چکیده
بخش کشاورزی نقش عمدهای در تولید ناخالص داخلی و ایجاد فرصتهای شغلی در کشور دارد. مسلما اعتبارات بانكی نقش مهمی در توسعه این بخش دارند.در این پژوهش ابتدا به روش حداکثر راستنمایی مدل پروبیت برای بررسی عوامل موثر بر تقاضای وام برگزیده شد.از بین متغیر های مورد بررسی تحصیلات، سطح زیر کشت، پس انداز، ارزش زمین، درامد كل و بیمه مزرعه تاثیرمثبت و معنی داری بر تقاضای وام دارند. متغیرهای جنسیت، سن، سنتی بودن كشت نیز تاثیر منفی و معنیداری بر تقاضای وام دارند. برای بررسی بیشتر عوامل موثر بر میزان وام دریافتی توسط روشOLS محاسبه شد. از بین متغیرها مورد بررسی پس انداز، درآمد غیرکشاورزی،سطح زیر كشت و ارزش زمین، دارای تاثیر مثبت و معنی داری بر میزان وام دریافتی هستند. جنسیت نیز تاثیر منفی و معنی داری بر میزان وام دریافتی دارد.
در مرحله بعد عوامل موثر بر عدم بازپرداخت وام شناسایی شد. ابتدا توسط روش حداکثر راستنمایی مدل پروبیت برای این بررسی برگزیده شد. از بین متغیرهای مورد بررسی متغیرهای بیمه، پس انداز، درآمد کل و تعداداقساط وام تاثیر مثبت و معنی داری بر بازپرداخت به موقع وام داشتهاند. متغیرهای زمان انتظار برای دریافت وام، سن و درصد سهم وام از کل سرمایه نیز تاثیر منفی بر بازپرداخت وام داشتهاند. در پایان پیشنهاد میشود بانك از بیمهنامه محصول به عنوان وثیقه استفاده كند زیرا بیمهنامه محصول جایگزین مناسبی برای وثیقه وام است و از جدا شدن کشاورز از زمین و تولید به علت بروز بلایای طبیعی جلوگیری میکند. همچنین در صورت افزایش دانش كشاورزان، توسعه فعالیتهای کشاورزی و استفاده از فناوریهای نوین قابل پیش بینی است.
کلید واژه: بازپرداخت وام، بردسیر، تقاضای وام، مدل لاجیت و پروبیت
فهرست مطالب
فصلاول: کلیات
1-1- مقدمه………………………………………………………………………………………………… 1
1-2- ضرورت انجام تحقیق……………………………………………………………………………….3
1-3- فرضیات تحقیق………….. ………………………………………………………………………….5
1-4- اهداف مطالعه………… ………………. ……………………………………………………………5
1-5- ساختار پایان نامه………. ………………. ………………………………….. …………………….6
فصلدوم: بررسی منابع
2-1- مقدمه…………………………………………………………………………………………………….7
2-2- مطالعات خارجی ………………. ………………. …………………………………………………7
2-3- مطالعات داخلی……….. ….. ………………. ………………………………………………….. 16
2-4- جمعبندی……………………… ………………………………………………………………….. 18
فصل سوم:مبانی نظری و متدلوژی
3-1- مقدمه……………….. ……………………………………………………………………………….29
3-2- مفهوم اعتبار…………………………….. ………………………………………………………….29
3-3- طبقه بندی انواع اعتبار………. …………………………………… …………………………….29
3-4-تسهیلات اعطایی بانک از نظر منابع مالی……………………………………………………..31
3-5-نقش اعتبارات در توسعه کشاورزی………………………………………………………….. 35
3-6-روش اقتصادسنجی…………. ………………. ………………. ………………………………….36
3-7-متدلوژی………….. ………………. ………………. ………………………………………………36
3-7-1-مدل احتمال خطی……………………………………………………………………………….37
3-7-2-مدل لاجیت……………………………………………………………………………………….39
3-7-3-مدل پروبیت………………………………………………………………………………………42
3-7-4-مقایسه مدل لاجیت با پروبیت………………………………………………………………..44
3-7-5-اثرات نهایی……………………………………………………………………………………….44
3-7-5-اثر «نموی»یا«نهایی»یك متغیر توضیحی…………………………………………………..45
3-7-6- آزمونF…………………………………………………………………………………………. 45
3-8- جامعه آماری…………………………………………………………………………………………47
فصل چهارم:تحلیل نتایج
4-1- مقدمه………………………………………………………………………………………………….48
4-2-ویژگیهای شغلی،شخصیتی و مدیریتی کشاورزان مورد مطالعه…………………………………………………………………………………………………………..48
4-3- بررسی عوامل موثر بر تقاضای وام…………………………………………………………….51
4-4-بررسی عوامل موثر بر میزان وام دریافتی……………………………………………………..56
4-5-عوامل موثر بر عدم باز پرداخت وام……………………………………………………………59
فصل پنجم: جمعبندی و پیشنهادات
5-1-جمع بندی……………………………………………………………………………………………. 64
5-2 پیشنهادات……………………………………………………………………………………………..66
منابع…………………………………………………………………………………………………………….67
پیوستها…………………………………………………………………………………………………………73
فصل اول: کلیات
1-1- مقدمه
بخش کشاورزی نقش عمدهای در تولید ناخالص داخلی و ایجاد فرصتهای شغلی در کشور دارد. میزان تشکیل سرمایه در این بخش در مقایسه با سایر بخشها با توجه به ظرفیتهای این بخش قابلتوجه نیست. لذا برای توسعه بخش کشاورزی و گذار موفقیتآمیز از وضعیت کشاورزی سنتی به کشاورزی مدرن و تجاری نیاز به سرمایهگذاری بیشتری در این بخش است. معمولا یکی از مهمترین عواملی که نقش بازدارندهای در مسیر پذیرش تکنولوژی جدید توسط کشاورزان کوچک و گذار از کشاورزی سنتی به کشاورزی مدرن را دارد کمبود سرمایه و اعتبار است. دسترسی آسان و سریع به منابع مالی، یکی از ضرورتها و پیشنیازهای توسعه فعالیتهای بخش کشاورزی است. اعتبارات اعطایی به بخش کشاورزی و جوامع و نهادهای روستایی دسته کم از سه جنبه زیر میتواند در تقویت تولید این جوامع موثر باشد (رسولاف، 1382).
1. اعطای اعتبارات به بخش کشاورزی موجب کاهش اثر منفی فصلی بودن درآمد تولیدات کشاورزی میشود و میتواند در پر کردن شکاف بین پرداختها و دریافتنیهای کشاورزی نقش موثری داشته باشد.
2.تامین نقدینگی مورد نیاز برای كشاورزان از راه توزیع اعتبارات استفاده بهتر از عوامل تولید و افزایش سطح تولید و بهرهوری را فراهم مینماید.
3.تامین مالی مورد نیاز برای سرمایه گذاری در واحدهای کوچک بهرهبرداری نقش تعیین کنندای در افزایش موجودی سرمایه دارد. چرا که این واحدها اغلب از توان مالی اندکی برخوردارند و توانایی سرمایهگذاری جدید را ندارند.
توجه به این موارد نیاز به استفاده از اعتبارات را روشن میسازد. در صورت فقدان یا کمبود اعتبارات لازم، زارع مجبور به پسانداز مقداری از درآمد خود پس از فصل برداشت است لذا مصرف و سرمایهگذاری کاهش مییابد و از قدرت سرمایهگذاری زارع در امور زیربنایی نیز کاسته میشود. بنابراین اعتبارات کوتاهمدت برای تامین هزینههای جاری و اعتبارات متوسط و بلندمدت برای تامین امکانات سرمایهگذاری زیربنایی در کشاورزی نقش اساسی دارند، از طرفی سیاست توزیع اعتبارات بین کشاورزان به عنوان وسیلهای برای مقابله با فقر روستایی از سوی عدهای از سیاستگذاران با اهدافی از قبیل افزایش تولید، بیرون راندن منابع غیررسمی، کاهش هزینههای تولید، کاهش نابرابری و انتقال تکنولوژی مطرح میشود (ایراننژاد، 1375).
امروزه همراستا با پیشرفت کشاورزی و نیاز به سرمایهگذاری بیشتر در این بخش و استفاده از تکنولوژی مدرن تقاضا برای استفاده از اعتبارات در بخش کشاورزی افزایش یافته است. نظری به تاریخ و سابقه اعتبارات نشان میدهد که اعتبارات عموما نیروی تولید را افزایش میدهد و موجب پیشرفت اقتصادی، ایجاد مشاغل جدید و درآمد بیشتر برای صاحبان حرف و مشاغل مختلف میشود. کشاورزان اعتبار مورد نیاز خود برای کار کشاورزی را از منابعرسمی (بانککشاورزی، تعاونروستایی، بانکهای تجاری) و یا منابع غیر رسمی (دوستان و آشنایان و دلالان) تامین میکنند.
سیستم بانکی وظیفه واسطهگری مالی را برعهده دارد یعنی تعهدات کوتاهمدت (سپردهها) را به داراییهای بلند مدت (وام) تغییر شکل میدهد. این وظیفه در شرایطی که محدودیت اساسی سرمایهگذاری در کشور کمبود اعتبار است در غیاب مقررات و نظارت دقیق معضلاتی را در پی خواهد داشت. این امر به ضرورت تقویت ابزارهای نظارتی به نحوی که بانکها در تجهیز عملیات سپرده وام تحت انضباط و کنترل درآیند تاکید میکند (خسروی،1386).
بانک کشاورزی با 70 سال قدمت تنها بانک تخصصی بخش کشاورزی است که نقش عمدهای در تامین نیازمندیهای اعتباری تولیدکنندگان این بخش و بخشهای بازرگانی وابسته به آن دارد. طبق اطلاعات اخذ شده از بانک کشاورزی توزیع تسهیلات بانک به تناسب ظرفیت جذب اعتبار به زیر بخشها در قالب قرضالحسنه، مشارکت مدنی، فروش اقساطی ماشینآلات و مواداولیه اجاره به شرط تملیک، سلف و خرید دین صوت میگیرد. تسهیلات اعطایی بانک نیز از نظر مصرف به 3 گروه شامل سرمایهگذاری ثابت، سرمایه در گردش و هزینه عملیاتی تقسیم میشوند(پایگاه اینترنتی بانك كشاورزی).
آمار و اطلاعات مقایسهای عملکرد سهم بخشهای مختلف اقتصادی از اعتبارات بانکی نشان می دهد که سهمهای مصوب بخش کشاورزی از اعتبارات بانکی توسط سیستم بانکی رعایت نشده است. میزان تحقق سهم این بخش در طول سالهای برنامه سوم توسعه اقتصادی اجتماعی فرهنگی کشور (83-1379) نسبت به سالهای برنامه دوم و قبل از آن کمتر بوده است. در طول برنامه دوم وسوم توسعه کشور سهم بخش کشاورزی از اعتبارات بانکی همه ساله 25 درصد تعیین شده بود. که تنها در دوسال از برنامه دوم توسعه کشور این رقم به طور کامل و حتی بیش از آن محقق شده است. به طور کلی عملکرد نظام بانکی کشور در برنامه دوم توسعه اقتصادی اجتماعی فرهنگی نسبت به برنامه سوم در ارائه اعتبارات به بخش کشاورزی بهتر بوده است (خسروی، 1386).
ارائه اعتبارات توسط بانک به کشاورزان معمولا مشکلاتی را برای بانک به همراه دارد. وابستگی بخش کشاورزی به عوامل جوی باعث شده تا فعالان این بخش در مقایسه با فعالان سایر بخشها با ریسک و عدم حتمیت بیشتری مواجه باشند و همین مسئله می تواند مانع بازپرداخت به موقع وام توسط کشاورزان شود.
وابستگی منابع مالی بانکی به اعتبارات وصول شده ایجاب میکند تا راه کارهایی برای بالابردن میزان وصول اعتبارات فراروی سیاستگذاران بخش کشاورزی قرار گیرد. با استفاده صحیح از اعتبار میتوان جریان فعالیتها در بخش کشاورزی را در راستای تحقق اهداف و برنامههای دولت سوق داد. استفاده صحیح از اعتبار همانطور که دوام و بقاء یک واحد بازرگانی و یا یک سازمان عمده اقتصادی را تامین میکند به تحکیم اعتماد و اطمینان و ایجاد موفقیتهایی که ضامن دوام و ثبات واحد اعتباری است کمک میکند. برای رفع مشکلات موجود لازم است تا سیاستگذاران و برنامهریزان اعتباری بخش کشاورزی شناخت صحیحی از عوامل موثر بر تقاضا و بازپرداخت وام داشته باشند.
1-2- ضرورت و اهمیت تحقیق
در سالهای اخیر تقاضا برای اعتبارات کشاورزی به شدت افزایش یافته است. و این مسئله موسسات مالی را با چالش مواجه کرده است. از مشکلات اعتبارات کشاورزی در ایران میتوان شکاف میان عرضه و تقاضای وام، نبودن تعادل در توزیع وام، اتکا به یارانه دولتی، بازپرداخت نشدن وام و کارمزد(بهره) پایین را نام برد.
اغلب سیاستگذاران این بخش در پی آن هستند که مشکلات موجود را از طریق سیاست بهره یارانه حل کنند. وام با بهره پایین باعث افزایش متقاضیان استفاده از وامهای کشاورزی شده است و بانک کشاورزی با انبوه متقاضیان مواجه میشود. این مسئله جیره بندی وام را در پی دارد که یکی از ابزارهای طولانیکردن فرایند کسب اعتبار با هدف انتخاب وام گیرندهگانی است که با ریسک کمتر بازپرداخت مواجهاند که این مساله هزینه و زمان دریافت وام را افزایش خواهد داد.
اغلب آنچه مورد نظر کشاورز خردهپا است دسترسی سریع و آسان به وام است تا کارمزد پایین. این مساله ایجاب میکند که عوامل موثر بر تقاضای وام در بخش کشاورزی مورد تجزیه و تحلیل قرارگیرند تا اعتبارات اختصاص داده شده در این بخش صرفا در فعالیتهای کشاورزی و در جهت توسعه این بخش به کار گرفته شوند.
در کنار توجه به عوامل موثر بر تقاضای وام باز پرداخت به موقع وام نیز مسئله حائز اهمیتی است.
سیستم بانکی عمدتا منابع مورد نیاز خود را از دو منبع تجهیز پسانداز و بازپرداخت وام تامین میکند. قسمت اعظم منابع مالی موسسات اعتباری از بازپرداخت وامها تامین میشود و عدم بازپرداخت مشکل جدی برای موسسات اعتباری است طوری که اگر موسسهای 30-20 درصد از داراییهای خود را به علت عدم بازپرداخت از دست بدهد با شکست روبرو میشود (شادی طلب