علل پیدایش و دلایل نیاز به قصه گویی:

قصه گویی در پیش برد برنامه آموزشی مدرسه و غنای آموزش زیبا شناسی به کودکان نقشی مؤثر دارد. کاربرد هنر قصه گویی در پیشرفت و گسترش قوه خلاقیت و ابتکار کودکان بسیار مهم و قابل توجه است.

کودکانی که با گوش دادن به قصه های گفته شده توسط بزرگترهایشان تشویق شده اند، اغلب در خردسالی قصه های فوق العاده زیبا با نکاتی ظریف و عمیق خلق خواهند کرد. کودکانی که در دوره پیش از دبستان به قصه ها گوش داده اند و از آنها لذت برده اند پس از با سواد شدن، علاقه بیشتری به مطالعه نشان می دهند. زیرا وقتی کودکی کلمه ای را بشنود و معنای آن را بفهمد، بعدها همان کلمه را آسانتر خواهد خواند و

مطالعه برای او امری آسان و راحت خواهد شد. به علاوه تجربه های لذت بخش کودک در گوش دادن به قصه ها از زبان مادر یا مربی خود شنیده است، انگیزه مطالعه او افزایش می دهد(مهاجری،۱۳۷۳). آموزش مبتنی بر قصّه در قالبی مأنوس و غیرتهدید کننده باعث افزایش آگاهی و بینش کودک می شود، چرا که کودک خودش و مسائل زندگی اش را در روایت دیگران مشاهده کرده و درک بهتری از خود و مشکلاتش و راه های مقابله با آنها و راه حل های جایگزین پیدا می کند(صاحبی،۱۳۸۹). هر قصه‌ای ماجرایی را دنبال می‌کند و این ماجرا مخاطب را با فراز و فرود و ابهاماتی مواجه می‌کند همین نکته حس کنجکاوی کودک را برای پیش بینی و گره‌گشایی ماجرا برمی‌انگیزد و او را سرگرم می‌کند و درعین‌حال تخیل او را پرورش می‌دهد. و این چنین است که داستان میدان خیال کودکان را گسترش می‌دهد و موجب پرورش ذهن و هوشیاری آنان می‌شود(ناظمی،۱۳۸۵).

حیطه وسیع تخیل بخش مهمی از کلاس ادبی را می‌سازد. این بخش از کار با اهدافی نظیر: « وارد کردن اعضا به فضاهای نامتعارف و انگیزه عمل بیشتر برای شکستن قالب‌های کلیشه‌ای، تجربه فضاهای ذهنی تازه در خیال‌پردازی، وسعت دادن به دامنه سوژه‌ها برای خیال‌پردازی، پیدا کردن ارتباط‌های تازه بین چیزهایی که به نظر بی‌ارتباط هستند و یا ارتباط معمولی دارند و گذاشتن اعضا در یک موقعیت تازه و جذاب به‌ خصوص چیزهایی که مورد علاقه بچه‌هاست، انجام می شود.»(عطاءالهی،۱۳۸۴).

۱۱۹-۲-۲- چند کارکرد قصه گویی:

شنیدن: قصه توانایی شنیدن را در انسان پرورش می دهد. درست است که صدا به گوش همه می رسد، اما همه نمی شنوند. همان طور که همه نگاه می کنند، اما نمی بینند. دیدن شنیدن نیاز به تمرین دارند و قصه گویی یکی از این را ه های پروراندن گوش است.

گفتن: زبان که دستاورد بزرگ انسان هاست، با شنیدن آغاز می شود. زبا ن شناسان می گویند افراد انسان به

وسیله علایم با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند و این علایم در درجه اول گوش دهانی هستند. پیدایش گفتار در انسان به پانصد هزار سال تا یک میلیون سال پیش می رسد صحبت کردن فعالیتی است که ما در اوان کودکی، از دو سالگی به بعد، یاد می گیریم. برای هر انسان طبیعی، گفتار عبارت است از دسته ای عادت که

او در روابط روزمره خود با اطرافیانش به کار می بندد. وقتی کودک به سن شش سالگی می رسد، ساختمان و نظام گفتار در او شکل گرفته است. بعدها در مدرسه زبان نوشتن و خواندن را به او می آموزند. اگر بپذیریم که یک کودک شش ساله الگوی دستوری و صداهای اساسی زبان خود را آن طور که در تمام  عمر به کار خواهد برد، یاد گرفته است، آن گاه می توانیم به اهمیت قصه گویی شفاهی برای کودکان پی ببریم.

خواندن: قصه گویی کودکان را به طرف کتاب می کشاند و باعث ارتقاء قدرت درک می شود. به خصوص

وقتی کودک کتابی را می خواند که قصه اش را می داند، هم ذهن خود را نظم می دهد، هم حا فظه اش را می پرورد و هم تصاویر و مفاهیم را بدونه درنگ می فهمد. از این جهت قصه گویی کارکردهای مختلفی را به طور همزمان دارد که یکی هم افزودن بر گنجینه واژگان و تسهیل تفکر است. جزء آ نچه گفته شد قصه گویی آیینی زنده است و همه کارکردهای آیین زنده را دارد از جمله ارتباطی که بین گوینده و مخاطب و

بین گروه مخاطبان برقرار می کند. این ارتباط می تواند آرامش بخش و سازنده باشد مثل وقتی که مادری برای کودکش قصه می گوید؛ می تواند احساسات بشری را تلطیف کند، مثل وقتی که کسی قصۀ عاشقانه و محبت آمیزی می شنود؛ می تواند بر انگیزننده باشد، مثل وقتی که کسی نقلی حماسی می شنوند؛ و می تواند انسان ساز باشد، مثل وقتی که مستبد خونریزی چون شهریار به شنیدن قصه های شهرزاد می نشیند.(آقاعباسی،۱۳۸۸،ص۱۸۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت