عوامل سیاسی و بازار سرمایه:-پایان نامه درباره خرید سهام |
عوامل سیاسی و بازار سرمایه:-پایان نامه درباره خرید سهام
ساختار مالی شرکت
ساختار سرمایه شرکت که ترکیب بدهیها و حقوق صاحبان سهام آن را تعیین میکند، آثار هزینهای و ریسکی بر عملکرد شرکت دارد؛ برای مثال هر چه میزان بدیهی در ترکیب تأمین مالی شرکت بیشتر باشد، خطر ناتوانی مالی شرکت بیشتر خواهد شد؛ ولی به دلیل تأثیر مالیاتی هزینه بهره بدهی، سودآوری شرکت بالاتر خواهد بود. روشهای مختلف تأمین مالی برای شرکتهای مختلف، در موقعیتهای متفاوت،اثرات متفاوتی خواهد داشت (آقایی و مختاریان، 1383).
استندراد[1] و همکاران در سال 2006 مهمترین عوامل روانی و غیرمالی تأثیرگذار بر تصمیمات سرمایهگذاران را بصورت زیر عنوان کردهاند:
د) عوامل سیاسی کشور
عوامل سیاسی اهمیت بسیار زیادی برای سرمایهگذاران دارد. این عامل بالاخص در کشورهای جهان سوم اهمیت تعیینکنندهای نزد سرمایهگذاران دارد. چون در این کشورها سرعت تغییرات قانون و مقررات بسیار بالاست. در واقع میتوان گفت که ثبات سیاسی باعث تداوم سرمایه گذاری میشود. زمانی که اوضاع سیاسی اثرات منفی بر روی بازار بورس دارد، معمولاً بیشترین تأثیر را بر سهامی میگذارد که ارزش ذاتی کمتری دارند، بنابراین چنانچه سرمایهگذاران دید درازمدتی در سرمایهگذاریهایشان داشته باشند، موجب میشود که سهامی با ارزش ذاتی بالاتر را انتخاب کرده و افت و خیزهای مقطعی آن، نگرانی کمتری برای آنان به همراه داشته باشد. البته از سوی دیگر عدم ثبات سیاسی و وجود تغییرات زیاد، تصمیمگیریهای بلندمدت را برای سرمایهگذاران مشکل میکند. به عنوان مثال یکی از تأثیرات عوامل سیاسی بر بازار بورس این است که با مثبت شدن جریان مذاکرات هسته ای شاخص سهام در بورس اوراق بهادار تهران، افزایش مییابد.
ه) شفاف سازی اطلاعات مالی
اطلاعات مالی صحیح و شفافی که از سوی شرکتها ارائه میشود برای سرمایهگذاران از اهمیت بالایی برخوردار است. برخی از شرکتها اطلاعات نادرستی در اختیار سرمایهگذار قرارا داده و موجب گمراهی و انتخاب نادرست از طرف آنان میشوند. بطور کلی، میتوان گفت که سرمایهگذاران تمایل به خرید سهام شرکتهایی دارند که اطلاعات مالی دقیق و صحیحتری نسبت به سایرین اعلام کردهاند.
و) نوع صنعت
هر شرکتی در فضای صنعتی خاصی مشغول به کار است، با آنها رشد میکند، توسعه مییابد و سرانجام افول خواهد کرد. بررسی نوع و وضعیت خاص هر صنعت و در نتیجه در تصمیمگیری سرمایهگذاران جهت خرید یا فروش سهام مؤثر است. وجود بحران در یک صنعت در اثر عوامل مختلفی همچون واردات، کاهش تقاضا و غیره میتواند شرکتهای موفق را نیز تحت تأثیر قرار دهد. طبق نتایج تحقیقات، سرمایهگذاران صنعتی را ترجیح میدهند که در حال رشد بوده و علاوه بر آن نرخ سودآوری بیشتری نسبت به سایر صنایع داشته باشد(میدلتون و همکاران[2]، 2007).
ز) حجم معامله یک سهم
هر چه حجم معامله سهام بیشتر باشد، قیمتها به صورت منصفانه و معقولتر درآمده و در واقع میتوان گفت بازار به کارایی بالاتر نزدیکتر می شود و این امر کمک بهتری به تصمیمگیری سرمایهگذاران میکند. بیشتر سرمایهگذاران تمایل به خرید سهامی دارند که حجم معاملات آن در سطح بالا باشد.
ح) نوع مالکیت شرکتها
مالکیت شرکتهای پذیرفته در بورس به صورت شرکتهای خصوصی میباشد.
ط) مدیریت شرکت
نقش مدیریت شرکت از عوامل مهمی است که در بسیاری از زمینهها تأثیرگذار است. سیاست تقسیم سود، کارایی شرکت، اطلاعرسانی صحیح و به موقع و بسیاری از عوامل دیگر، همگی تحتالشعاع مدیریت شرکت قرار میگیرند. همچنین ثبات مدیریت نشان دهنده موفقیت شرکتهاست اگر چه همه کارکنان در اداره شرکت نقش دارند، اما تصمیم گیرنده نهایی مدیران آن شرکت هستند.
ی) نرخ بهره و سود بانکی
تغییر در نرخ بهره، تغییر در بازدهی اوراق بهادار را به دنبال خواهد داشت. این تغییرات معمولاً در جهت عکس یکدیگر قرار دارند، به این معنی که در شرایط ثابت، بهای اوراق بهادار در خلاف جهت نرخ بهره حرکت میکند و هر چه نرخ بهره افزایش یابد موجب کاهش بهای اوراق بهادار میگردد.
ک) نرخ تورم
نرخ بازده مورد انتظار سهامداران نیز متأثر از نرخ تورم است، هر چه نرخ تورم افزایش یابد، نرخ بازده مورد انتظار نیز افزایش خواهد یافت، زیرا با افزایش تورم و کاهش ارزش پول، سرمایهگذاران توقع بیشتری از سود سرمایهگذاری دارند.
[دوشنبه 1398-07-29] [ 09:39:00 ب.ظ ]
|