کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to ilam


جستجو




  فیدهای XML

 



کیفری است که مقنن برای جرم معینی پیش بینی نموده و مستقیما مورد حکم قرار می گیرد در واقع مجازات اصلی ضمانت اجرای خاص اوامر و نواهی قانونگذار است و اجرای آن مستلزم صدور حکم قطعی دادگاه است که ضمن آن مجازات از نظر نوع و مقدار و مدت تعیین شده باشد.
دو- مجازات تبعی
اثری است ناشی از حکم جزایی ولی در حکم دادگاه مفید نمی شود و آن هم کیفری است که ثانیا و بالعرض از طرف مقنن بر جرمی مترتب می شود در واقع به تبع مجازات اصلی در مورد محکومین اجرا می شود.
ولی این مجازات ها از نظر تکمیل مجازات اصلی جنبه حصری ندارد و قانونگذار در مواردی مجازات های تکمیلی دیگری را نیز پیش بینی کرده است مانند محرومیت از حقوق اجتماعی که بر اثر اجرای حکم اصلی بر مجازات جرمی مترتب میشود.
سه- مجازات تکمیلی
کیفری است مکمل کیفر اصلی که نسبت به آن جنبه فرعی دارد و از طرف قانونگذار ثانیا و بالعرض برای جرمی معین میشود و مانند کیفر اصلی در حکم دادگاه منعکس است خواه دادرس در تعیین چنین کیفری مختار باشد و خواه ملزم .
البته با توجه با مواد قانونی به نظر می رسد که مجازات تکمیلی تنها در مواردی مصداق پیدا می کند که قانون گذار قاضی را در تحمیل مجازات خاص علاوه بر مجازات های اصلی مخیر کرده باشد. مثل منع اقامت در نقطه یانقاطی خاص یا معرفی نوبتی خود به موسسه ای خاص یا موارد دیگر که به دنبال حکم اصلی اجرا می شود.
ب- طبقه بندی مجازات ها بر حسب ماهیت عینی آن ها
یک-مجازات های بدنی
مجازات های بدنی به مجازات هایی گفته می شود که مستقیما بربدن مجرم وارد شده و دارای خصوصیت ترهیبی و ترذیلی است این مجازات ها از قدیم الایام در تمام جوامع اجرا می شد هر چند شکل اجرای آن در جوامع مختلف ، متفاوت بود و این مجازات ها به شیوه های مثل سلب حیات، یا قطع عضو تازیانه رایج بود حافظه تاریخ حقوق کیفری پر است از اعمال چنین مجازات هایی که گاهی با وحشیانانه ترین شکل علیه مجرمین اعمال می شد با پیشرفت جوامع وتکامل حقوق کیفری و تغییر در مبنای اجرای مجازات ها به مروز زمان اعمال این مجازات ها کاهش یافت تا جایی که در قرون اخیراکثر کشورهای جهان اعمال این مجازات ها را از قوانین کیفری کشورشان حذف کردند.
در این میان می توان به لغو مجازات اعدام و مابقی مجازات های بدنی از قوانین کیفری اکثر کشورها نام برد این مجازاتها درمرحله عمل با معایب فراوانی روبرو هستند.
از جمله :

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

  1. قابل جبران نیستند.
  2. ظالمانه هستند.
  3. متضمن هیچ فایده ای برای فرد و جامعه نیستند .
  4. مخالف روح بشر دوستی و تمدن امروزی هستند.
  5. قبح خونریزی واهانت را در اذهان مردم زائل می کنند و موارد دیگر که از ذکر آنها خودداری می کنیم هر چند نمی توان منکر برخی مزایا به صورت خیلی محدود برای این مجازات ها شد ولی در عمل ، اعمال این مجازات اهدافی حقوق کیفری را تامین نمی نماید در مقررات کیفری کشورمان نیز دردوران قبل از انقلاب اقدامات فراوانی برای حذف کیفر اعدام و بقیه مجازات های بدنی صورت گرفته بود و می رفت که برای همیشه این مجازات ها از قوانین کیفری کشورمان نیز در دوران قبل از انقلاب اقدامات فراوانی برای حذف کیفر اعدام و بقیه مجازات های بدنی صورت گرفته بود و می رفت که برای همیشه این مجازاتت ها از قوانین کیفری کشورمان پاک شود.

اما پس از انقلاب اسلامی و تغییر قوانین در راستای اسلامی کردن قوانین، دوباره کیفرهای بدنی مانند سلب حیات (اعدام – قصاص – رجم) و مجازات های قطع عضو و مجازات تازیانه در قوانین کیفری کشورمان گنجانده شد و جای این کیفرها حتی در قانون تعزیرات خالی نماند و قانونگذار اسلامی برای جرائم زیادی مجازات تازیانه تعیین کرد.
سوال اینجاست که هدف از این همه افراط گری ها چیست ؟
نگارنده معتقد نیست که با قوانین اسلام وقرآن مخالفت بشود ولی معتقد است که وجود بسیاری از این مجازات ها در قوانین تعزیرات ضروری نیست و باید تا جایی که امکان دارد اعمال این گونه مجازات ها کاسته شود چون تجربه نشان داده است که حذف اینگونه مجازات ها نه تنها افزایش جرایم را به دنبال نداشته بلکه در بسیاری موارد باعث کاهش جرائم شده و اجرای این مجازات ها در بسیاری از موارد مخالف با دیدگاه اصلاح و بازپروری مجرم بوده است و اهداف حقوق کیفری را تامین نمی نماید.
دو-مجازات های سالب و محدود کننده آزادی
محرومیت از آزادی یعنی محرومیت از اقامت در محل معین با محرومیت از داشتن شغل معین یا دیگر محرومیتها که بارزترین ومهم ترین انها نگهداری محکوم علیه در محلی به نام زندان است امروز این مجازات از رایجترین مجازات ها در جهان می باشد هر چند زندان در طول حیات خود تکامل یافته و دچار تغییرات اساسی شده است ؛ ولی در گذشته چنین نبوده در ابتدا زندانیان به غل و زنجیر بسته می شدند و در سیاه چال ها نگهداری می شدند ولی با گذشت زمان وتحول در حقوق کیفری و نوع نگاه به مجرم ، زندانها نیز تغییر یافته اند.
امروزه هدف از زندان اصلاح و بازپروری مجرم است ولی متاسفانه با تغییرات فراوانی که انجام شده است به علت معایب فراوانی که زندان با خود دارد حقوق کیفری هرگز نتوانسته به هدف خود از این طریق برسد و دنبال جایگزین های زندان است .تا بتواند معایب مجازات زندان را کاهش دهد بحث تکمیل در مورد مجازات زندان را در فصل های آینده دنبال می کنیم و در اینجا به شرحی مختصر در مورد مجازات های محدود کننده آزادی می پردازیم .
در مجازات های محدود آزادی که در اکثر مواقع به عنوان مجازات تکمیلی اعمال می شوند محکوم علیه شغل و زندگی خود رااز دست نمی دهد مصداق این گونه مجازات ها ممنوعیت از اقامت در نقطه یا نقاط معین و اجبار به اقامت در محل معین یا محرومیت از داشتن شغل معین یا ممنوعیت خروج از کشور یا اخراج بیگانه از کشور که همگی موجب سلب آزادی واقعی از محکوم علیه می شوند. ( یعنی محرومیت از :بعضی از حقوق اجتماعی) که معمولا به عنوان مجازات تکمیلی اعمال می شوند بحث در موردقانون مجازت های اجتماعی در فصول آینده دنبال می شود.
سه-مجازات های مالی
مجازات های مالی شامل جزای نقدی ، ضبط یا مصادره اموال است جزای نقدی در زمره مجازات های تعزیری اصلی یا تتمیمی است بنا به تعریف عبارت است از :
الزام محکوم علیه به استناد حکم محکومیت به پرداختن وجه نقدی به نفع دولت این مجازات که در واقع نقض اصل شخصی بودن مجازات می باشد با اعمالش آثار مجازات به اطرافیان محکوم علیه نیز تحمیل می شود و بار مالی ناشی از تحمل مجازات بر کل خانواده تحمیل میشود ولی به نفع دولت میباشد و بسیاری از معایب زندان را نیز با خود ندارد ولی رعایت عدالت دراین نوع مجازات ممکن نیست چون یک فرد فقیر با یک ثروتمند به یک شکل آثار آن راتحمل نمی کنند و ایجاد تناسب بین جرم و مجازات از هر مجازات دیگری آسان تر است .
چهار-مجازات های ممنوعیت از اشتغال به کسب یا شغل یا حرفه
هدف از این نوع مجازات جلوگیری از تکرار جرم می باشد به این صورت که محکوم علیه به خاطر داشتن شغل خاص یا کسب خاصی مرتکب جرم شده و در صورت ادامه حرفه ی خود مرتکب جرم می شود و جرم خود را تکرار می کند و لی با این مجازات زمینه های ارتکاب جرم از بین رفته و محکوم علیه خلع سلاح می شود و دیگر مرتکب جرم نمی شود .
پنج-مجازات های سالب حق
هر شخصی به خاطر زندگی در جامعه از حقوقی که قانون اساسی هر ملتی برای آن قائل است برخوردار میشود.
ولی گاهی مواقع اشخاص به خاطر نادیده گرفتن هنجارهای جامعه بر اساس قانون از آن محروم می شوند به این محرومیت ها مجازات های سالب حق گفته می شود که می توان از حقوقی مانند حق انتخاب کردن وانتخاب شدن در مجالس ، شوراها، انجمن ها و … که این محرومیت ها باید متناسب با جرم و خصوصیت مجرم در مدت معین باشد .
شش-مجازات های سالب حیثیت
این مجازات به معنای رسوا کردن محکوم علیه و آبروی او رانزد عام و خاص ریختن است کیفر خاصی است که در تتمیم مجازات اصلی به کار می رود هدف این است که از طریق شناساندن محکوم علیه به مردم، مردم دیگر فریب وی را نخورده و در دام وی نیفتند.
۵- اقدامات تامینی و تربیتی
اقدامات تامینی یکی از اشکال واکنش اجتماعی در برابر جرم است هدف اصلی این اقدامات و تدابیر پیشگیری از ارتکاب اعمال بزهکارانه ، بازسازی و بازپذیری اجتماعی بزهکار است (انسل،ترجمه اشوری و ابرند آبادی۱۳۷۰، ۲۶ ) یا به بیان دیگری اقدامات تامینی و تربیتی عبارت است از یک سلسله تدابیر پیشگیرانه ناشی از واکنش جامعه ، برای جلوگیری از تکرار جرم از سوی مجرمین خطرناک که بنا به حکم قانون از جانب دادگاه اتخاذ و درباره آن ها اعمال می گردد .
همچنین اقدامات تامینی به وسایلی و تدابیری اطلاق می شود که در مورد افراد خطرناک مورد استفاده قرار می گیرد(ماده یک قانون اقدامات
تامین و تربیتی ، مصوب ۱۲ اردیبهشت ماه ۱۳۳۹) اقدامات تامینی درجرم شناسی ازجایگاه مخصوصی برخوردار است صرفنظر از توجه عمیقی که نسبت به فرد بزهکاران و حالات روانی او وعلل و انگیزه هائی که به سبب آنها جرم صورت گرفته است مبذول می دارد.
هنگامی که قصد دارد از جرم تعریفی ارائه کند نیز به بروز حالت خطرناک در مجرم استناد جسته و شالوده تعریف خود را بر آن اساس پی ریزی کرده است و سپس اجرای اقدامات تامینی و تربیتی را درباره این بزهکاران خطرناک توصیه می کند.
هدف از اقدام تامینی پیشگیری است که برحسب وضع و حالت خطرناک بزهکار تدابیر خاصی را اتخاذ می کند این تدابیر در نظام کیفری کشور ما جایگاه مشخصی ندارد زیرا به عنوان اقدام تامینی در فقه ناشناخته است و به این دلیل قانون گذار اسلامی همواره در پذیرفتن آن تردید داشته است .
ولی اصل تدابیر پیشگیرانه در اسلام مقبول وعموما از باب حکومت است در قانون مجازات اسلامی نیز بخشی از این تدابیر با عنوان مجازات بازدارنده پیش بینی شده لیکن پاره ای دیگر در ضمن احکام خاص پراکنده است .
اقدامات تامینی بر حسب مصداق به دو دسته تقسیم می شوند :

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

  1. اقدامات تامینی شخصی که شامل بزهکاران به عادت، نارسیدگان روانی و بزهکاران خردسال و نوجوانان و بزهکار گوناگون دیگر می شود.
  2. اقدامات تامینی عینی که دفاع جامعه را در برابر بعضی از اشیا که ممکن است خطرهایی برای او پدید آورند ، تامین می کند مانند: سکه قلب ، اسلحه، اسناد، مواد مخدر و غیره

همچنین اقدامات تامینی برحسب طبع شیوه های به کار رفته به اقدامات حمایتی،تربیتی،درمانی ،مراقبتی و بازدارنده تقسیم می شوندویابرحسب موضوع نیز به اقدامات تامینی بدنی،سالب و محدود کننده آزادی،مالی،منع از اشتغال به کسب یا شغل یا حرفه،سالب حق،انتشار حکم تقسیم می شوندوهمچنین شامل درمان اجباری بیماری های آمیزشی ، منع خروج از کشور ، اقامت اجباری ، توقف و منع فعالیت ، تعطیل موسسه وانتشار حکم می شوند و با دو هدف تامین دفاع جامعه در مقابل مجرم خطرناک و یا موقعیت خطرناک وهمچنین اصلاح و درمان مجرم، اعمال می شوند .
قانون گذار ما نیز در سال ۱۳۳۹ با تصویب قوانین مربوطه آن را مورد توجه قرار داده و هر چند بعد از انقلاب این قانون به صورت متروکه در آمده است .
گفتار سوم : تعریف فردی کردن مجازات ها و مفاهیم مرتبط با آن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1399-12-16] [ 11:43:00 ب.ظ ]




فصل اول :
معرفت شناسی

 

نوشتار حاضر قرار است دیدگاه صدرا را در حوزه معرفتشناسی دینی تبیین و بررسی کند. با توجه به اینکه تحلیل دیدگاه صدرا در این رابطه متفرع بر فهم مسائل مطرح در معرفتشناسی است، لازم است نخست به مهمترین مسائل موجود در این حوزه که مستقیماً بر مسائل معرفتشناسی دینی از جمله توجیه باورهای دینی بهخصوص باور به خدا، تأثیرگذار است، پرداخته شود و دیدگاه های معرفتی صدرا در این رابطه جستجو گردد تا مشخص شود وی در حوزه معرفتشناسی دینی چه رویکردی را إتخاذ میکند.
از این رو پس از تعریف معرفتشناسی، به تحلیل معرفت از طریق عناصر سهگانه آن؛ یعنی باور، صدق و توجیه پرداخته، سپس به منابع و ابزارهای شناخت اشاره شده است. سپس در بخش دوم پس از تبیین رویکردها و دیدگاه های اصلی در حوزه معرفتشناسی دینی، دیدگاه صدرا در این رابطه مورد بررسی قرار گرفته است.

 

۱-۱٫معرفت شناسی در جهان غرب

 

۱-۱-۱٫ اهمیت معرفت شناسی

 

مهمترین مشخصه انسان خردورزی است. همین ویژگی است که او را از جرگه حیوانات خارج
میکند. انسان با عقل خود، بسیاری از حقایق عالم را کشف کرده است و به امید شناخت حقایق بیشتر به راه خود ادامه میدهد. بیتردید بدون شناخت، زندگی ممکن نخواهد بود. ابتداییترین شناخت که انسان با حیوان در آن مشترک است، ابتداییترین نیاز به شناخت را پوشش میدهد؛ یعنی نیاز به حفظ بقا و دفع خطرات احتمالی. اما به مراتب این شناخت در انسان پر رنگتر میشود و آن زمانی است که انسان به قوه تعقل در میآمیزد و قدم به دنیای بزرگتری میگذارد. دنیایی که پر از مجهولات است و منتظراین است که معلوم شود. این نوع شناخت با حقیقت انسان مرتبط و متعامل است. حس حقیقتجویی که از بدو تولد در درون انسان ریشه دوانیده است لحظهای او را به حال خود وا نمیگذارد وپی در پی او را تحریک به جستجو و طلب میکند. جستجوی هر آنچه که این حس را تسکین دهد و به آرامش برساند. بشر با این حس است که تمدن را پدید آورده است؛ تمدنی که هیچگاه در حیوانات به چشم نمیخورد.
بدینگونه هر روز اسراری از این جهان پیچیده بر ملا میگردد و آدمی را غرق در شگفتی میسازد. با تمام این تفاصیل بر هیچ یک از ما پوشیده نیست که در بیشتر مواقع، نیز، آدمی به خطا رفته است. در رسیدن به مجهولی بارها طعم شکست را چشیده است و از دستیابی به واقع بازمانده است. هنوز گره های کور بسیاری وجود دارد که گشوده نشدهاند، با اینکه بارها جهت گشودنش تلاش شده است. ولی هر بار بیش از پیش ناتوانی بیداد میکند. سؤال این است که انسان از کجا می داند که هر آنچه که کسب کرده است واقعیت دارد؟ به چه طریقی میتواند ادعا کند بعضی راه ها را به خطا رفته یانرفته؟ اگر معتقد به این هستیم که عقل حقایق هستی را بر ما معلوم میکند، خود این چه مکانیسمی دارد؟ و توان آن در دستیابی به حقیقت چهقدر است؟ و تحت چه شرایطی قادر است به شناخت دست یازد؟
قهراً پاسخ به سؤالات فوق دغدغه آدمی است؛ دغدغه کسی که خواهان یافتن حقیقت ناب و خالص و خلاصی از شک و تردید است. اینگونه سؤال و جوابها در حوزهای به نام معرفت شناسی[۴]سکنی گزیده است. حوزهای که هر آن کس که در پی دستیابی به معرفت حقیقی است ناچار باید قدم در آن گذارد. ازاین رو ضروری است که درابتدا به بحث معرفت شناسی ومسائل آن بپردازیم .

 

۱-۱-۲٫ تعریف معرفت شناسی

 

معرفت شناسی که از ریـشه یونانی ”Episteme” به معنـای شناخت و ”Logos” به معـنای
دانش و نظریه گرفته شده است، به معنای شناخت شناسی میباشد.[۵]معرفتشناسی شاخهای از فلسفه است. بسیاری از فلاسفه اتفاق نظر دارند که معرفت شناسی محوریترین مسئله در فلسفه است. زیرا اگر فلسفه را به شناخت حقایق اشیاء تعریف کنیم لازم است قبل از آن ماهیت خود شناخت محرز گردد. شناخت چیست؟ چه عواملی باعث حصول شناخت میشود؟ آیا اصلاً شناخت حاصل شدنی است؟ چگونه می توان به حقیقت دست یافت؟… همه این سؤالات در حوزه معرفتشناسی مورد بررسی قرار میگیرد.

 

۱-۱-۳٫ تحلیل معرفت

 

معرفت شناسان معاصر رویکردی تحلیلی نسبت به معرفت دارند. مسئله تحلیل یا تعریف معرفت از مباحث بسیار دشوار و مورد اختلاف در معرفت شناسی معاصر است.[۶] در رابطه با معرفت سه امر را باید از همدیگر تفکیک کرد. این تفکیک بستگی به این دارد که مقصود ما از کاربرد معرفت چیست. گاهی همین که واژه معرفت را روشن ساختیم و کاربردها و معانی مختلف آن را دانستیم،کفایت امر میکند. بیان و ایضاح معنای واژه “know” کاری لغت شناسانه یا معنا شناسانه است.
در برخی اوقات هدف نحوه دستیابی انسان به معرفت است که امری روانشاسانه است. گاهی نیز آنچه که مدّ نظر است این است که جهت دستیابی به معرفت چه شرایطی باید مهیا شود تا ما به مقصود نائل شویم که این بر عهده فیسلوف است و از راه تحلیل فلسفی معرفت میسر است. بسیاری از معرفت شناسان صرفاً به ایضاح معنای واژه “know” اکتفا و به تحلیل فلسفی آن وقعی نمینهند. در معرفت شناسی رویکرد روانشناسانه از دایره بحث بیرون است.[۷] از این رو ما نیز ابتدا معرفت را از منظر لغتشناسی مورد لحاظ قرار داده و در ادامه تحلیل فلسفی
آن را به نظاره خواهیم نشست.
۱-۱-۳-۱٫ معنای لغوی واژه معرفت
واژه ”know” که معادل علـم و معرفت داشتن تلقی میشود، در زبان انگیسی دارای کاربردها و معانی گوناگونی از جمله: «تشخیص دادن، دانستــن، آگاهـی داشتن از، ملتفت بودن، شناختــــن و
آشنا شدن با چیزی و…» است.[۸]
ذکر این نکته حائز اهمیت است که حوزه و دامنه واژه معرفت بسی فراتر از کاربرد و اصطلاح فلسفی آن است. به همین منظور جهت رسیدن به کاربرد آن در فلسفه و معرفت شناسی برخی از معانی و کاربردهای “Knowlege” که اسم know است را از نظر میگذرانیم تا به مقصود خود نائل گردیم.
۱-۱-۳-۱-۱٫ معرفت از راه آشنایی[۹]
گاهی آشنایی مانسبت به اشخاص است. مثل اینکه من علی را می شناسم. در این عبارت بعد از “know” مفعول بیواسطه قرار میگیرد.( I know Ali ). گاهی ما به افکارو حالات درونی خود چون عشق، غم، شادی، .. نقاط ضعف و قوت خود علم داریم. مانند زمانهایی که به سردرد خودمان علم داریم. معرفت شناسان در مواقعی معرف از راه آشنایی را به معرفت عینی [۱۰] تعبیر میکنند. در این تعبیر متعلق معرفت یک گزاره نیست، بلکه یک امر عینی یا شیئی معین است. تمام شناختهایی که از راه داده های حسی به دست میآوریم از این نوع معرفت هستند؛ البته قابل ذکر است حیوانات و کودکان نیزاز معرفت هایی که از طریق حواس ظاهری به دست میآیندـ همه آنچه را که می بینیم یا می شنویم یا لمس می کنیم و… ـ برخوردارند.[۱۱]
۱-۱-۳-۱-۲٫ شناخت مهارتی[۱۲]
این نوع معرفت ناظر به امور عملی است، نه نظری[۱۳] و در مورد توانایی بر انجام کارهایی نظیر دوچرخه سواری، اتومبیل رانی، تکلم به زبان بیگانه و… اطلاق میگردد. به طور مثال علی میداند چگونه شنا کند. در این مواقع چون بعد از واژه دانستن از تعبیر «چگونه» استفاده میشود، به آن « دانستن اینکه چگونه»[۱۴] گفته میشود.
۱-۱-۳-۱-۳٫ معرفت گزاره ای[۱۵]
از عنوان کاملاً مشخص است که متعلق این معرفت گزارهها هستند. ویژگی بارز گزارها این است که حامل خبری هستند و با این ویژگی است که دارای ارزش صدق[۱۶]میگردند. یک گزاره از لحاظ منطقی یا کاذب است یا صادق. به عنوان مثال علی میداند که فردا کلاس تعطیل است. در اینجا علی مفاد گزاره را پذیرفته و آن را تصدیق کرده است. فیلسوفان زیادی بر این عقیده هستند که تنها موجودات هوشمند چون انسانها و شاید برخی نخستینان به کمال رسیده[۱۷] و وال سانها[۱۸] مانند )دولفین وخوکوال (میتوانند از چنین معرفتی برخوردار باشند.[۱۹]
از کاربردهای سهگانه معرفت مشخص میشود که کاربردهای آن در زبان های مختلف متفاوت است. به طوری که در فارسی ما در برابر مهارت داشتن، بلد بودن، تجربه کردن و امثال آن به هیچ وجه از واژه معرفت استفاده نمیکنیم. در نهایت اینکه در انگلیسی نیز واژه معرفت تنها بر برخی از کابردها و معانی اطلاق می گردد، نه همه آنها .
از میان این کاربردها آنچه که درکانون توجه معرفتشناسان قرار دارد، معرفت گزارهای است. تا قبل از تحلیل معرفت به باور صادق موجه، قضایا و مفاهیم هر دو در کانون توجه بودند، ولی در پی رویکرد تحلیلی نسبت به معرفت، این معرفت گزارهای است که همه نگاه ها را به سمت خود معطوف ساخته است. به نظر میرسد علت امر این باشدکه هدف معرفت شناس دستیابی به حقیقت وتشخیص صدق از خطا است و تنها گزارهها هستند که متصف به صدق وکذب می شوند. مفاهیم از آن جهت که جنبه حکایتگری از جهان خارج ندارند، علمی را نیز به بار نمیآورند و از محل بحث خارج هستند.
۱-۱-۳-۲٫ تحلیل فلسفی معرفت گزاره ای
تا قبل از سال ۱۹۶۳ مفهوم معرفت یا اصلاً مورد تحلیل قرار نمیگرفت و یا کما بیش به «باور صادق موجه»[۲۰] تعریف میشد[۲۱]. این تعریف سابقهای بس طولانی دارد و تا افلاطون قابل پیگیری است. بسیاری از فیلسوفان قائلند افلاطون اولین کسی است که تحلیل سه بخشی معرفت را ارائه و معرفت را باور صادق باتبیینی عقلانی یابه عبارتی، توجیه (که به یونانی logs خوانده میشود) تعریف کرد.[۲۲] شمارمؤلفههای اصلی در این تعریف باعث شده، تا از آن به تعریف سه جزئی تعبیر شود. سه مؤلّفه و عنصر اصلی معرفت عبارت است از: باور، صدق و توجیه.
به بیان منطقی اگر کسی( s ) ادعای معرفت کرد که می داندp، حصول سه شرط ذیل لازم است:
۱٫p صادق است ؛
۲٫s باور دارد که p؛
۳٫ باور s به p
موجه است.
این شرایط سه گا
نه، شرایط لازم و کافی را در حصول منطقی معرفت به بار میآورند. نبود یکی از شروط کافی است تا از نیل به معرفت محروم شویم. طبق مطالب گفته شده معرفت شناسان تعاریفی از آن ارائه دادهاند که در زیر چند نمونه را از نظر میگذرانیم:
ـ معرفت شناسی شاخهای از فلسفه است که دررابطه با ماهیت، منابع و وسعت دانش بحث می کندو با مفاهیمی چون صدق ، عقلانیت، توجیه وشکلگیری باور مرتبط است .[۲۳]
ـ معرفت شناسی به دنبال تحقیق و بررسی ماهیت معرفت و توجیه باور[۲۴] است.[۲۵]
ـ معرفت شناسی علم توجیه باور یا به گونه ای دقیقتر توجیه باور داشتن است.[۲۶]
ـ معرفت شناسی به طورکلی علمی است که به مطالعه فلسفی ماهیت، منابع، حدود و قلمرو معرفت می پردازد.[۲۷]
ـ معرفت شناسی، نظریه معرفت است. یعنی هر آنچه که معرفت و شناخت را از باور صحیح صرف تمییز می دهد.[۲۸]
از تعاریف بالا کاملاً مشخص است که توجیه و باور از عناصر محوری معرفت به حساب میآیند و آنگاه که پای توجیه در میان باشد بی شک صدق نیز بهطور ضمنی در تعریف گنجانده شده است. از این رو معرفت شناسی علم توجیه باورهای صادق است. در ادامه عناصر محوری معرفت مورد لحاظ قرار میگیرد.
۱-۱-۳-۲-۱٫ باور
اگر تحلیل سنتی معرفت را صحیح بدانیم، در آن صورت باور شرط ضروری معرفت خواهد بود. این تعریف باور را یکی از مهمترین عناصر معرفت به حساب میآورد. طبق این نگرش معرفت بدون باور ممکن نیست.
سؤال مهمی که پیش میآید این است که باورها چگونه پدید میآیند؟ در جواب باید گفت، زمانی که قضیه ای بر انسان عرضه می شود، انسان بر حسب حصر عقلی در برابر یکی از سه حالت، پذیرش (acceptance) انکار یا عدم پذیرش (disacceptance) و یا تعلیق (with old) قرار میگیرد.[۲۹] زمانی می توان گفت شخصی صاحب باور است که در برابر قضیه ارائه شده حالت پذیرش داشته باشد. بنابراین تا زمانی که به گزارهای اعتقاد و باور نداشته باشیم، نمیتوانیم ادعای معرفت کنیم.
۱- ۱-۳-۲-۲٫ صدق[۳۰]
دومیـن مؤلـفه سازنده معرفت، صدق است.کاذب بودن باوری نامـوجه بودن آن را ایـــجاب نمیکند. چرا که باورهای بسیاری وجود دارند که با وجود قرائن، موجه مینمایند اما کاملاً کاذب هستند.[۳۱] نظیر گزاره «زمین ثابت است» که در گذشته مردم بدان باور داشتند و دلایل قابل قبولی برای آن داشتند، اما امروز نامعقول بودن آن محرز شده است و بر آن معرفت اطلاق نمیشود. از این رو بحث از حقیقت صدق از مباحث کلیدی معرفتشناسی معاصر است. صدق شرط عینی معرفت به حساب میآید. نسبت گزاره با جهان خارج را شرط صدق برآورده میکند. از آنجایی که شرط صدق مسئلهای بسیار پیچیده است، عده ای از تحلیل آن سرباز زده از تعریفش شانه خالی کردند و صرفاً به تکریم آن پرداختند و عدهای نیز آن را سهل و ممتنع یافتند و درنهایت از پاسخ به سؤال صدق چیست؟ ناتوان گشتند.[۳۲]
از آن روکه مبحث صدق ابتدا در منطق مطرح گشت، تمرکز آغازین فیلسوفان در مورد صدق درباره تعیین مصادیق صدق و کذب بود. در واقع صدق و کذب وصف قضایا هستند و تنها قضایا متصف به صدق و کذب میشوند. اینکه تعیین کنیم کدام قضیه صادق است و کدام کاذب، در منطق به آن پرداخته میشود. اما به تدریج پای صدق به معرفت شناسی کشیده شد و ماهیت صدق مورد توجه فیسلوفان قرار گرفت.
۱-۱-۳-۲-۲-۱٫ مطابقت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:42:00 ب.ظ ]




متین دفتری،احمد،آیین دادرسی مدنی،جلد دوم،نشر چاپخانه دانشگاه ،چاپ هفتم،۱۳۷۴
محقق داماد،سید مصطفی،قواعد فقه،بخش مدنی،نشر مرکز نشر علوم اسلامی،چاپ چهارم،۱۳۷۳
محقق داماد،قواعد فقه،بخش مدنی،نشر سمت،چاپ هفتم،۱۳۸۵
محمدی،ابوالحسن،قواعد فقه،نشر یلدا،چاپ اول،۱۳۷۳
موسوی،سید ابراهیم،قاعده لاضرر،مجله حقوقی دادگستری،پاییز و زمستان ۱۳۷۸،شماره ۲۸ و ۲۹
نقیبی،سید ابوالقاسم،خسارت معنوی در حقوق اسلام،ایران و نظام های حقوقی معاصر،نشر امیر کبیر،چاپ اول،۱۳۸۶
نوبخت،یوسف،اندیشه های قضایی،انتشارات کیهان،چاپ سوم،۱۳۷۰
نوری،محمد علی،عقود و تعهدات قراردادی به طور کلی و الزلمات بدون قرارداد از قانون مدنی فرانسه،نشر گنج دانش،چاپ اول،۱۳۸۰
نوین،پرویز،انعقاد و انحلال قراردادها،نشر تدریس،چاپ اول،۱۳۸۴
وارسته،حمید،فرهنگ جامع حقوقی،نشر امیر کبیر،چاپ اول،۱۳۸۶
هیجده نفر از دانشمندان جهان.، تفسیری بر حقوق بیع بین المللی کنوانسیون ۱۹۸۰ وین. ترجمه مهراب داراب پور، نشر گنج دانش،جلد اول،۱۳۷۴
یزدانیان،علیرضا،حقوق مدنی(قلمرو مسئولیت مدنی)،نشر ادبستان،چاپ اول،۱۳۷۹
منابع عربی
ابن اثیر جزرى، مبارک بن محمد، النهایه فی غریب الحدیث و الأثر، جلد سوم، مؤسسه مطبوعاتى اسماعیلیان، قم، بی تا
احمد یزدی،ابوالقاسم،ترجمه شرایع الاسلام،نشر بصیرتی،چاپ سوم،۱۳۶۲
انصاری،شیخ مرتضی،مکاسب،خودآموز مکاسب،نشر جنگل،چاپ اول،۱۳۸۹
بجنوردى، سید محمد، قواعد فقهیه، ۲ جلد، مؤسسه عروج،جلد اول، ۱۴۰۱ ه‍ ق
بجنوردی،القواعد الفقهیه،جلد اول،مطبعه خیام،۱۴۰۲

  1. بجنوردی،سید محمد حسن،القواعد الفقهیه،نشر الهادی،چاپ اول،۱۳۷۷

جبلی عاملی،زین الدین،شرح لمعه،نشر مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی،چاپ سوم،۱۳۶۷
حرّ عاملى، شیخ محمد بن حسن: وسائل الشیعه، ۳۰ جلد، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، قم، اول، جلد بیست و پنجم،۱۴۰۹ ه‍ ق
خراسانى، حسین وحید، منهاج الصالحین، ۳ جلد، مدرسه امام باقر، قم، پنجم،جلد سوم، ۱۴۲۸ ه‍ ق
خویى، سید ابو القاسم: محاضرات فی الأصول، جلد اول، انتشارات انصاریان، ۱۴۱۷ هجرى قمری
شیخ مرتضى انصارى، رسائل فقهیه، در یک جلد، کنگره جهانى بزرگداشت شیخ اعظم انصارى، قم، اول، ۱۴۱۴ ه‍ ق
شیرازى، ناصر مکارم: القواعد الفقهیه، ۲ جلد، نشر،مدرسه امام امیر المؤمنین، قم، چاپ سوم، ۱۴۱۱ ه‍ ق
صدوق قمى، شیخ محمّد بن على بن بابویه: من لا یحضره الفقیه، ترجمه على اکبر غفارى، ۶ جلد، نشر صدوق، تهران، اول،جلد چهارم، ۱۴۰۹ ه‍ ق
طباطبایی،سید علی،ریاض المسائل،نشرموسسه نشر اسلامی،چاپ اول،۱۴۴۲ ه.ق
طریحى، فخر الدین، مجمع البحرین، جلد سوم، کتابفروشى مرتضوى، تهران ، سوم، ۱۴۱۶ ه‍ ق
فراهیدى، خلیل بن احمد: کتاب العین، ۸ جلد، نشر هجرت، قم،جلد هفتم، دوم، ۱۴۱۰ ه‍ ق
فیومى، احمد بن محمد مقرى، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، جلد دوم، منشورات دار الرضی،بی تا
قاسم زاده،سید مرتضی،الزام ها و مسئولیت مدنی بدون قرارداد،نشر میزان،چاپ هفتم،زمستان ۱۳۸۸
قمّى، سید محمد حسینى روحانى، القواعد الفقهیه، ۳ جلد، چاپخانه امیر، قم، اول،جلد پنجم، ۱۴۱۳ ه‍ ق
مکارم شیرازی،ناصر،القواعد الفقهیه،چاپ اول،جلد اول،نشر مدرسه الامام المیر المومنین،۱۴۱۱ ه.ق
ملا احمد نراقی،عواید الایام،عایده چهارم،در یک مجلد،نشر بصیرتی،۱۲۴۵
نایینی،میرزا محمد حسن،منیه الطالب،نشر موسسه نشر اسلامی،چاپ اول،۱۴۱۵ ق
نایینی،میرزا محمد حسن،منیه الطالب،نشر موسسه نشر اسلامی،چاپ اول،۱۴۱۵ ق
نجفی،محمد حسن،جواهر الکلام،دار الکتب الاسلامی،تهران،جلد ۳۷،چاپ چهارم،۱۳۷۴

    1. جعفری لنگرودی،محمد جعفر،ترمینولوژی حقوق،نشر گنج دانش،چاپ شانزدهم،۱۳۸۵ ↑
    2. آخوندی،محمود،آیین دادرسی کیفری،نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،چاپ سیزدهم،۱۳۸۶،ص ۲۷۴ ↑
    3. امامی،سید حسن،حقوق مدنی،نشر انتشارات کتابفروشی اسلامیه،چاپ پانزدهم،۱۳۷۴،ص ۲۴۴ ↑
    4. از میانی فقیهانی که قائل به این نظر هستند که عدم النفع ضرر نیست می توان به شهید ثانی ،علامه حلی،صاحب جواهر و آیت الله فاضل لنکرانی اشاره کرد.برای اطلاعات بیشتر به منابع زیر رجوع کنید. نجفی،محمد حسن،جواهر الکلام،دار الکتب الاسلامی،تهران،چاپ چهارم،۱۳۷۴،جلد ۳۷٫علامه حلی،کشف المراد فی تجرید الاعتقاد،نشر ظهوری،چاپ هشتم،۱۳۷۵،شهید ثانی،مسالک الافهام،نشر موسسه المعارف الاسلامیه،۱۴۱۹،بی تا،علامه حلی،منهاج الصلاح فی اختصار المصباح،نشر کتابخانه علامه مجلسی،چاپ اول،۱۳۶۷ ↑

جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.
    1. وارسته،حمید،فرهنگ جامع حقوقی،نشر امیر کبیر،چاپ اول،۱۳۸۶،ص ۸۰۳س ↑
    2. جعفری لنگروردی،محمد جعفر،ترمینولوژی حقوق،نشر گنج دانش،چاپ شانزدهم،۱۳۸۵،ص ۴۴۴ ↑
    3. کاتوزیان،ناصر،اثبات و دلیل اثبات،جلد دوم،نشر میزان،۱۳۸۳چاپ دوم،ص ۲۳۰ ↑
    4. www.hoghatnameh.org ↑
    5. وارسته،حمید،فرهنگ جامع حقوقی،نشر امیر کبیر،چاپ اول،۱۳۸۶،ص ۱۰۶۴ ↑
    6. کاتوزیان،ناصر،قواعد عمومی قراردادها،جلد سوم،نشر میزان،چاپ سوم،۱۳۸۱،ص ۱۹۹ ↑
    7. علامه،سید مهدی،شروط باطل و تاثیر آن در عقود،نشر میزان،چاپ اول،۱۳۸۵،ص ۹۹ ↑
    8. برای مثال می توان به حقوق دانان زیر با کتب زیر اشاره کرد. امامی،سید حسن،حقوق مدنی،نشر انتشارات کتابفروشی اسلامیه،چاپ پانزدهم،۱۳۷۴٫ باریکلو،علی رضا،مسئولیت مدنی،نشر میزان،چاپ دوم،پاییز ۱۳۸۷٫ بهرامی احمدی،حمید، مسئولیت مدنی،نشر میزان،چاپ اول،تابستان ۱۳۸۸٫ متین دفتری،احمد،آیین دادرسی مدنی،جلد دوم،نشر چاپخانه دانشگاه،چاپ اول،۱۳۶۱ ↑
    9. اسماعیل پور،ایرج،بررسی تطبیقی عدم النفع در نظام حقوقی ایران و مقایسه آن با حقوق انگلیس و آمریکا،پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق خصوصی،دانشگاه تهران،۱۳۷۴،ص ۱۱ ↑
    10. جعفری لنگروردی،محمد جعفر،ترمینولوژی حقوق،نشر گنج دانش،چاپ شانزدهم،۱۳۸۵،ص ۴۴۵ ↑
    11. جعفری لنگرودی،مجموعه محشی قانون مدنی،نشر گنج دانش،چاپ اول،۱۳۷۹،ص ۲۷۶ ↑

پایان نامه رشته حقوق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:42:00 ب.ظ ]




کمال گرایی، درواقع باوری غیرمنطقی است که اشخاص نسبت به خود و محیط اطراف خود دارند.افرادی که کمال گرا هستند، معتقدند که خود و محیط اطرافشان باید کامل بوده و هرگونه تلاشی در زندگی باید بدون اشتباه و خطا باشد.
علل و عوامل مؤثر بر کمال گرایی:
۱- وراثت و عوامل زیست شیمیایی: شواهد واضح و مستقیمی در مورد اینکه کمال گرایی علت ژنتیکی و زیست شیمیایی دارد،وجود ندارد. ۲- یادگیری: اگر شما کمال گرا هستید، احتمالاً در کودکی یادگرفته ایدکه دیگران با توجه به کارایی شما در انجام کارها به شما بها می دهند،درنتیجه احتمالاً شما یادگرفته اید درصورتی به خود بها دهید که مورد قبول دیگران واقع شوید. این امر می تواند شما را نسبت به نقطه نظرها و انتقادات دیگران ، آسیب پذیر و به شدت حساس سازد. تلاش برای حمایت از خودتان و رهایی از این گونه انتقادات ، سبب می گردد کامل بودن را تنها راه دفاع از خود بدانید.
ویژگیهای افراد کمال گرا :
• جاه طلبی: تمایل به جاه طلبی و موفقیّت همراه با خودارزشیابیهای انتقادی افراطی و عدم اعتماد به نفس، یکی از مشخصه های افراد کمال گراست. • ترس از بازنده بودن: افراد کمال گرا، غالباً شکست و رسیدن به هدفهایشان را با از دست دادن ارزش و بهای شخصی مساوی می دانند. • ترس از اشتباه کردن: افراد کمال گرا،غالباً اشتباه را مساوی با شکست می پندارند و سعی می کنند از اشتباه پرهیز کنند.کمال گراها فرصت یادگیری و ارتقاء را از دست می دهند. • ترس از نارضایتی: کمال گراها در صورتی که دیگران شاهد نقائص و معایب کارشان باشند،اغلب بدلیل ترس از عدم پذیرش از سوی آنان،دچار وحشت می گردند. تلاش برای کامل بودن درواقع روشی جهت حمایت گرفتن از دیگران بجای انتقاد و طرد شدن و نارضایتی می باشند. • تفکرهمه یا هیچ: افراد کمال گرا ، بندرت بر این باورند که در صورت به پایان رسیدن یک کار ، بطور متوسط هنوز با ارزش هستند. افراد کمال گرا ، در دیدن دورنمای موقعیتها دچار مشکل هستند. برای مثال ، دانش آموزی که همیشه نمره A داشته ، در صورت گرفتن نمره B بر این باور است که من یک بازنده هستم. • ناامیدی:این حالت ممکن است به این علّت روی دهد که آنان خود را افرادی بی کفایت می پندارند و هنگامی که در رسیدن به اهداف خود شکست می خورند و یا تصور می کنند که دیگران بدون هیچگونه کار و تلاشی صاحب پست،مقام و موقعیّت می شوند،دچار ناامیدی می شوند. • تاکید بسیار بر روی بایدها: زندگی افراد کمال گرا ، غالبا براساس لیست پایان ناپذیری از بایدها بنا شده است. افراد کمال گرا با داشتن چنین تاکیدهایی برروی بایدها بندرت بر روی خواسته ها و آرزوهای خود حساب می کنند.
ابعاد کمال گرایی:
۱- کمال گرایی خودمدار: کمال گرایی خودمدار یک مؤلفه انگیزشی است که شامل کوشش های فرد برای دستیابی به خویشتن کامل می باشد.دراین بعد کمال گرایی افراد دارای انگیزه قوی برای کمال،معیارهای های بالای غیرواقعی،کوشش اجباری و دارای تفکر همه یا هیچ در رابطه با نتایج،به صورت موفقیّت های تام یا شکست های تام می باشند.این افراد به حد کافی موشکاف و انتقادگر هستند،به طوری که نمی توانند عیوب و اشتباهات یا شکست های خود را در جنبه های مختلف زندگی بپذیرند(فلت و همکاران۱۹۹۱) ۲- کمال گرایی دیگرمدار: کمال گرایی دیگرمدار یک بعد میان فردی است که شامل تمایل به داشتن معیارهای کمال گرایانه برای اشخاصی است که برای فرد اهمیّت بسیاری دارند.ازاینرو این نوع کمال گرایی ممکن است به روابط بین فردی دشوار منتهی گردد. ۳- کمال گرایی جامعه مدار: در کمال گرایی جامعه مدار دیگران انتظارات اغراق آمیز و غیرواقعی از شخص دارند.اگرچه برآوردن این انتظارات مشکل است ولی شخص باید به این استانداردها نائل آید تا مورد تائید و پذیرش دیگران قرار گیرد.

این معیارهای افراطی معمولاً منجر به احساس شکست،اضطراب،خشم،درماندگی و ناامیدی شده که با تفکرات خودکشی و افسردگی در ارتباط است. تلاش سالم یا کمال گرایی بهنجار انتخاب اهداف سالم و داشتن تلاش و پشتکار با فرایند خودتخرببگر کمال گرایی کاملاً تفاوت دارد.تلاش سالم(سازنده)،منجر به انتخاب اهداف برپایه خواسته های شخصی و آرزوها و نه براساس پاسخگویی به انتظارات خارجی می گردد.به عبارت دیگر اهداف آنها،واقعی،خودجوش(درونی) و ذاتاً قابل حصول است.افراد تلاشگر سالم، از انجام کار در دست اجراء بیشتر از تفکر درمورد نتیجه پایانی آن لذت می برند. وقتی این افراد با تجاربی چون نارضایتی و شکست مواجه می شوند،واکنشهای آنها عموماً به مؤقعیّت ویژه موجود محدود می شود و این موضوع را به احساس ارزشمندی خویش تعمیم نمی دهند.
درمان کمال گرایی:
از روش های شناختی- رفتاری بطور ویژه برای تعدیل و درمان کمال گرایی استفاده می شود.به طورکلّی در این روشها فرض می شود که کمال گرایی از باورهای غیرمنطقی فرد،سخت گیری،انعطاف ناپذیری،بایدها و مطلق گرایی در افکار نشاْت می گیرد.در این روشها مراجع(فرد) می آموزد که خود را بپذیرد و سرزنش نکند.
بیان مسئله:
زندگی کمال گرا غالبا بر اساس لیست پایان ناپذیری از بایدها بنا شده است که با قوانین خشکی برای هدایت زندگی آنها به خدمت گرفته می شود . افراد کمال گرا با داشتن چنین تاکیدهایی بر روی باید ها بندرت بر روی خواسته ها و آرزوهای خود حساب می کنند.
اعتقاد داشتن به این امر که دیگران به آسانی به موفقیت می رسند:
افراد کمال گرا مشاهدات خود را به گونه ای جمع آ

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir

وری می کنند که بگویند افراد دیگر با کمترین تلاش ، خطاهای کم ، استرس های عاطفی کمتر و بالاترین اعتماد به نفس به موفقیت دست می یابند . در عین حال افراد کمال گرا کوششهای خود را پایان نا پذیر و ناکافی تلقی می کنند.
جوانان بعنوان سر مایه های اجتماعی جوامع می توانند با ایفای کارکردهای مناسب یا نامناسب خود،زمینهای ترقی یا رکورد یک جامعه رافراهم نمایند.
در این تحقیق با توجه به اینکه مشارکت متغیر وابسته وجنسیت متغیر مستقل می باشد به طرح مسئله تحقیق اینگونه می پردازیم:آیا بین کمال گرایی و سلامت روان در دانشجویان دانشگاه پیام نور در سال ۹۱-۱۳۹۰ رابطه وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت تحقیق
این تحقیق جهت بررسی رابطه سلامت عمومی و کمالگرایی تهیه شده است که می توان بعد از تکمیل این تحقیق اندکی به رابطه بین این دو با یکدیگر آشنا تر شد .
اهداف تحقیق:
هدف کلی:
بررسی رابطه بین سلامت عمومی و کمالگرایی
اهداف جزئی:
۱-بررسی عزت نفس با کمالگرایی
۲-کمالگرایی و سلامت عمومی
۳-مقایسه افسردگی با کمالگرایی
سؤالات تحقیق:
۱-آیا بین جنسیت و کمالگرایی رابطه وجود دارد؟
۲-آیا بین میزان تحصیلات و کمالگرایی رابطه وجود دارد؟
۳-آیا بین وضعیت تأهل و کمالگرایی رابطه وجود دارد؟
۴-آیا بین سن و کمالگرایی رابطه وجود دارد؟
فرضیات تحقیق:
۱-به نظر می رسد بین جنسیت و کمالگرایی و سلامت عمومی رابطه وجوددارد.
۲-به نظر می رسدبین میزان تحصیلات و کمالگرایی و سلامت عمومی رابطه وجود دارد.
۳-به نظر می رسد بین وضعیت تأهل و کمالگرایی و سلامت عمومی رابطه وجود دارد.
۴-به نظر می رسد بین سن و کمالگرایی و سلامت عمومی رابطه وجود دارد.
متغیرهای تحقیق:
متغیر وابسته:سلامت عمومی
متغیر مستقل:افسردگی_ عزت نفس
تعریف متغیرهای تحقیق و بررسی آنها
بررسی الگوهای ذهنی طرحوار های کمال گرایی و تأیید خواهی در افسردگی
بنیادی صورت گرفته که بینش نوینی در نظریات در چند ده ه ی اخیر تلا ش های گسترده ای برای
پیوند دادن میان شناخت درمانی بالینی و پژوهش های
برخاسته از کارهای بالینی ایجاد کرده است . در این
زمینه چارچوب های نظری متفاوتی در علوم شناختی
برای درک شیوه ی تفکر در افسردگی ار ایه شده است .
این د یدگاه ها سطوح متفاوتی از بازنمای ی های شناختی
را، به عنوان پایگاه اثرات وابسته به خلق ، در نظر
گرفته اند.
(۱۹۸۱) بر پایه ی نظریه ی شبکه تداعی باور ۱
بیماران افسرده، رویدادها را منفی تر تعبیر می کنند، و
خلق افسرده به طور انتخابی فعالیت یا دسترسی به
ساختارهای تفسیری منفی را افزایش م ی دهد. بر پایه ی
نظریه ی دسترس پذیری ساختاری ۲، هر هیجان خاص
به صورت گره واره ۳ در شبکه ی تداعی باز نموده می شود
و با بازنمایی های دیگر شبکه ارتباط دارد . فعال شدن
گره واره موجب افزایش دسترسی به مواد هماهنگ با

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:41:00 ب.ظ ]




از دیگر جرایم جنسی عمل منافی عفت می باشد که به مطالعه مختصر آن پرداخته می شود.
۳-۱-۲-۱- مفهوم عمل منافی عفت
در جمهوری اسلامی ایران از آنجاییکه قریب به اتفاق رفتار مردم مغایر با اصول اخلاقی و اعتقادی میباشد ، خلاف قانون نیز انگاشته میشود. چرا که به هرحال اعمال منافی عفت اعم از اینکه توسط مرد یا زن متأهل صورت گیرد یا افراد مجرد ، موجب ترویج فساد و فحشا در جامعه خواهد شد و چون فحشا ، جامعه را به تباهی میکشاند لذا شارع مقدس اینگونه اعمال را حرام و ممنوع اعلام داشته است. بنابراین با توجه به مطالب فوق میتوان گفت عمل منافی عفت عبارت است از انجام اعمال و کارهایی است که از نظر اکثریت افراد ملت با اصول اخلاقی و اعتقادات مردم منافات دارد[۱۰۲].
پس مفاهیم عفت و اخلاق به تبعیت از فرهنگ و ارزش های حاکم در جامعه شکل میگیرد و نسبی است. احترام و پایبندی به معیارهای اخلاقی توسط آحاد افراد جامعه به لحاظ سن ، جنس، طبقه اقتصادی و محیط تفاوت داردو براین اساس عمل منافی عفت به نسبت الگوهای حاکم ، متفاوت و دارای اعتبارسنجی میباشند. به دیگر سخن عمل منافی عفت همان برآوردن غرایز و تمایلات جنسی زن از مرد یا مرد از زن به طرق و صور گوناگون است مشروط براینکه منتهی به مواقعه و نزدیکی نگردد.
۳-۱-۲-۲- عناصر اختصاصی و مصادیق
میبایست اذعان داشت که ضابطه و معیار تشخیص عمل منافی عفت در وهله ی اول شرع انور اسلام و سپس عرف جامعه است. در مورد عرف باید به دو نکته ی مهم توجه نمود : اول اینکه حجیت عرف نزد فقهای امامیه مورد اختلاف است زیرا فقهای امامیه حجیت عرف را محدود به مواردی نظیر تفسیر موضوع و بیان اراده طرفین میدانند نه در کلیه ی موارد بنابراین از نظر فقه امامیه ، عرف نمیتواند مولد قانون باشد. دوم اینکه از جمله شرایطی که لازم است تا اسلام عرف را بپذیرد این میباشد که باید نص فقهی در مورد آن مسأله وجود نداشته باشد زیرا با وجود نص نمیتوان به عرف مراجعت داشت. لذا استناد به عرف ضابطه ی دقیق و صحیحی برای تعیین مصادیق عمل منافی عفت نمیباشد.
از اینرو قانونگذار در ماده ۶۳۷ قانون تعزیرات مصوب ۷۵ تنها به دو مورد عمل منافی عفت به صورت تقبیل (بوسیدن) و مضاجعه (همبستر شدن) اشاره کرده است که جنبه حصری نداشته و تمثیلی میباشد. نکته ی قابل توجه در ماده ی مذکور ، عبارت “علقه ی زوجیت” میباشد ، حال منظور مقنن از این علقه ، همان علقه ی زوجیت قانونی است یا علقه زوجیت شرعی؟ در ابتدای امر علقه زوجیت مورد نظر قانونگذار ، همان علقه ی زوجیت قانونی است اما در خصوص مشروعیت علقه ی زوجیت شرعی با توجه به نظریه شورای نگهبان ، چنانچه علقه ی زوجیت به طریق شرعی و غیررسمی بین زن و مردی حاصل شده باشد چون این امر باعث محرمیت دربین آنها خواهد شد فلذا ارتباط بین چنین زن و مردی حتی نامشروع قلمداد نخواهد شد و از مشمول ماده ۶۳۷ ]قانون تعزیرات مصوب ۷۵[ خارج میباشد[۱۰۳]. به نظر برخی منظور از عمل منافی عفت اعمالی نظیر تقبیل، مضاجعه و تفخیذ با زن بیگانه مشروط بر اینکه به حد مواقعه نرسد، میباشد[۱۰۴]. ذکر این نکته ضروری است که اداره حقوقی دادگستری در نظریه شماره ۳۰۲۲/۷ چنین اشعار داشته است: «صرف تنها بودن زن و مرد در یکجا نمیتواند از مصادیق رابطه نامشروع یا عمل منافی عفت به شمار آید».
۳-۱-۳-رابطه نامشروع در محاکم
در رابطه با دعاوی طلاق با موضوع رابطه نامشروع تعداد ۵ پرونده از پرونده های طلاق مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت که مطابق با محتویات و مندرجات منعکس در آنها و نیز حضور در جلسات دادرسی، یافته های ذیل به دست آمده است.
جدول شماره ۲- توزیع فراوانی مشخصات خواهان از نظر جنسیت

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

عکس مرتبط با اقتصاد

 

 

 

 

 

 

 

 

جنسیت فراوانی درصد
زن ۴ ۸۰
مرد ۱ ۲۰
جمع کل ۵ ۱۰۰

براساس جدول شماره ۲، بیشترین درخواست طلاق به علت داشتن رابطه نامشروع در کنار سایر عوامل مربوط به زنان می باشد که چیزی حدود ۸۰ درصد می باشد که ایشان آنرا مصداقی از عسر و حرج خویش قرار داده و پس از اثبات آن در محاکم ذیربط ، بدان استناد جسته اند و یا خود زوج در جلسه دادرسی به داشتن این رابطه اقرار داشته است.
همانطور که قبلاً ذکر گردید علت طلاق ازناحیه مردان به ندرت ذکر می گردد و در صورتجلسه منعکس نمی گردد و صرفاً در جریان دادرسی بیان می گردد. این مورد نیز از آن موارد میباشد.
بنابراین میزان رابطه نامشروع در فرایند طلاق، سهم ناچیزی دارد چرا که بسیاری از شعبات دادخواست تقدیمی طلاق زوجه را اگر صرفاً مستند به این علت باشد، رد کرده و رأی به بی حقی مشارالیها صادر می کنند.
جدول شماره ۳- توزیع فراوانی رضایت زوجین از یکدیگر (قبل از طلاق)

 

 

 

 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:40:00 ب.ظ ]