2-1- طرح و تبیین مساله. 2
1-3- پرسش های پژوهش… 3
1-4- فرضیه پژوهش… 3
1-5- متغیرهای پژوهش… 4
1-6- هدف پژوهش… 4
1-7- اهمیت و ضرورت پژوهش… 4
1-8- پیشینه پژوهش… 4
1-9- تعریف مفاهیم. 12
1-9-1- ژئوپلیتیک… 12
1-9-2- سیاست خارجی.. 13
1-9-3- قفقاز جنوبی.. 13
1-9-4- ایدئولوژی.. 14
1-10- روش پژوهش… 15
1-11- موانع و محدودیت های پژوهش… 15
1-12- سازماندهی پژوهش… 15
فصل دوم چارچوب نظری :سیاست خارجی.. 17
2-1- مقدمه. 18
2-2- هدف گذاری در سیاست خارجی.. 18
2-2-1- مبنای هدف گذاری چیست؟. 19
2-3- انواع اهداف در سیاست خارجی.. 21
2-3-1- انواع اهداف از منظر زمان. 21
2-3-1-1- اهداف کوتاه مدت.. 21
2-3-1-2- اهداف میان مدت.. 21
2-3-1-3- اهداف بلند مدت.. 22
2-3-2- انواع اهداف از منظر موضوعی.. 22
2-3-2-1- اهداف اقتصادی- مالی.. 22
2-3-2-2- اهداف فرهنگی- ایدئولوژیک… 24
2-3-2-3- اهداف امنیتی- دفاعی؛ 26
2-3-3- انواع اهداف از منظر گستردگی و شمول. 27
2-3-3-1- اهداف عام. 27
2-3-3-2- اهداف خاص… 27
2-3-4- جمع بندی هدف گذاری در سیاست خارجی.. 28
2-4- تعیین استراتژی در سیاست خارجی.. 29
2-5-جمع بندی.. 29
فصل سوم : روابط ایران و جمهوری آذربایجان. 31
3-1- طرح بحث.. 32
3-2- تاریخچه روابط.. 33
3-3- عوامل همگرا ساز. 34
3-3-1- برخورداری از دین و فرهنگی مشترک.. 34
3-3-2- اشتراکات تاریخی و فرهنگی.. 34
3-3-3- ظرفیت های اقتصادی و ژئوپلتیکی.. 35
3-4- عوامل واگرا ساز. 35
3-4-1- دریای خزر. 35
3-4-2- قره باغ. 36
3-4-3- مسائل مذهبی و سیاسی.. 37
3-4-5- روابط با اسرائیل.. 38
3-5- تاثیر روابط جمهوری آذربایجان با دیگر قدرت ها بر روابط با ایران. 40
3-6- جمع بندی فصل.. 41
فصل چهارم: قدرتهای منطقهای در منطقه قفقازجنوبی.. 43
4-1-ترکیه. 44
4-1-1- طرح بحث.. 44
4-1-2- سیاست خارجی ترکیه. 45
4-1-3- روابط ترکیه با جمهوری آذربایجان. 47
4-1-4- رقابت های ایدئولوژیک در منطقه. 51
4-1-5- رقابت اقتصادی.. 52
4-2- روسیه. 57
4-2-1- طرح بحث.. 57
4-2-2- سیاست خارجی روسیه. 58
4-2-3- روابط روسیه و جمهوری آذربایجان. 62
4-2-4- رقابت های ایدئولوژیک در منطقه. 64
4-2-5- رژیم حقوقی دریای خزر. 66
4-3- جمع بندی فصل.. 68
فصل پنجم: قدرتهای فرامنطقهای در قفقاز جنوبی.. 70
5-1- اسرائیل.. 71
5-1-1- طرح بحث.. 71
5-1-2- سیاست خارجی اسرائیل.. 72
5-1-3- روابط اسرائیل با آذربایجان. 75
5-1-4- رقابت های ایدئولوژیک… 79
5-1-5- رقابت اقتصادی.. 82
5-2-آمریکا 84
5-2-1- طرح بحث.. 84
5-2-2- سیاست خارجی آمریکا 85
5-2-3- روابط آمریکا و جمهوری آذربایجان. 88
5-2-4- رقابتهای ایدئولوژیک… 90
5-2-5- رقابت های اقتصادی.. 92
5-3- جمع بندی فصل.. 93
فصل ششم: فرجام. 96
1-6- بحث و نتیجه گیری.. 97
فهرست منابع. 104
چکیده
نقش بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای درتداوم تنش در روابط ایران و جمهوری آذربایجان
عبدالله بائی لاشکی
منطقه قفقازجنوبی به دلیل شرایط خاص جفرافیایی و مسائل سیاسی، تاریخی، نظامی و جامعه شناسانه از نقاط مهم و در عین حال بحران خیز جهان محسوب می شود. این منطقه به عنوان یک منطقه استراتژیک همسایه، اهمیت و اولویت بالایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران دارد. روند تحولات در منطقه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ایجاد جمهوری های جدید به گونه ای بوده که رقابت شدیدی جهت نفوذ در منطقه به وجود آمده است. در این میان جمهوری آذربایجان به عنوان یکی از کشور های مهم منطقه به دلیل برخورداری از موقعیت ژئوپلتیکی خاص آن و منابع غنی انرژی صحنه رقابت شدیدی میان قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای بوده است. با توجه به مشترکات مذهبی- تاریخی و همسایگی آن با ایران انتظار می رفت دو کشور روابط متعادلی را تجربه کنند ولی روابط آنها همواره با تنش همراه بوده است. دراین نوشتار سعی می شود به چرایی این موضوع پرداخته شود و به این سوالات پاسخ داده شود که علی رغم وجود مشترکات فراوان میان ایران و جمهوری آذربایجان، چه عواملی سبب شد در بیست سال گذشته دو کشور روابط تنش آلودی را تجربه کنند؟ اهداف و منافع قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای در منطقه قفقاز چگونه بر روابط دو کشور تاثیر گذاشت؟، پاسخ داده شود. که فرضیه این نوشتار فرضیه این پژوهش سیاست ها و اهداف قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای را اصلی ترین عمال شکل گیری و تداوم تنش در روابط دو کشور معرفی می کند. دامنه این نوشتار کشورهای ترکیه و روسیه به عنوان بازیگران مهم منطقه ای و آمریکا و اسراییل به عنوان بازیگران فرا منطقه ای را در بر می گیرد.
واژگان کلیدی:
ایران، جمهوری آذربایجان، قفقاز جنوبی، قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای، ایدئولوژی
-1– مقدمه
پیش از آنكه سرزمینهای ایران در قفقاز در اوایل قرن نوزدهم به روسیه تزاری تسلیم شود، ارمنستان، گرجستان و آنچه امروزه جمهوری آذربایجان خوانده می شود بخشی ازامپراطوری ایران بودند. اما تاریخ به تنهایی نمیتواند روابط امروز تهران با این كشورها را توضیح دهد. در این مورد ملاحظات دیگر، مانند موقعیت اقتصادی، جغرافیایی و سیاسی این كشورها را نیز باید در نظر گرفت. ایران یكی از اولین كشورهایی بود كه پس از فروپاشی اتحاد شوروی، كشورهای نواستقلال قفقاز و آسیای مركزی را به رسمیت شناخت. در برخی از این كشورها مانند جمهوری آذربایجان، نگاه بدبینانهای نسبت به ایران وجود داشته است .هرچند بدبینی اولیه بیشتر از میان رفته و فهم واقع بینانه تری از منافع و سیاستهای ایران درمنطقه جایگزین آن شده است، اما روابط ایران با بیشتر این كشورها همچنان با حد مطلوب فاصله دارد. با وجود تاریخ و مذهب مشترک، ایران و جمهوری آذربایجان همسایگانی دور ازهم باقی مانده اند. با این حال، ایران با ارمنستان روابط نزدیک و دوستانهای برقرار كرده است .تنها کمی پس از استقلال ارمنستان، ایران این کشور را به رسمیت شناخت و با ایروان روابط دیپلماتی برقرار كرد. در حقیقت، ارمنستان تنها كشور در میان همسایگان ایران است كه ایران با آن پیوندهایی نزدیک و روابطی بی تنش دارد. ارمنستان با وجود داشتن روابط نزدیک با ایالات متحد آمریكا و كشورهای اروپایی، از رأی دادن علیه ایران در سازمانهای بین المللی خودداری كرده و تحریمهای وضع شده علیه ایران بر سر موضوع هستهای را تأیید نكرده است. روابط نزدیک میان دو كشور ممكن است عجیب به نظر برسد. ایران كشوری وسیع با اکثریتی شیعه و کشوری چند قومی و چند فرهنگی و از جایگاه ویژه ای در ژئوپولتیک جهان برخوردار است. ایران خود را به عنوان دولتی مذهبی معرفی كرده است كه سیاست اعلانیاش براولویت همكاری با كشورهای مسلمان قرار دارد. از زمان تأسیس جمهوری اسلامی در سال1357، تأكید بر اسلام و به ویژه تشیع، امری پایدار در سیاست خارجی ایران بوده است .حال آن که این روابط سبب بروز مشکلاتی در روابط دیگر کشور کشور منطقه با ایران نیز گشته است. روابط ایران با ارمنستان و روابط جمهوری آذربایجان با کشورهای غربی سبب گشته که دو کشور روابط همگرایانه ای را با هم نداشته باشند و همین امر سبب گردیده که این نوشتار به بررسی روابط دو کشور و عوامل تاثیر گذار با آن بپردازد.
2-1- طرح و تبیین مساله
ایران و جمهوری آذربایجان به اقتضای ملاحظات ژئوپلتیکی و به اعتبار اشتراکات تاریخی و فرهنگی در یکصد سال اخیر ارتباطات و مراودات نزدیکی با یکدیگر داشته اند، این ارتباط و تعامل چه در دوران وابستگی سیاسی جمهوری آذربایجان به اتحاد شوروی به عنوان یکی از اجزای جنوبی این کشور و چه در دوران حیات و موجودیت مستقل آن به عنوان یک واحد سیاسی، همواره بخش مهمی از گستره روابط خارجی دو طرف را تشکیل داده است. به همین دلیل بررسی روابط خارجی ایران در سالهای گذشته نسبت به مناطق پیرامونی و همجوار بدون بررسی جامع و کامل روابط این کشور با جمهوری آذربایجان امکان پذیر نخواهد بود. در واقع درک صحیح ملاحظات سیاست خارجی ایران در سالهای گذشته و عوامل تاثیر گذار بر آن در حوزه روابط با مناطق همجوار مستلزم