازاروس (۱۹۸۲) بنیانگذار این فرضیه است که دیدگاه ­ها، پدیده ­ها را به­وجود می­آورند. پدیده ­ها به خودی خود خنثی­اند، این دیدگاه ها هستند که به پدیده ­ها معنا و مفهوم می­بخشند. این الگو برای ارزیابی شناختی مراحلی قائل است

مرحله ارزیابی اولیه : ارزیابی اولیه به فرایندهای شناختی ارزش­گذاری مربوط می­ شود. افراد به این پرسش که آیا درحالت مطلوب یا رنج به سر می­برند، به گونه­ای متفاوت پاسخ می­ دهند، این مواجهه می ­تواند سه نتیجه در بر داشته باشد:

- واکنش نامربوط یا  بی­ارتباط: مواجهه­ای است که برای فرد هیچ گونه معنای ویژه­ای در بر ندارد. بنابراین، می‌تواند مورد غفلت و فراموشی واقع شود.

- واکنش مثبت و بی خطر: دربرگیرنده قضاوت­هایی است که بیان کننده موضوع مطلوب و سودمندی است .

- واکنش تنش­زا : شامل قضاوت­هایی است که صدمه و نیستی را به دنبال دارد، فرد را مورد تهدید قرار می­دهد یا او را به نحوی  درگیر می­ کند (کوتاش ، ۱۹۸۵)

ارزیابی ثانویه : پس از اینکه فرد به این پرسش پاسخ داد که آیا من در حال مطلوب یا رنج به سر می­برم، به ارزیابی ثانویه می­رسد. حال این پرسش مطرح می­ شود که من در مورد آن، چه کار می­توانم انجام دهم؟ ارزیابی  ثانویه به فرایند قضاو ت­ها، توانایی­های بالقوه برای مقابله، امکانات و محدودیت­های فرد اطلاق می­ شود.

ارزیابی مجدد : ارزیابی شناختی، فرایندی ایستا نیست و تغییر جهت پاسخ ها را نسبت به شرایط بیرونی و درونی موجب می­ شود. ارزیابی شناختی مجدد به تغییر در قضاوت­های ارزش­گذاری فرد از موقعیت منتهی می‌شود. در مجموع، لازاروس[۱۰] (۱۹۸۲) در پاسخ به این پرسش که چرا افراد در برابر یک عامل تنش زا یا استرس یکسان مانند مرگ والدین یا همسر، واکنش­های متفاوتی نشان می­ دهند، می­گوید: رفتار فرد در هر لحظه از زندگی تابع و برایندی از عوامل زیر است :

ساختار شخصیت فرد

ارزیابی شناختی فرد از موقعیت

توان بالقوه عامل تنش زا یا محرک .

در این الگو، علاوه بر عامل تنش­زا به ارزیابی شناختی شخص نیز توجه شده است . نظریه لازاروس ( ۱۹۸۲) راه‌گشای سایر الگوهای شناختی شد. یکی از این الگوها توسط (ریچاردسون و ولفل۱۹۸۴ ؛ به نقل از کوتاش، ۱۹۸۵) مطرح شده است. در این الگو پاسخ های استرس نتیجه مستقیم عوامل محیطی تلقی نمی­شوند، زیرا عوامل محیطی به خودی خود خنثی­اند و نمی­توانند واکنش­های استرس را ایجاد کنند. استرس، حاصل ارزیابی، ادراک و تفسیر ارگانیسم از موقعیت­ها و رویدادهاست .خواسته­ هایی که برای شخص اهمیت زیادی ندارند، با احتمال کمتری استرس ایجاد می­ کنند و پیامدهای جدی نخواهند داشت. برعکس، واسته‌هایی که به هر دلیل برای شخص خیلی مهم جلوه می­ کنند، موجب بروز استرس می­شوند. در الگوی ارزیابی شناختی فرد زنجیره ای از مراحل را برای هدایت عمل سازش یافته پیش ­بینی می­ کند که عبارتند از:

۱- مرحله تجسم : شامل ادراک و تفسیر اطلاعات برای تعریف خطر واقعی یا بالقوه است .

۲- مرحله طراحی عمل : شامل برنامه ­ریزی برای حل مسئله یا مقابله است. این مرحله خود شامل گردآوری، انتخاب و تعیین روش اجرای راه حل و طراحی راه حل­های جایگزین است .

۳-  مرحله نظارت : شامل مجموعه ­ای از معیارها به منظور ارزیابی پاسخ ها و کوشش­های مقابله شخص در قبال خطرهاست .

این الگو، با قبول این فرض که حداقل دو نوع حلقه پس­خوراندی در موقعیت­های استرس­زا در جهت خود نظم‌‌جویی فعال­اند، نظریه پردازش موازی را پیشنهاد کرد. یکی از این حلقه­ها، برای تنظیم خطر (مهار خطر) و دیگری برای تنظیم هیجان (مهار هیجان) است . هر کدام از این سیستم­ها محتویات جداگانه­ ای دارند. سیستم مهار خطر شامل ادراک تهدید سلامتی و برنامه ­ریزی­ها و واکنش­های انجام شده برای تغییر تأثیرات تهدید بر شخص است. سیستم مهار هیجان شامل شناخت وادراک حالت فاعلی و (برنامه ­ریزی­ها و واکنش­ها به منظور ایجاد تغییر در حالت هیجانی شخص است (دوهرنوند، ۱۹۸۶)

[۱] Ganster & Schaubroeck

[۲] Rosenman & Seligman

[۳] Kutash

[۴] Emmons & Paloutzian

[۵] Hill & Pargament

[۶] Fromm

[۷] Goldbery

[۸] Rasmussen & Speacer & Marsh

[۹] Dohrenwend

[۱۰] Lazaurus

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:54:00 ب.ظ ]




تأثیرات عملکرد خانواده بر فرزندان

عملکرد خانواده در رشد بهنجار و نابهنجار فرد نقش دارد. مطالعه تقارن بحران های نیمه عمر و نوجوانی فرزندان نشان داده که روابط والدین و نوجوان و عملکرد خانواده با رشد رفتاری و درونی نوجوان تطابق دارد. شواهد موجود نشان دهنده تأثیر شیوه های انظباطی والدین بر رشد خصایص شخصیتی فرزندان است. احتمال داشتن با فرزندان با اعتماد به نفس بالا، مستقل و مسئولیت پذیر برای والدین آزادمنش و اطمینان بخش بیشتر است. والدین خودکامه و مستبد اجازه تصمیم گیری به نوجوان نمی دهند و با استقلال او مقابله می کنند (گلچین، نصیری،  نجمی و  بشردوست، ۱۳۸۰).

خانواده یکی از نخستین نهادهای اجتماعی محسوب می شود که ساختار مشخص و معینی دارد که متأثر از تغییرات و تحولات اجتماعی است (جهانگیر، ۱۳۹۱). بر هیچ کس پوشیده نیست که خانواده مأمن آرامش و جایگاه به شکوفا رساندن استعدادهاست. افراد در درون خانواده هم تأثیر می پذیرند و هم، بر هم تأثیر می‌گذارند. مسلماً شکوفایی افراد خانواده، متأثر از عملکرد درونی خانواده است. در پی تبیین های مختلفی که جهت شناسایی، سبب شناسی اختلالات روانی صورت گرفته است، خانواده درمان‌گران پویایی های متعامل درون خانواده را مورد بررسی قرار داده اند و بر این عقیده‌اند که مشکل روانی، به هر دلیل که بروز کرده باشد، باید روابط و مراوداتی که فرد در آن قرار دارد، مورد بررسی قرار گیرد (فرانکلین و هافربیر، ۲۰۰۰).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

به خاطر وجود اختلافات زندگی، خانواده های بسیاری در معرض خطر نابسامانی و از هم پاشیدگی قرار می‌گیرند و از آن جا که خانه جایی است که زندگی در آن آغاز می شود، نبودن روابط مطلوب اثرات مخربی بر روی فرزندان می گذارد. عوامل ساختاری خانواده در صورتی که دچار اختلال شود، باعث ایجاد مشکل در کارکرد خانواده و تأثیر نامطلوب بر شخصیت فرزندان می شود (جهانگیر، ۱۳۹۱).

ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮐﺮﺩ ﺳﺎﻟﻢ، ﺳﻮﺍﯼ ﺑﻘﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﻳﮏ ﻧﻈﺎﻡ، ﻣﻮﺟﺐ ﺷﮑﻮﻓﺎﻳﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﺎﻟﻘﻮﻩ ﯼ ﻳﮑﺎﻳﮏ ﺍﻋﻀﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﻧﺪ، ﻳﻌﻨﯽ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ ﺑﺎ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﻭ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﺭ ﭘﯽ ﮐﺎﻭﺵ ﮔﺮﯼ ﻭ ﺧﻮﺩﻳﺎﺑﯽ ﺑﺮﺁﻳﻨﺪ (ﮔﻠﺪﻧﺒﺮﮒ و ﮔﻠﺪﻧﺒﺮﮒ، ﺗﺮﺟﻤﻪ ﯼ ﺣﺴﻴﻦ ﺷﺎﻫﯽ ﺑﺮﻭﺍﺗﯽ، ﻧﻘﺶ ﺑﻨﺪﯼ ﻭ ﺍﺭﺟﻤﻨﺪ، ۱۳۸۲). ﺷﻮﺍﻫﺪ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ، ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﺎﻳﯽ ﮐﻪ ﻋﻤﻠﮑﺮﺩﯼ ﮐﺎﺭﺁﻣﺪ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﺎﻳﯽ ﮐﻪ ﻋﻤﻠﮑﺮﺩ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺿﻌﻴﻒ ﻭ ﻧﺎﮐﺎﺭﺁﻣﺪ ﺍﺳﺖ، ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻗﻮﯼ ﺗﺮ ﻋﻤﻞ ﻣﯽ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ (ﻣﻮﺳﻮﯼ، ۱۳۷۹). ﺍﻋﻀﺎﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺭﻭﻳﺎﺭﻭﻳﯽ ﺑﺎ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ‌ﻫﺎﯼ ﻓﺸﺎﺭﺯﺍ ﻭ ﺩﺷﻮﺍﺭ، ﺍﺳﺘﺮﺱ ﺭﺍ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺳﺘﺮﺱ ﻣﻮﺟﺐ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ، ﺗﻨﺶ ﻳﺎ ﻧﻮﻣﻴﺪﯼ ﺁﻥ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ، ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﻓﺸﺎﺭﺯﺍ، ﺳﺎﻣﺎﻧﻪ ﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺭﺍ ﻣﺨﺘﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻦ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻭﺿﻌﻴﺖ ﺗﺎﺯﻩ ﺳﺎﺯﮔﺎﺭ ﻧﻤﺎﻳﺪ. ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻳﻦ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺑﻪ ﻋﻤﻠﮑﺮﺩ ﻋﺎﺩﯼ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﺩ ﻭ ﻣﺸﮑﻞﺭﺍ ﺣﻞ ﮐﻨﺪ، ﺑﻪ ﮐﻮﺷﺶ ﺯﻳﺎﺩﯼ ﻧﻴﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ (ﻣﻮﺳﻮﯼ، ۱۳۷۹).

 

ابعاد عملکرد خانواده

اﭘﺸﺘﺎﻳﻦ، رایان، ﺑﻴﺸﺎب، ﻣﻴﻠﻴﺮ و ﻛﻴﺘﻨﺮ (۲۰۰۳)، ﺷﺶ ﺑﻌﺪ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺧﺎﻧﻮاده را به صورت ذیل بیان کرده اند:

۱ - ﺣﻞ ﻣﺴﺌﻠﻪ: ﻣﺸﻜﻞ ﺧﺎﻧﻮادﮔﻲ ﺑﺴﺘﮕﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ اﻣﺮ ﻣﻬﻢ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﻋﻤﻠﻜﺮدی و ﺗﻤﺎﻣﻴﺖ ﺧﺎﻧﻮاده را ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻛﻪ در آن ﺻﻮرت ﺧﺎﻧﻮاده در ﺣﻞ ﻣﺸﻜﻞ ﻧﺎﺗﻮان ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ. ﺧﺎﻧﻮاده ﮔﺎﻫﻲ ﻣﺸﻜﻼﺗﺸﺎن ﻣﺪاوم اﺳﺖ ﻛﻪ در اﻳﻦ ﺻﻮرت آن ﻫﺎ اﺣﺴﺎس ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻨﺪ، در اﻳﻦ ﻣﻮارد ﻣﻴﺰان ﻣﺸﻜﻼت ﺑﻪ ﺣﺪی اﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﺮای ﺣﻞ ﻣﺸﻜﻼت اﻗﺪام ﻧﻤﻲﻛﻨﻨﺪ. ﻣﺸﻜﻼت ﺧﺎﻧﻮادﮔﻲ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ دو دﺳﺘﻪ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺷﻮد: اﺑﺰاری و ﻋﺎﻃﻔﻲ. ﻣﺸﻜﻼت اﺑﺰاری ﺟﺪی و ﻣﺎﻧﻴﻜﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻣﺜﻞ ﻣﺸﻜﻼت ﭘﻮل، ﻏﺬا، ﭘﻮﺷﺎک، ﺧﺎﻧﻪ و ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. ﻣﺸﻜﻼت ﻋﺎﻃﻔﻲ ﻣﺜﻞ ﻧﮕﺮاﻧﻲ، ﻋﺼﺒﺎﻧﻴﺖ ﻳﺎ اﻓﺴﺮدﮔﻲ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎ ﺑﺎ ﻣﺸﻜﻼت اﺑﺰاری ﻧﺴﺒﺘﺎً ﺑﻬﺘﺮ از ﻣﺸﻜﻼت ﻋﺎﻃﻔﻲ ﺑﺮﺧﻮرد ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ و ﻣﺸﻜﻼت ﻋﺎﻃﻔﻲ اﺳﺎﺳﺎً ﻣﺎﻫﻴﺖ و رﻳﺸﻪ در ﻣﺸﻜﻼت اﺑﺰاری دارﻧﺪ. ﺑﻪ ﻫﺮ ﺻﻮرت ﺧﺎﻧﻮادهﻫﺎ ﺑﺎ ﻣﺸﻜﻼت ﻋﺎﻃﻔﻲ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺑﺎ ﻣﺸﻜﻼت اﺑﺰاری ﻣﻮاﺟﻪ ﺷﻮﻧﺪ (اﭘﺸﺘﺎﻳﻦ و همکاران، ۲۰۰۳).

۲ - ارﺗﺒﺎﻃﺎت: ارﺗﺒﺎط ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺗﻐﻴﻴﺮ و ﺗﺒﺎدل اﻃﻼﻋﺎت ﻣﻴﺎن اﻋﻀﺎء ﺧﺎﻧﻮاده ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺷﺪه اﺳﺖ. در ﻣﻮرد ارﺗﺒﺎط دو ﺣﻴﻄﻪ ﻋﻤﺪه وﺟﻮد دارد ﻛﻪ ﺷﺎﻣﻞ: ارﺗﺒﺎط ﻋﺎﻃﻔﻲ و ﻏﻴﺮ ﻛﻼﻣﻲ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. ارﺗﺒﺎط ﻋﺎﻃﻔﻲ ﺑﻪ ﻃﻮر وﻳﮋه ﺷﺎﻣﻞ رﻓﺘﺎر ﻛﻼﻣﻲ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ، ﻣﺎ ﺧﻮد را در ارﺗﺒﺎط ﻛﻼﻣﻲ ﺗﻘﺮﻳﺒﺎً در ﻣﻮاردی ﻛﻪ اﺑﻬﺎم وﺟﻮد دارد، ﻣﺤﺪود ﻣﻲﻛﻨﻴﻢ. در ﻫﺮ دو ﺣﻴﻄﻪ ﻣﺎ ﻛﻴﻔﻴﺖ و دوام ﻫﺮ دو ارﺗﺒﺎط را ارزﻳﺎﺑﻲ ﻣﻲﻛﻨﻴﻢ. ارﺗﺒﺎط ﻳﻚ ﭘﻴﻮﺳﺘﺎر از وﺿﻮح و روﺷﻨﻲ ﺗﺎ اﺑﻬﺎم و ﺗﺎرﻳﻜﻲ را در ﺑﺮ ﻣﻲﮔﻴﺮد. ﻣﻌﻤﻮﻻً ﭘﻴﺎم از ﺣﺎﻟﺖ روﺷﻦ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﻏﻴﺮ روﺷﻦ، ﻧﻘﺎب دار، ﮔﻨﮓ و ﻧﺎﻣﻔﻬﻮم ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻲﻛﻨﺪ، ﻳﻚ ﭘﻴﺎم روﺷﻦ دارای وﺿﻮح، اﻧﺴﺠﺎم اﺳﺖ و ﻫﻤﺴﺎن ﺑﺎ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﺨﺎﻃﺐ اﺳﺖ. ﻃﺒﻖ اﻳﻦ ﻣﺪل ﭼﻬﺎر ﺳﺒﻚ ارﺗﺒﺎط روﺷﻦ و ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ، روﺷﻦ و ﻏﻴﺮﻣﺴﺘﻘﻴﻢ، ﻣﺒﻬﻢ و ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ و ﻣﺒﻬﻢ و ﻏﻴﺮ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ وﺟﻮد دارد (اﭘﺸﺘﺎﻳﻦ و همکاران، ۲۰۰۳).

ﻓﺮآﻳﻨﺪ ارﺗﺒﺎط در ﺧﺎﻧﻮاده، ﻳﻜﻲ از زﻣﻴﻨﻪﻫﺎی ﻣﻮرد ﻋﻼﻗﻪ ﻣﺸﺎوران در ﺧﺎﻧﻮاده درﻣﺎﻧﻲ اﺳﺖ (ﻧﻮاﺑﻲﻧﮋاد، ۱۳۸۳). ﻫﻢﭼﻨﻴﻦ ﻳﻜﻲ از ﺟﻨﺒﻪﻫﺎی اﺳﺎﺳﻲ ﺗﻌﺎﻣﻼت اﻧﺴﺎﻧﻲ، ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﺑﺮﻗﺮاری ارﺗﺒﺎط ﻣﺆﺛﺮ ﻓﺮد ﺑﺎ دﻳﮕﺮان اﺳﺖ. ﺑﺎرﻛﺮ (۱۹۸۶)، اﭘﺸﺘﺎﻳﻦ و ﻫﻤﻜﺎران (۱۹۸۳) ﺑﺮ اﻳﻦ ﺑﺎورﻧﺪ ﻛﻪ ارﺗﺒﺎط، ﻋﺎﻣﻞ ﻣﻌﺘﺒﺮی ﺑﺮای ارزﻳﺎﺑﻲ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺧﺎﻧﻮاده اﺳﺖ و ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﺧﺎﻧﻮاده ﺳﺎﻟﻢ ﺑﺮای ارﺗﺒﺎط ﻓﻜﺮی و اﺣﺴﺎﺳﻲ، ﺑﻴﺸﺘﺮ از ﺧﺎﻧﻮادهﻫﺎی ﻣﺘﻮﺳﻂ و ﻳﺎ دارای ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺑﺪ اﺳﺖ (ﻛﺎﺗﻤﻦ، ۱۹۹۷؛ ﺑﻪ ﻧﻘﻞ از ﺻﻴﺎدی، ۱۳۸۱).

ﺷﻜﺴﺖ در ﺑﺮﻗﺮاری ارﺗﺒﺎط، ﻳﻜﻲ از راﻳﺞﺗﺮﻳﻦ ﻣﺸﻜﻼﺗﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ از ﺳﻮی ﻫﻤﺴﺮان ﻧﺎراﺿﻲ اﺑﺮاز ﻣﻲﺷﻮد. ﻧﺘﺎﻳﺞ ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎ ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﻨﺪ ﺑﺎ اﻳﻦ ﻛﻪ دﺷﻮاریﻫﺎی ارﺗﺒﺎﻃﻲ، ﺗﻨﻬﺎ ﻋﻠﺖ اﺧﺘﻼفﻫﺎی زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﺎ اﻳﻦ ﺣﺎل ﻣﺸﺨﺺ ﻛﻨﻨﺪه رواﺑﻂ ﻫﻤﺴﺮان ﭘﺮﻳﺸﺎن اﺳﺖ و ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻲرﺳﺪ ﻣﺸﻜﻼت ﻣﻮﺟﻮد را ﺗﺸﺪﻳﺪ ﻣﻲﻛﻨﺪ (ﻋﺰﻳﺰی، ۱۳۸۶).

۳ - ﻧﻘﺶﻫﺎ: ﻧﻘﺶﻫﺎی ﺧﺎﻧﻮادﮔﻲ ﺷﺎﻣﻞ اﻟﮕﻮﻫﺎی ﺗﻜﺮاری رﻓﺘﺎر و ﻋﻤﻠﻜﺮد اﻋﻀﺎء ﻳﺎ ﻛﻞﺧﺎﻧﻮاده ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. ارزﻳﺎﺑﻲ

ﺧﺎﻧﻮاده از ﻟﺤﺎظ اﺑﻌﺎد ﻧﻘﺸﻲ ﺷﺎﻣﻞ ارزﻳﺎﺑﻲ ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﻋﻤﻠﻜﺮد اﻋﻀﺎءﺧﺎﻧﻮادﮔﻲ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺗﻜﻤﻴﻞﻛﻨﻨﺪه ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ. اﻳﻦ ﻧﻘﺶﻫﺎ ﺷﺎﻣﻞ ﭘﻨﺞ ﮔﺮوه اﻟﻒ) ﺑﺨﺶ ﻣﻨﺎﺑﻊ: ﻣﺜﻞ ﭘﻮل، ﻏﺬا، ﻟﺒﺎس و ﺳﺮﭘﻨﺎه، ب)ﭘﺮورش و ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻣﺜﻞ راﺣﺘﻲ، ﮔﺮﻣﻲ، اﻋﺘﻤﺎد و ﺣﻤﺎﻳﺖ، ج)رﺷﺪ ﺷﺨﺼﻲ: ﻣﺜﻞ رﺷﺪ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ، ﻋﺎﻃﻔﻲ، آﻣﻮزﺷﻲ، رﺷﺪ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻛﻮدﻛﺎن،

ﺣﺮﻓﻪ، ﺷﻐﻞ، روانﺷﻨﺎﺳﻲ و رﺷﺪ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، د)ﻧﮕﻬﺪاری و ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺧﺎﻧﻮادﮔﻲ: ﻣﺜﻞﻋﻤﻠﻜﺮدﻫﺎی ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮی، ﻣﺮزﻫﺎ و ﻋﻀﻮﻳﺖ، ﻋﻤﻠﻜﺮدﻫﺎی ﻛﻨﺘﺮل رﻓﺘﺎر، اﻣﻮر ﻣﺎﻟﻲ، ن) ﺧﺸﻨﻮدی ﺟﻨﺴﻲ ﺑﺰرﮔﺴﺎﻻن: ﻣﺜﻞ رﺿﺎﻳﺖ زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ در واﻛﻨﺸﻬﺎی زوﺟﻴﻦ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ (اﭘﺸﺘﺎﻳﻦ و همکاران، ۲۰۰۳).

۴ -واﻛﻨﺸ‌‌ﻬﺎی ﻋﺎﻃﻔﻲ: واﻛﻨﺸﻬﺎی ﻋﺎﻃﻔﻲ ﻋﺒﺎرت اﺳﺖ از: ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ای ﻳﺎ داﻣﻨﻪ ای از ﻣﺤﺮکﻫﺎ ﺑﺎ ﻛﻴﻔﻴﺖ و ﻓﺮاواﻧﻲ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ، دو دﺳﺘﻪ از ﻋﻮاﻃﻒ ﻗﺎﺑﻞ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ: ﻳﻜﻲ ﻫﻴﺠﺎﻧﺎت آرام: ﻣﺜﻞ ﻋﻮاﻃﻒ، ﮔﺮﻣﻲ، ﺗﻤﺎﻳﻞ، ﻋﺸﻖ، ﺷﺎدی، ﻟﺬت، دﻟﺪاری. دﻳﮕﺮی ﻫﻴﺠﺎﻧﺎت ﻧﺎﺧﻮﺷﺎﻳﻨﺪ (ﻓﻮری): ﻋﺼﺒﺎﻧﻴﺖ، ﺗﺮس، اﺿﻄﺮاب، ﻧﮕﺮاﻧﻲ، ﻧﺎاﻣﻴﺪی و اﻓﺴﺮدﮔﻲ. ﺑﺮای ارزﻳﺎﺑﻲ واﻛﻨﺸﻬﺎی ﻋﺎﻃﻔﻲ ﺧﺎﻧﻮاده، ﺿﺮورﻳﺴﺖ ﻇﺮﻓﻴﺖ ﻓﺮدی ﻫﺮ ﻳﻚ از اﻋﻀﺎء ﺧﺎﻧﻮاده در زﻣﻴﻨﻪی ﺗﺠﺮﺑﻪﺷﺎن در ﭼﺎرﭼﻮب اﻳﻦ ﻋﻮاﻃﻒ ارزﻳﺎﺑﻲ ﺷﻮد و ﻋﻮاﻃﻔﻲ ﻛﻪ آن ﻫﺎ در ﻣﻮﻗﻌﻴﺖﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻧﻤﻮده اﻧﺪ، ارزﻳﺎﺑﻲ ﺷﻮد (اﭘﺸﺘﺎﻳﻦ و همکاران، ۲۰۰۳).

۵ - آﻣﻴﺰش (درﮔﻴﺮی) ﻋﺎﻃﻔﻲ: آﻣﻴﺰش ﻋﺎﻃﻔﻲ را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺠﻤﻮﻋﻪای از ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎی اﻋﻀﺎء ﺧﺎﻧﻮاده ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ آن را در ﻋﻼﺋﻖ، ارزشﻫﺎ و دﻳﮕﺮ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎ و اﻗﺪاﻣﺎت ﻧﺸﺎن ﻣﻲ دﻫﻨﺪ، ﻣﺎ ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻴﻢ ﻛﻪ اﻓﺮاد ﭼﮕﻮﻧﻪ و ﺑﻪ ﭼﻪ ﻃﺮﻳﻘﻲ، ﻋﻼﺋﻖ و ﺧﻮاﺳﺘﻪﻫﺎﻳﺸﺎن را ﺑﺎ دﻳﮕﺮان در ﻣﻴﺎن ﻣﻲﮔﺬارﻧﺪ، آﻣﻴﺰش ﻋﺎﻃﻔﻲ دارای داﻣﻨﻪای از ﻋﺪم وﺟﻮد آﻣﻴﺰش ﻋﺎﻃﻔﻲ (ﻫﻴﭻ ﻋﻼﻗﻪ ﻳﺎ ﻣﺮاوده ای ﻧﺸﺎن داده ﻧﻤﻲﺷﻮد ﻳﺎ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻧﻤﻲﺷﻮد) ﺗﺎ ﺑﻲﻧﻬﺎﻳﺖ آﻣﻴﺰشﻋﺎﻃﻔﻲ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺳﻼﻣﺘﻲ در وﺳﻂ اﻳﻦ ﻃﻴﻒ ﻗﺮار دارد (اﭘﺸﺘﺎﻳﻦ و همکاران، ۲۰۰۳).

۶ -ﻛﻨﺘﺮل رﻓﺘﺎر: ﻛﻨﺘﺮل رﻓﺘﺎر را ﻣﻲﺗﻮان ﺑﻪ ﻋﻨﻮان روﺷﻲ از ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎی ﺧﺎﻧﻮاده ﺗﻠﻘﻲ ﻛﺮد ﻛﻪ ﺑﺮای ﻣﻬﺎر رﻓﺘﺎر اﻋﻀﺎﻳﺶ ﺑﻪ ﻛﺎر ﻣﻲرود. ﻣﺜﻞ ﺧﻄﺮ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ، ﻧﻴﺎزﻫﺎی ﺑﻴﻮﻟﻮژﻳﻜﻲ و اﻧﮕﻴﺰﺷﻲ ﻣﺜﻞ ﺧﻮردن، ﺧﻮاﺑﻴﺪن، ﻏﺮﻳﺰه، اﻣﻮر ﺟﻨﺴﻲ و ﭘﺮﺧﺎﺷﮕﺮی، رﻓﺘﺎر اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻛﻪ رﻓﺘﺎر درون و ﺑﻴﺮون ﺧﺎﻧﻮاده را ﺷﺎﻣﻞ ﻣﻲﺷﻮد. ﭼﻬﺎر ﺳﺒﻚ ﺑﺮای ﻛﻨﺘﺮل رﻓﺘﺎر وﺟﻮد دارد: ﻛﻨﺘﺮل ﺳﺨﺖﮔﻴﺮاﻧﻪ، ﻛﻨﺘﺮل ﻣﻨﻌﻄﻒ، ﻛﻨﺘﺮل ﺑﺎ ﻋﺪم ﻣﺪاﺧﻠﻪ و ﻛﻨﺘﺮل ﺑﻲﻧﻈﻢ و ﻫﺮج و ﻣﺮج (اﭘﺸﺘﺎﻳﻦ و همکاران، ۲۰۰۳).

۷ - ﻣﻘﻴﺎس ﻛﻠﻲ: اﻳﻦ ﻣﺪل اﺑﻌﺎد ﺧﺎﻧﻮادهﻫﺎ را ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار ﻣﻲدﻫﺪ ﻛﻪ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻋﻤﻠﻜﺮدﺷﺎن ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗﺮار ﻣﻲدﻫﺪ. ﺑﻌﺪ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﻛﻠﻲ ﻳﻜﻲ از ﻧﺘﺎﻳﺞ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ FAD ﺑﻮد ﻛﻪ ﻛﻞ اﺑﻌﺎد ﺧﺎﻧﻮاده را ﺑﺮرﺳﻲ ﻣﻲ کند (اﭘﺸﺘﺎﻳﻦ و همکاران، ۲۰۰۳).

 

[۱] Franklin

[۲] Haferbray

[۳] Epstein, Ryan, Bishop,  Miller & Keitner

[۴] problem solving

[۵] communication

[۶] Barker

[۷] Epstein

[۸] Quatman

[۹] roles

[۱۰] affective Responsiveness

[۱۱] affective Involvement

[۱۲] behavior control

[۱۳] general functioning

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:54:00 ب.ظ ]