مفهوم قیومیت/پایان نامه درمورد تعیین قیم
قیومیت
در صورت عدم وجود ولّی خاص (پدر، جد پدری و وصی منصوب) قیم عهدهدار اداره دارایی محجور است.
در حقوق اسلامی، قیمومت نوعی از ولایت عام حاکم شرع در فقه امامیه است که هرگاه محجور ولّی خاص نداشته باشد و مجتهد جامعالشرایط برای اداره امور وی نباشد، عدول مؤمنان سرپرستی و اداره امور محجور را بر عهده میگیرند و هر یک از آنان به تنهایی یا با مشارکت دیگران میتوانند در این زمینه با رعایت مصلحت محجور، اقدام نماید
قیم در لغت به معنای مستقیم، راست و متعادل و در اصطلاح حقوقی کسی است که از طرف حاکم شرع یا دادگاه برای سرپرستی و نگهداری اموال محجور در مواردی که ولّی خاص ندارد منصوب میگردد
گفتار اول – موارد نصب قیم
مطابق ماده 1218 ق.م. برای اشخاص ذیل قیم نصب میشود:
صغاری که ولّی خاص ندارند؛
مجانین و اشخاص غیر رشید که جنون یا عدم رشد آنها متصل به زمان صغر آنها بوده و ولّی خاص نداشته باشند.
مجانین و اشخاص غیررشید که جنون یا عدم رشد آنها متصل به زمان صغرنباشد.
نظر بر اینکه مجانین (موضوع بند سوم ماده فوق) پس از رشد، از ولایت ولّی قهری خارج میشوند جنون بعدی ایشان موجب بازگشت مجدد به چتر ولایتی نخواهد بود و باید برای آنان قیم تعیین شود. به سه مورد فوق باید صغیر موضوع مواد 1184 و 1185 ق.م. را نیز اضافه کرد و آن صغیری است که ولّی قهری وی محجور شود یا خیانت او در اموال صغیر محرز گردد.
دادگاه در تعیین قیم به صلاحیت و قدرت ولّی در اداره اموال محجور توجه مینماید، اما مطابق ماده 61 قانون امور حسبی پدر یا مادر محجور با داشتن صلاحیت برای قیمومت بر دیگران مقدم هستند. همچنین مطابق ماده 1231 ق.م. سی که به سمت قیومت انتخاب میشود باید واجد شرایطی به شرح ذیل باشد؛ اهلیت، عدم وجود پیشینه محکومیت کیفری به ارتکاب جرایم مهمی مثل سرقت، خیانت در امانت، کلاهبرداری، اختلاس و …، حسن شهرت اخلاقی. همچنین کسی که خود یا اقربای طبقه اول او دعوایی بر محجور داشته
[دوشنبه 1398-07-29] [ 08:56:00 ب.ظ ]
|