در این تحقیق تاثیر روش های یادگیری مشارکتی و یادگیری انفرادی بر یادسپاری اطلاعات علمی درس علوم تجربی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر پیرانشهر مورد بررسی قرار گرفت . در این فصل ابتدا به بحث و بررسی درباره یافته ها و نتایج بدست آمده از تحلیل فرضیه ها که در فصل چهارم مطرح شد و به تفسیر نهایی و پیامدها به اختصار می پردازیم. سپس محدودیت های تحقیق بیان شده و در نهایت به ارائه یشنهادهای پژوهشی و کاربردی می پردازیم.

۵-۲ خلاصه ی پژوهش

پژوهش حاضر که با روش آزمایشی از نوع شبه تجربی صورت گرفته است،بدنبال این موضوع بوده که بر اساس پیشینه ی نظری و عملی به بررسی تاثیر روش تدریس مشارکتی و انفرادی بر پادسپاری اطلاعات علمی دانش آموزان دختر پایه ششم شهر پیرانهر در سال تحصیلی ۹۴-۹۳ بپردازد. در این راستا یک فرضیه اصلی و سه فرضیه فرعی برای این طرح ارائه گردید.اکنون با عنایت به مجموعه تحلیل های انجام شده در فصل چهارم پژوهش، طی فصل حاضر عمده ترین نتایج حاصل از بررسی فرضیه های پژوهش، به بحث گذاشته خواهد شد.

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

 

۵-۳ بحث و نتیجه گیری پیرامون فرضیه ها و سوال تحقیق

۵-۳-۱ فرضیه اصلی

فرضیه ی اصلی اول تحقیق مبنی بر این بود که به نظر می رسد روش های تدریس مشارکتی و یادگیری انفرادی بر افزایش یادسپاری اطلاعات علمی درس علوم تجربی دانش آموزان دختر پایه ششم تأثیر دارد. برای تعیین اثر، روش های تدریس مشارکتی و انفرادی بر افزایش یادسپاری اطلاعات علمی گروه کنترل و آزمایش با توجه به ماهیت فرضیه ی پژوهشی از تحلیل کواریانس استفاده شد.

نتایج حاکی از آن است اثر روش های تدریس بر میزان یادسپاری اطلاعات علمی( ۰۵/۰ P≤،۰۰۰/۰ P=، ۵/۸۵ =۱، ۴۷F) می باشد، پس فرضیه صفر یعنی تساوی میانگین نمره یادسپاری اطلاعات علمی در بین دانش آموزان گروه های انفرادی و مشارکتی رد می شود و با اطمینان ۹۵ درصد می توان ادعا کرد که روش های مذکور بر میزان یادسپاری اطلاعات علمی تاثیر دارند. بنابراین شواهد لازم برای تأیید فراهم گردیده و با در نظر داشتن این شرایط فرضیه ی اصلی تحقیق تایید می گردد. جانسون با بررسی بسیاری از یافته های پژوهشی گزارش می کند که هم آموزی یا روش مشارکتی اثربخش تر از یادگیری انفرادی یا رقابتی است. روش مشارکتی یا آموزش در گروه سبب انگیزش بیشتر در فراگیران می شود و بازخورد مثبت نسبت به تجر به های آموزشی و آموزگار در آنها به همراه می آورد. در این راستا نتایج حاصل از این تحقیق با تحقیقات لینگ (۱۹۹۳) ، کوام (۱۹۹۹)، ایوبی (۱۳۷۷)، همسو بوده است. اما نتایج تحقیق قدرتی (۱۳۸۰) همسویی لازم را نداشته است

۵-۳-۲ نتایج بررسی فرضیه فرعی اول پژوهش

فرضیه ی فرعی اول تحقیق مبنی بر این بود که یادگیری مشارکتی بر یادسپاری اطلاعات علمی درس علوم تجربی دانش آموزان دختر پایه ششم تاثیر دارد. لذا در این فرضیه نیز برای بررسی این موضوع از آزمون لون استفاده شد اثر روش تدریس مشارکتی بر میزان یادسپاری اطلاعات ( ۰۵/۰ P≤،۰۰۰/۰ P=، ۷۵/۹۱ =۱، ۴۷F) می باشد، پس فرضیه صفر یعنی تساوی بین میانگین نمره یادسپاری اطلاعات علمی دانش آموزان گروه آزمایش مشارکتی و کنترل رد می شود و با اطمینان ۹۵ درصد می توان نتیجه گرفت که روش تدریس مشارکتی بر میزان یادسپاری اطلاعات علمی تاثیر مثبت گذاشته است. پس شواهد لازم برای تأیید فراهم گردیده و با در نظر داشتن این شرایط فرضیه فرعی اول تحقیق تایید می گردد. پس نتایج معنادار می باشد. نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل فرضیه فرعی اول با نتایج تحقیقات گلیس (۲۰۰۳)، فیشر و شاکار(۲۰۰۴)،حقانی و رجالی(۱۳۸۵) همسو بوده است و با نتایج تحقیق آزادی (۱۳۷۹)، علی پاکیزه همسویی لازم را داشته است و در تبین آن اینکه روش تدریس مشارکتی بر میزان یادگیری و یادداری دانش آموزان تاثیر دارد و میزان انگیزش دانش آموزان در این روش تدریس بهتر از روش تدریس پیش سازماندهنده عمل می کند.

۵-۳-۳ نتایج بررسی فرضیه فرعی دوم پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت