مسئولیت حکومت |
به گفته نویسندگان(غمامی، ۱۳۷۶، ص۴۰) مسئولیت دولت نسبت به اعمال کارکنان خود مسئولیتی مستقیم است. به این ترتیب که هرگاه کارمند دولت مرتکب عمل زیانبار شود، دولت نه به سبب خطا یا مسئولیت کارمند که به دلیل خطای خود مستقیماً عهدهدار مسئولیت خواهد بود. دراین معنا مسئولیت دولت تابع مسئولیت کارمند نیست، بلکه به صرف صدور خطای زیانبار از کارمند، اداره مسئول جبران خسارت است. به عبارتدیگر عمل به دولت منسوب میگردد، بدون آنکه ابتدا آن را به کارمند عامل ورود زیان نسبت دهیم. نظریه مسئولیت حکومت یا به تعبیری دولت به معنی اعم یا به تعبیری بیتالمال به جای مستخدم دولت نظریهای است، که در آثار نویسندگان درباره کارمندان دولت و قضات دیده میشود.
به عقیده نویسندگان(غمامی، ۱۳۷۶، ص۴۰) ضابطه مسئولیت حکومت به جای کارکنان، را در حقوق ما میتوان در مسئولیت مدنی قضات که به موجب اصل ۱۷۱ قانون اساسی پیشبینی گردیده است و یکی از
بارزترین جلوههای مسئولیت مدنی دولت(به معنی اعم) نسبت به اعمال کارکنان خود به شمار میرود، مشاهده نمود. اصل ۱۷۱ مقرر میدارد:«هرگاه در اثر تقصیر یا اشتباه قاضی در موضوع یا در حکم یا در تطبیق حکم بر مورد خاص ضرر مادی یا معنوی متوجه کسی گردد، در صورت تقصیر مقصر طبق موازین اسلامی ضامن است و در غیراین صورت خسارت به وسیلۀ دولت جبران میشود.»
البته حقوقدانان تصریح کردهاند، که اگر تقصیر در حکم عمد باشد یعنی برای مثال قاضی بدون خواندن کتابها و رویه قضایی و بدون مشورت با همکاران شتابزده تصمیم ناروایی بگیرد و یا آنکه حقیقت را فدای انگیزهها و آمال سیاسی و اخلاقی خود گرداند، اینگونه اعمال را که عرف قضایی نمیپسندد، نیز باید در حکم عمد دانست.(کاتوزیان، ۱۳۸۰، ج۱، ش۱۵۹)
در فقه امامیه مطالعۀ آثار فقها نیز به خوبی مؤید این معناست، که: مسئولیت جبران خسارات ناشی از خطای قاضی به عقیده مشهور از بیتالمال است.(ابنبابویه، ۱۳۹ق.، ص۶۹) بنابراین قاضی
[چهارشنبه 1398-08-01] [ 02:00:00 ق.ظ ]
|