تأثیر مذهب و معنویت بر سلامت روان

با شروع مطالعه ی علمی‌و مبتنی بر روش های تحقیق معتبر در حیطه ی روان شناسی مذهب و معنویت، شمار بسیار و در عین حال روز افزونی از پژوهش هایی که از ارتباط بین نگرش های مذهبی و معنوی با سلامت روان به طور کلی و یا با مولفه های مرتبط با آن، خبر می‌دهند پدید آمده است. در تبیین نتایج این پژوهش ها می‌توان به عوامل متعددی اشاره کرد، زیرا مذهب و معنویت، ابعاد و ظرفیت های بالقوه ی بسیاری دارند که هریک می‌تواند تأثیر مثبتی روی سلامت روان داشته باشد. با این حال، در این میان به دو مزیت بالقوه ی نگرش های مذهبی و معنوی، بیشتر تأکید می‌شود: ۱- فراهم کردن یک نظام معنایابی منسجم به منظور مقابله مؤثر با موقعیت ها و عوامل استرس زا  ۲-  فراهم کردن بافتی از روابط بین فردی مطلوب و حمایت کننده (هود و همکاران ، ۲۰۰۹).

۲-۴-۴-۱  معنادهی و مقابله با استرس

مطالعات جدید در زمینه ی مکانیزم های مقابله ای، تأکید دارند که در فرایند مقابله با موقعیت های استرس زا نباید فقط بر حالات منفی و آسیب شناسی روانی تمرکز کرد، بلکه نقش حالات مثبت روانشناختی نیز در این فرایند، بسیار برجسته است. بر این اساس، بیان می‌شود که هیجانات مثبت و عواملی که می‌توانند به ایجاد هیجانات مثبت منجر شوند، نقش بسیار مهمی‌در مقابله مؤثر با عوامل استرس زا و در نتیجه حفظ و ارتقاء سلامت روان خواهند داشت. یکی از مهمترین منابع ایجاد کننده و تقویت کننده ی هیجانات مثبت در مواجهه با عوامل استرس زا، تعابیر مثبت مبتنی بر معنایابی از موقعیت است. چنین تعبیرهایی مخصوصاً می‌تواند از یک نظام فکری معنوی یا مذهبی ریشه بگیرد (گلانز و شوارتز، ۲۰۰۸). بنابراین نگرش های مذهبی و معنوی، با معنادهی مثبت به موقعیت ها و کمک به ارزیابی ها و تعابیر شناختی سازگارانه تر از موقعیت های استرس زا و ناخوشایند، به عنوان یکی از مهمترین منابع مکانیزم های مقابله ای مؤثر، شناخته می‌شوند (پارگامنت، ۲۰۰۷).  بویژه در موقعیت های دشوار و استرس زایی که منابع بیرونی اجتماعی یا فردی که بتوانند در کوتاه مدت، مسئله را حل نمایند، در دسترس نیستند، احتمال بیشتری وجود دارد که سبک های مقابله ای مذهبی مبتنی بر معنادهی، فعال شوند (پارگامنت، آنو و واچهولتز[۱]، ۲۰۰۵). این موضوع به طور اولیه توسط فرانکل مطرح شد که یافتن معناهای فرامادی مؤثر در سلامت روان، در موقعیت های دشوار زندگی، بیشتر قابل حصول است (فرانکل؛ ترجمه ی معارفی، ۱۳۹۰). بنابراین در موقعیت ها و شرایط تهدید کننده ی سلامت روان، عقاید مذهبی و معنوی به عنوان یک منبع غنی برای مقابله مؤثر با این موقعیت ها محسوب می‌شوند که می‌توانند به کاهش هیجانات منفی و افزایش هیجانات مثبت در این موقعیت ها کمک نمایند (هود و همکاران، ۲۰۰۹).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

۲-۴-۴-۲ روابط بین فردی

یکی از حیطه های مهم تأثیرگذاری نگرش مذهبی و معنوی، در بافت روابط بین فردی است. در روابط بین فردی، الگوی باورهای حاکم بر نظام شناختی فرد، تأثیر مستقیمی‌بر نوع تعامل او با دیگران خواهد داشت. بویژه نگرش های مذهبی مبتنی بر ادیان بزرگی همچون اسلام، مسیحیت و یهود، در حیطه ی روابط بین فردی نیز دربردارنده ی الگوهای شناختی کاملاً مشخص و تعریف شده ای هستند. در این ادیان، بسیاری از نگرش ها، قواعد و فرض های شناختی، به طور اختصاصی بر رابطه ی انسان با خداوند و نیز در رابطه ی انسان ها با یکدیگر مطرح می‌شوند. به همین دلیل، در بافت روابط بین فردی، این الگوهای شناختی می‌توانند تأثیر مستقیمی‌بر نوع و کیفیت رابطه ی فرد با دیگران داشته باشند. همچنین ارزیابی فرد از رابطه ی خود با خداوند براساس نگرش مذهبی و معنوی، می‌تواند تأثیرات مهمی‌بر الگوهای فکری و هیجانی شخص، در بعد فردی و بین فردی داشته باشد (اوزوراک، ۲۰۰۵).  علاوه بر این، شبکه های اجتماعی حمایت کننده و منسجمی‌که مخصوصاً بین افراد دارای عقاید مذهبی مشترک، بوجود می‌آید، می‌تواند تأثیرات مثبتی بر مقابله مؤثر با عوامل استرس زا و حفظ سلامت روان به صورت پایدار و بلندمدت داشته باشد (هیل و همکاران، ۲۰۰۹).

عکس مرتبط با شبکه های اجتماعی

[۱]. Ano & Wachholtz

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت