کمال گرایی، درواقع باوری غیرمنطقی است که اشخاص نسبت به خود و محیط اطراف خود دارند.افرادی که کمال گرا هستند، معتقدند که خود و محیط اطرافشان باید کامل بوده و هرگونه تلاشی در زندگی باید بدون اشتباه و خطا باشد.
علل و عوامل مؤثر بر کمال گرایی:
۱- وراثت و عوامل زیست شیمیایی: شواهد واضح و مستقیمی در مورد اینکه کمال گرایی علت ژنتیکی و زیست شیمیایی دارد،وجود ندارد. ۲- یادگیری: اگر شما کمال گرا هستید، احتمالاً در کودکی یادگرفته ایدکه دیگران با توجه به کارایی شما در انجام کارها به شما بها می دهند،درنتیجه احتمالاً شما یادگرفته اید درصورتی به خود بها دهید که مورد قبول دیگران واقع شوید. این امر می تواند شما را نسبت به نقطه نظرها و انتقادات دیگران ، آسیب پذیر و به شدت حساس سازد. تلاش برای حمایت از خودتان و رهایی از این گونه انتقادات ، سبب می گردد کامل بودن را تنها راه دفاع از خود بدانید.
ویژگیهای افراد کمال گرا :
• جاه طلبی: تمایل به جاه طلبی و موفقیّت همراه با خودارزشیابیهای انتقادی افراطی و عدم اعتماد به نفس، یکی از مشخصه های افراد کمال گراست. • ترس از بازنده بودن: افراد کمال گرا، غالباً شکست و رسیدن به هدفهایشان را با از دست دادن ارزش و بهای شخصی مساوی می دانند. • ترس از اشتباه کردن: افراد کمال گرا،غالباً اشتباه را مساوی با شکست می پندارند و سعی می کنند از اشتباه پرهیز کنند.کمال گراها فرصت یادگیری و ارتقاء را از دست می دهند. • ترس از نارضایتی: کمال گراها در صورتی که دیگران شاهد نقائص و معایب کارشان باشند،اغلب بدلیل ترس از عدم پذیرش از سوی آنان،دچار وحشت می گردند. تلاش برای کامل بودن درواقع روشی جهت حمایت گرفتن از دیگران بجای انتقاد و طرد شدن و نارضایتی می باشند. • تفکرهمه یا هیچ: افراد کمال گرا ، بندرت بر این باورند که در صورت به پایان رسیدن یک کار ، بطور متوسط هنوز با ارزش هستند. افراد کمال گرا ، در دیدن دورنمای موقعیتها دچار مشکل هستند. برای مثال ، دانش آموزی که همیشه نمره A داشته ، در صورت گرفتن نمره B بر این باور است که من یک بازنده هستم. • ناامیدی:این حالت ممکن است به این علّت روی دهد که آنان خود را افرادی بی کفایت می پندارند و هنگامی که در رسیدن به اهداف خود شکست می خورند و یا تصور می کنند که دیگران بدون هیچگونه کار و تلاشی صاحب پست،مقام و موقعیّت می شوند،دچار ناامیدی می شوند. • تاکید بسیار بر روی بایدها: زندگی افراد کمال گرا ، غالبا براساس لیست پایان ناپذیری از بایدها بنا شده است. افراد کمال گرا با داشتن چنین تاکیدهایی برروی بایدها بندرت بر روی خواسته ها و آرزوهای خود حساب می کنند.
ابعاد کمال گرایی:
۱- کمال گرایی خودمدار: کمال گرایی خودمدار یک مؤلفه انگیزشی است که شامل کوشش های فرد برای دستیابی به خویشتن کامل می باشد.دراین بعد کمال گرایی افراد دارای انگیزه قوی برای کمال،معیارهای های بالای غیرواقعی،کوشش اجباری و دارای تفکر همه یا هیچ در رابطه با نتایج،به صورت موفقیّت های تام یا شکست های تام می باشند.این افراد به حد کافی موشکاف و انتقادگر هستند،به طوری که نمی توانند عیوب و اشتباهات یا شکست های خود را در جنبه های مختلف زندگی بپذیرند(فلت و همکاران۱۹۹۱) ۲- کمال گرایی دیگرمدار: کمال گرایی دیگرمدار یک بعد میان فردی است که شامل تمایل به داشتن معیارهای کمال گرایانه برای اشخاصی است که برای فرد اهمیّت بسیاری دارند.ازاینرو این نوع کمال گرایی ممکن است به روابط بین فردی دشوار منتهی گردد. ۳- کمال گرایی جامعه مدار: در کمال گرایی جامعه مدار دیگران انتظارات اغراق آمیز و غیرواقعی از شخص دارند.اگرچه برآوردن این انتظارات مشکل است ولی شخص باید به این استانداردها نائل آید تا مورد تائید و پذیرش دیگران قرار گیرد.

این معیارهای افراطی معمولاً منجر به احساس شکست،اضطراب،خشم،درماندگی و ناامیدی شده که با تفکرات خودکشی و افسردگی در ارتباط است. تلاش سالم یا کمال گرایی بهنجار انتخاب اهداف سالم و داشتن تلاش و پشتکار با فرایند خودتخرببگر کمال گرایی کاملاً تفاوت دارد.تلاش سالم(سازنده)،منجر به انتخاب اهداف برپایه خواسته های شخصی و آرزوها و نه براساس پاسخگویی به انتظارات خارجی می گردد.به عبارت دیگر اهداف آنها،واقعی،خودجوش(درونی) و ذاتاً قابل حصول است.افراد تلاشگر سالم، از انجام کار در دست اجراء بیشتر از تفکر درمورد نتیجه پایانی آن لذت می برند. وقتی این افراد با تجاربی چون نارضایتی و شکست مواجه می شوند،واکنشهای آنها عموماً به مؤقعیّت ویژه موجود محدود می شود و این موضوع را به احساس ارزشمندی خویش تعمیم نمی دهند.
درمان کمال گرایی:
از روش های شناختی- رفتاری بطور ویژه برای تعدیل و درمان کمال گرایی استفاده می شود.به طورکلّی در این روشها فرض می شود که کمال گرایی از باورهای غیرمنطقی فرد،سخت گیری،انعطاف ناپذیری،بایدها و مطلق گرایی در افکار نشاْت می گیرد.در این روشها مراجع(فرد) می آموزد که خود را بپذیرد و سرزنش نکند.
بیان مسئله:
زندگی کمال گرا غالبا بر اساس لیست پایان ناپذیری از بایدها بنا شده است که با قوانین خشکی برای هدایت زندگی آنها به خدمت گرفته می شود . افراد کمال گرا با داشتن چنین تاکیدهایی بر روی باید ها بندرت بر روی خواسته ها و آرزوهای خود حساب می کنند.
اعتقاد داشتن به این امر که دیگران به آسانی به موفقیت می رسند:
افراد کمال گرا مشاهدات خود را به گونه ای جمع آ

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir

وری می کنند که بگویند افراد دیگر با کمترین تلاش ، خطاهای کم ، استرس های عاطفی کمتر و بالاترین اعتماد به نفس به موفقیت دست می یابند . در عین حال افراد کمال گرا کوششهای خود را پایان نا پذیر و ناکافی تلقی می کنند.
جوانان بعنوان سر مایه های اجتماعی جوامع می توانند با ایفای کارکردهای مناسب یا نامناسب خود،زمینهای ترقی یا رکورد یک جامعه رافراهم نمایند.
در این تحقیق با توجه به اینکه مشارکت متغیر وابسته وجنسیت متغیر مستقل می باشد به طرح مسئله تحقیق اینگونه می پردازیم:آیا بین کمال گرایی و سلامت روان در دانشجویان دانشگاه پیام نور در سال ۹۱-۱۳۹۰ رابطه وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت تحقیق
این تحقیق جهت بررسی رابطه سلامت عمومی و کمالگرایی تهیه شده است که می توان بعد از تکمیل این تحقیق اندکی به رابطه بین این دو با یکدیگر آشنا تر شد .
اهداف تحقیق:
هدف کلی:
بررسی رابطه بین سلامت عمومی و کمالگرایی
اهداف جزئی:
۱-بررسی عزت نفس با کمالگرایی
۲-کمالگرایی و سلامت عمومی
۳-مقایسه افسردگی با کمالگرایی
سؤالات تحقیق:
۱-آیا بین جنسیت و کمالگرایی رابطه وجود دارد؟
۲-آیا بین میزان تحصیلات و کمالگرایی رابطه وجود دارد؟
۳-آیا بین وضعیت تأهل و کمالگرایی رابطه وجود دارد؟
۴-آیا بین سن و کمالگرایی رابطه وجود دارد؟
فرضیات تحقیق:
۱-به نظر می رسد بین جنسیت و کمالگرایی و سلامت عمومی رابطه وجوددارد.
۲-به نظر می رسدبین میزان تحصیلات و کمالگرایی و سلامت عمومی رابطه وجود دارد.
۳-به نظر می رسد بین وضعیت تأهل و کمالگرایی و سلامت عمومی رابطه وجود دارد.
۴-به نظر می رسد بین سن و کمالگرایی و سلامت عمومی رابطه وجود دارد.
متغیرهای تحقیق:
متغیر وابسته:سلامت عمومی
متغیر مستقل:افسردگی_ عزت نفس
تعریف متغیرهای تحقیق و بررسی آنها
بررسی الگوهای ذهنی طرحوار های کمال گرایی و تأیید خواهی در افسردگی
بنیادی صورت گرفته که بینش نوینی در نظریات در چند ده ه ی اخیر تلا ش های گسترده ای برای
پیوند دادن میان شناخت درمانی بالینی و پژوهش های
برخاسته از کارهای بالینی ایجاد کرده است . در این
زمینه چارچوب های نظری متفاوتی در علوم شناختی
برای درک شیوه ی تفکر در افسردگی ار ایه شده است .
این د یدگاه ها سطوح متفاوتی از بازنمای ی های شناختی
را، به عنوان پایگاه اثرات وابسته به خلق ، در نظر
گرفته اند.
(۱۹۸۱) بر پایه ی نظریه ی شبکه تداعی باور ۱
بیماران افسرده، رویدادها را منفی تر تعبیر می کنند، و
خلق افسرده به طور انتخابی فعالیت یا دسترسی به
ساختارهای تفسیری منفی را افزایش م ی دهد. بر پایه ی
نظریه ی دسترس پذیری ساختاری ۲، هر هیجان خاص
به صورت گره واره ۳ در شبکه ی تداعی باز نموده می شود
و با بازنمایی های دیگر شبکه ارتباط دارد . فعال شدن
گره واره موجب افزایش دسترسی به مواد هماهنگ با

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت