1-4 فرضیات تحقیق ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. .15

1- 5 پیشینه تحقیق…….. ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. .16

فصل دوم: مبانی نظری و روش تحقیق

2-1 تحلیل آثار رفاهی کاهش یارانه کود شیمیایی و سم در سطح مزرعه(تحلیل خرد) ………………………… 36

2-2 تابع تقاضای مشتق شده ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. 37

2-3 بررسی نظری تابع تقاضا ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. 37

2-4 استخراج توابع تقاضای نهاده ها ………………………………………………………………………………………………………..    39

2- 5 محاسبه کششهای مختلف تقاضای نهادها ………………………………………………………………………………………………. 40

2-6 تغییرات رفاهی ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. 42

2-7 تابع تولید ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 42

2-8 داده های مطالعه ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. 43

2-9 زمان مطالعه……………………………………………………………………………………………………………………………………………

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

……. 44

فصل سوم: نتایج و بحث

3-1 الگوی توزیع کود شیمیایی…………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 46

3-2یارانه پرداختی به کود شیمیایی…………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 47

3-3 تحلیل آثار رفاهی کاهش یارانه کود شیمیایی در میان تولیدکنندگان ذرت……………………………………………………………………………….. 49

3-4 اهمیت اقتصادی کشت ذرت در استان فارس…………………………………………………………………………………………… 49

3-5 نتایج حاصل از برآورد تابع سود ذرت………………………………………………………………………………………………….    49

3-6 تابع تقاضای سم ذرت…………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. 52

3-7 نتایج حاصل از برآورد تابع تولید ذرت………………………………………………………………………………………………… 53

3-8 نتایج حاصل از برآورد افزایش قیمت کود شیمیایی درمیان ذرت کاران( سطح کلان و خرد)……………………. 56

3-9 نتایج حاصل از برآورد تابع سود کلزا ………………………………………………………………………………………………….  57

3-10 تابع تقاضای سم کلزا……………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 59

3-11 نتایج حاصل از برآورد تابع تولید کلزا………………………………………………………………………………………………. 60

3-12 نتایج حاصل از اثر کاهش یارانه کود شیمیایی درمیان کلزا کاران ( سطح کلان و خرد) ………………61

3-13 خلاصه، نتیجه گیری و پیشنهادات ………………………………………………………………………………………………….  64

فهرست منابع………………………………………………………………………………………………………………………………………………..69

 

 

 

 

 

 

 

 

                              

                                  

 

 

 

 

 

 

         فصل اول

کلیات پژوهش

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1–1– مقدمه:

نخستین و مهمترین وظیفه بخش کشاورزی تامین و امنیت غذایی برای جمعیت روبه رشد کشور است. لذا از مهمترین اهداف سیاست گذاران در سطح کلان، دستیابی به خود کفایی در تولید محصولات کشاورزی است که از نظر سیاسی اهمیت ویژه ای دارد(وزارت جهاد کشاورزی،1382). کشاورزی از مهمترین بخش های اقتصادی کشور است که نزدیک به 12 درصد از تولید ناخالص داخلی، 23 درصد سطح اشتغال و میزان شایان توجهی از درآمدهای ناشی از صادرات غیرنفتی کشور به این بخش مربوط است (بانك مركزی ایران، 1387). نقش بخش کشاورزی در تامین بیش از 80 درصد نیازهای غذایی جامعه ، تولید بخش شایان توجهی از منابع لازم برای صنایع و ایجاد زمینه ی لازم برای ثبات سیاسی و اقتصادی کشور نماینگر اهمیت فراگیر بهبود عملکرد آن در سطوح محلی و ملی می باشد(ترکمانی و جمالی مقدم، 1384). با این حال ،عامل های گوناگون از جمله رشد سریع جمعیت در دهه ی گذشته، افزایش درآمد سرانه و تغییر در الگوی غذایی موجب افزایش تقاضای محصولات کشاورزی شده است. ازمیان بخشهای مختلف تولیدی ، بخش كشاورزی بیشترین و نزدیكترین ارتباط را با محیط زیست دارد . این ارتباط یك رابطه متقابل و دو سویه است. از یك طرف فرسایش و تخریب محیط زیست ، تولید و عملكرد محصولات كشاورزی را تحت تاثیر منفی قرار می دهد و از جانب دیگر ، مواد آلاینده بخش كشاورزی و مصرف بی رویه كودها و سایر مواد شیمیایی در این بخش ، صدمات جبران ناپذیری به محیط زیست وارد می كند . خطرناكترین موقعیت زمانی ، است كه این ارتباط به شكل یك دورباطل در می آید ، به این صورت كه با تخریب محیط زیست و فرسایش خاك ، كشاورزان مجبورند جنگلها و منابع طبیعی بیشتری را به كشتزار تبدیل نمایند و سطح مصرف كودهای شیمیایی را افزایش دهند. در واقع این فعالیتهای جدید موجب تخریب بیشتر محیط زیست می گردد و به همین ترتیب ، دوری باطل ایجاد می شود كه نتیجه آن چیزی جز نابودی محیط زیست و فقیرتر شدن كشاورزان نیست (بای بوردی و ملکوتی،1381(

در طی سالهای اخیر، قیمت کود شیمیایی تغییر چندانی نداشته و در عوض، قیمت خرید تضمینی بعضی از محصولات افزایش پیدا کرده، این در حالی می باشد که قیمت متوسط کود شیمیایی تقریبا ثابت مانده است. این دو موضوع دو اثر افزایشی بر مصرف کود شیمیایی داشته است: اول اینکه به دلیل افزایش قیمت محصول، استفاده بیشتر از کود های شیمیایی برای بدست آوردن محصول بیشتر موجه می نمود و دیگر اینکه به دلیل افزایش قیمت سایر نهاده های کشاورزی غیر مشمول یارانه مانند ماشین آلات، بذر و نیروی کار، کشاورزان نهاده ارزانتر یعنی کود شیمیایی را تا حد امکان جایگزین قسمتی از نهاده ها می کردند. هر دوی این عامل سبب شده است مصرف کود شیمیایی تا حدی بی رویه ای افزایش یابد در پی آن، آثار مخرب محیط زیست پدید آید. همچنین بیشترین مصرف بی رویه در استانهای گرم و خشک رخ می دهد. در مناطق گرم و خشک که کشاورزان با محدودیت آبی مواجهند و امکان استفاده کافی از آب برایشان فراهم نیست،با جایگزین کردن کود شیمیایی به جای آبیاری جهت جبران عملکرد محصول و کاهش ریسک اقدام کرده اند(کریم زادگان و همکاران،1385). ارتباط این موضوع با مطالعه (ایسیک وخانا،2003) قابل توجه می باشد در این تحقیق مسئله ریسک گریزی کشاورزان مورد بررسی قرار گرفته است از نظر آنها کشاورزان در فرایند تولید محصولات خود با دو نااطمینانی ویژه روبرو هستند:از یک سو،آنان شناختی از وضعیت آب وهوا و میزان بارندگی در سال زراعی پیش رو ندارند و از سوی دیگر اطلاع کاملی از نیاز واقعی خاک مزرعه شان به کودهای شیمیایی ندارند.عمدتا کشاورزان رفتارهای ریسک گریزانه ای دارند به خصوص کشاورزان خرده پا،که زندگیشان وابستگی زیادی به حداقل درآمد مزرعه شان دارد، نمی توانند ریسک کنند لذا در پیش بینی خود بدبینانه ترین حالات را در نظر می گیرنداین موضوع باعث می شود که آنها نیاز عناصر خاک مزرعه را بیش از حد برآورد کنند واز این رو بیش از مقدار لازم از کود شیمیایی استفاده نمایند.ایسیک و خانا(2003) معتقدند باتوجه به اینکه یکی از دلایل عمده مصرف بی رویه کود شیمیایی همین موضوع است ونظر به صدمات زیاد این امر به محیط زیست،شایسته است که سیاست گذاران بخش کشاورزی توجه بیشتری به این موضوع نمایند وبا پوشش ریسک کشاورزان از طریق سیاستهای بیمه محصولات کشاورزی،جلوی مصرف بی رویه کود های شیمیایی را بگیرند.به نظر می رسد در کشاورزی ایران نیز این موضوع تا حد زیادی صدق می کند به این صورت که در استانهای که بارندگی کمتر است،کشاورزان با ریسک کمبود بارندگی،خشکسالی ودر پی آن،کاهش شدید محصولات مواجه اند واز سوی دیگر،چون وجود یک حداقل درآمد برای امرار ومعاش کشاورزان خرده پا ضروری می باشد،آنها نااطمینانی ناشی از اوضاع آب و هوا را با مصرف بی رویه کود شیمیایی پوشش می دهند.

1-2– طرح مسئله و اهمیت آن

یکی از سیاستهای اقتصادی رایج در کشورهای در حال توسعه و حتی کشورهای توسعه یافته صرفنظر از نوع نظام اقتصادی حاکم، پرداخت یارانه به برخی کالا و خدمات است. یارانه یک سیاست صرفا اقتصادی نیست زیرا که دارای آثار اجتماعی و سیاسی قابل ملاحظه ای است. پرداخت یارانه به موازات افزایش نقش دولت در اقتصاد،افزایش می یابد و به تدریج هم به لحاظ دامنه سرایت و تعداد کالاها و خدمات مشمول وهم به لحاظ مقدار یارانه برای هر واحد مصرف و به موازات افزایش سطح قیمتها،افزایش پیدا     می کند. یارانه عبارتست از پرداخت مستقیم یا غیر مستقیم دولتی، امتیاز اقتصادی با اعطای برتری ویژه ای که به موسسات خصوصی ، خانوارها یا دیگر واحد های تولیدی جهت دستیابی به هدفهای مورد نظر دولت انجام می پذیرد (نجفی،1372). مجریان سیاست آزاد سازی اقتصادی یکی از دلایل بهره وری اندک نهاده های کشاورزی وافزایش نیافتن سطح تولید را پرداخت یارانه های تولیدی و پایین بودن قیمت نهاده های کشاورزی می دانند.به نظر آنان بهای پایین عوامل تولید موجب مصرف غیر بهینه این عوامل می شود ولذا انتظارمی رود در صورت اجرای آزادسازی اقتصادی وافزایش قیمت نهاده ها تولید کنندگان ازعوامل تولید استفاده بهینه کنند (زیبایی ونجفی،1372).

دولت جهت حمایت از تولید محصولات كشاورزی به دلیل نیاز ضروری جامعه به این تولیدات ، معمولا به آنها یارانه می پردازد تا علاوه بر تقویت بخش تولید ، قیمت آنها را نیز برای مصرف كنندگان ارزان نگه دارد . این یارانه ها معمولا به نهاده هایی چون كود شیمیایی ، سم ، بذر ، ماشین آلات پرداخت می شود( کوپاهی و آقایا،1372). پرداخت یارانه به نهاده های كشاورزی یك سیاست مرسوم در اكثر كشور های جهان و به خصوص كشورهای در حال توسعه است. در واقع هدف اصلی از این كار ، ترویج و ارتقای نقش نهاده های مانند نهاده های شیمیایی است كه می تواند عملكرد محصولات زراعی را افزایش قابل توجهی دهد. كشورهای در حال توسعه می كوشند تا از این طریق غذای مورد نیاز جمعیت در حال رشد خود را تامین كنند و در عین حال سطح در آمد و معیشت كشاورزان را نیز بهبود بخشند و حتی از طریق ایجاد مازاد تولید محصولات كشاورزی ، امكان صادرات این محصولات و كسب درآمد ارزی را نیز بوجود آورند . لیكن سیاستهای دولت سبب می شود تا حتی پس از فراگیر شدن مصرف این نهاده های نوین ، پرداخت یارانه مذكور تداوم پیدا كند و موجب تخصیص غیر بهینه منابع گردد.

بسیاری از دولتها به عنوان بخشی از سیاستهای کشاورزی، یارانه تولید را برای رسیدن به اهداف خاص اجتماعی، به بخش کشاورزی می دهند. به عقیده هوک (1986)، مهمترین این اهداف

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت